معرفی انواع سبکهای یادگیری و تکنیکهایی برای یادآوری بیشتر
حافظه قوی؛مهارت ناب مدیران عصر دیجیتال
در سراسر جهان میلیونها نفر وابسته به کامپیوتر کوچکی هستند که در دست دارند و با آن همه کاری میکنند؛ از مسیریابی گرفته تا یادآوری اتفاقات مهم مثل تولدها، ضربالاجلها و لیست انجام کار. بیشترین بخش این مساله، مفید است. تلفنهای هوشمند روزمان را ساماندهی میکنند، ما را در مورد اخبار بهروز نگه میدارند و به ما اجازه میدهند بدون حضور فیزیکی با دیگران ارتباط برقرار کنیم. اما وقتی نوبت به رشد و توسعه حافظهمان میرسد، آیا تکنولوژی مفید است یا مضر؟ متاسفانه در مورد حافظه، گزینه دوم صدق میکند. نشان داده شده که تلفنهای هوشمند توانایی مغز را برای بازیابی جزئیات مهم تحتالشعاع قرار میدهند، این نتیجه تحقیقی است که توسط آکسفورد، کینگزکالج لندن، هاروارد و دانشگاه وسترن سیدنی انجام شده است. بهطور خلاصه، نتیجه این تحقیقات میگوید که وقتی افراد به دستگاه برای یادآوری موضوعات متکی هستند، اغلب قادر نخواهند بود آن را واقعا یاد بگیرند. این مساله توجیه میکند که چرا با اینکه چند بار به رستوران موردعلاقه خود رفتهاید اما بازهم برای رفتن به آنجا به نقشه گوگل متکی هستید. شما به مغز خود آموزش نمیدهید که اطلاعات را بازیابی کند، بلکه به آن آموزش میدهید که به ابزارهای خارجی متکی باشد که میتوانند آن کار را برای شما انجام دهند.
اگر شما یک مدیر هستید، این یافتهها ارزش توجه شما را دارند. حافظه شما احتمالا یکی از باارزشترین داراییهایی است که میتوانید بسازید و علت آن، آنچه فکر میکنید نیست. اینکه خودتان را یک انسان قابلاتکا و مورد اعتماد نشان دهید حیاتی است، اما حافظه حتی از آنهم مهمتر است چون میتوانید برای موفقیت کسب و کار خود زیرساخت خلاقانه و ماندگاری بنا کنید.
رابطه با اعضای تیم، مشتریان و مراجعان. فراموشکاری فرسایشی است که این پیوندها را از بین میبرد. مثلا اگر کسی را با نام اشتباه صدا کنید، عنوان او را اشتباه بگویید، یا دعوت یک جلسه را فراموش کنید یا فراموش کردن جزئیات کوچک میتواند باعث ایجاد شکاف بزرگی شود. در واقع ثابت شده است که احساس فراموش شدن میتواند آسیب میانفردی عمیقی برجای گذارد.
جذابیتهایی از این دست برای مدیران تاثیر بسیار سریعی دارد؛ وقتی جزئیات کوچکی را در مورد مشتریان یا تیم خود فراموش میکنید، این پیام را میفرستید که به آنها به عنوان شخص علاقهای ندارید و در ارتباط خود با آنها سرمایهگذاری نمیکنید. این مساله بالاخص در زمان بحران اهمیت پیدا میکند یعنی زمانی که آنها به دنبال حس راحتی و حمایت از طرف شما هستند، بنا بر این با توجه به موقعیت هر شخص ارتباطات و انتظارات خود را از او تنظیم کنید.
من میتوانم درباره این مساله صحبت کنم چراکه چالشی است که هر روز با آن روبهرو هستم. به عنوان رئیس و مدیرعامل شرکت مشاوره Sotheby`s International Realty، قدرت بهخاطر آوردن برای ایجاد و حفظ کسب و کاری که بر پایه رابطه است بسیار حیاتی خواهد بود. شما نمیتوانید در صنعت املاک بدون اینکه به افراد نشان دهید که به آنها اهمیت میدهید، موفق شوید. من با اطمینان از اینکه میتوانم به افراد دوروبر خود نشان دهم که برای آنها ارزش قائلم و آنها را بهخاطر دارم، توانستم با مشاورانی در بیش از هزار دفتر در 72 کشور ارتباط برقرار کنم. من به حافظهام برای حفظ کسب و کار خود قبل از شیوع همهگیری ویروس جهانی احتیاج داشتم. اکنون که دیگر واقعا به آن نیاز دارم.
طی سالها، من استراتژی را دنبال کردم که به من کمک کرد وابستگی خود را به تکنولوژی کاهش دهم و حافظه قوی و فعالی داشته باشم که هر روز به آن تکیه میکنم. چه مدیر باشید، چه مدیرعامل یک شرکت، یا یک شخص، میتوانید از این روشها بهره ببرید.
روش یادگیری خود را بدانید
تحقیقات نشان میدهد روشی که افراد به بهترین شکل اطلاعات را جذب میکنند، بستگی به سیستم عملکردی خودشان دارد. یکی از بهترین مدلهای شناخته شده تحتنام VARK روشهای یادگیری را به چهار نوع بصری، شنیداری، خواندن/ نوشتن و حرکتی/ لمسی تقسیم میکند. یک پرسشنامه ساده میتواند مشخص کند که روش یادگیری موثر شما کدام است. با علم بر این امر، میتوانید روابط خود را با دیگران تنظیم کرده و توانایی خود را برای بهیاد آوردن جزئیات درباره آنها، کارشان و زندگیشان بهبود بخشید.
من، به عنوان یک شخص، بیشتر یادگیرنده شنوایی هستم؛ من در بهترین حالت اطلاعات را زمانی در حافظه دارم که بلند گفته شود. من زمانی که از شغل اول خود در بانک به شغل فعلیام در املاک وارد شدم این مساله را فهمیدم. اکنون، موفقیت من نهتنها به تواناییام در به خاطر سپردن اسامی مشتریانم و فرزندان آنها، بلکه مشاورانی که با آنها کار میکنم، افراد حرفهای دیگر و هرگونه تغییرات که در زندگی آنها اتفاق میافتد، از جمله ازدواج، نقل مکان یا تغییر شغل آنها وابسته است. این اطلاعات از طریق گفتوگوی بدون واسطه به من میرسد و نیاز قوی به توانایی گوش دادن فعال دارد.
اما گوش دادن به تنهایی کافی نیست. برای تقویت یادگیری شنیداری به ذکر تاکتیکهایی میپردازیم که مفید هستند:
- وقتی اولینبار با کسی ملاقات میکنید اسامی را در گفتوگو چندبار تکرار کنید. این کار باعث میشود اسم و جزئیات آنها بیشتر در حافظه بماند.
- در جلسات لپتاپ را کنار بگذارید. یادداشتبرداری در کامپیوتر میتواند حواس شما را از دریافت و حفظ اطلاعات پرت کند.
- آن را به یک بازی تبدیل کنید. اگر در یک ساختمان اداری کار میکنید سعی کنید اسامی تمام افرادی را که در طرف دیگر ساختمان کار میکنند بهخاطر بسپارید. اگر مرتب از شعب دیگر شرکت خود بازدید میکنید، سعی کنید خوراکی مورد علاقهشان را برای آنها ببرید. مثلا من خودم را اینگونه تست میکنم که مرتب بهیاد بیاورم هر کدام از مشتریان ما در کدام ساختمان منهتن زندگی میکنند. این جزئیات برای موفقیت در صنعت من ضروری هستند. برای یادگیرندههای غیرشنیداری تاکتیکهای دیگر بهتر کار میکنند. یادگیرندههای بصری از نمودار، گراف یا فلش کارت بهتر یاد میگیرند. برای برخی نیز ممکن است خواندن و نوشتن باعث حک شدن مطالب در ذهن آنها شود. برای آنها یادداشتبرداری بهترین روش است. یادگیرندههای حرکتی، نیاز به تجربه کردن واقعی با مدلها و فعالیتهایی دارند که بدن آنها را درگیر کند.
درباره مسوولیتهایی که محول میکنید، انتخابگر باشید
وقتی کارم را در زمینه املاک شروع کردم، تا دیروقت میماندم و به تلفنها جواب میدادم. البته میتوانستم این کار را به دیگری محول کنم. اما از آنجا که میدانم نحوه یادگیریام چگونه است، میدانستم این کار باعث میشود زیر و بم کسب و کار را سریعتر به خاطر بسپارم. انجام کار بیشتر باعث افزایش ظرفیت حافظه من شد، همچنین لیست مخاطبان من نیز بیشتر شد که هنوز از آن بهره میبرم.
در آغاز یک آلبوم کارت بزرگ داشتم که مشخصات افراد را در آن نگهداری میکردم و اطلاعات هر مخاطب را سازماندهی میکردم. فارغ از اینکه چه نوع یادگیرندهای باشید، این روش خوبی است. حتی اگر لیست مخاطبان شما اکنون دیجیتالی شدهاند، اطلاعات جدیدی را که دریافت میکنید در موبایل هوشمند یا ابزار مدیریت روابط که در اختیار دارید خودتان وارد کنید. هر چند ممکن است وسوسه شوید که این کار به ظاهر بیارزش را به دیگری محول کنید (بالاخص وقتی باید یک میلیون کار دیگر را انجام دهید) اما انجام این کار توسط خودتان به منزله یک میانبر برای یادگیری است. وقتی اطلاعات را وارد میکنید، فکر کنید کجا و کی این شخص را ملاقات کردهاید. من با این کار توانستم اهداف ایجاد رابطه خود را توسعه دهم و به یکی از روتینهای اصلی تقویت حافظه من تبدیل شد. نمیخواهم بگویم هیچوقت نباید کارهای خستهکننده را محول کنید. بلکه باید همیشه ارزیابی کنید که آیا کاری که محول میکنید میتواند برای شما سودمند باشد یا خیر. اطلاعات اگر تکرار شوند باعث تقویت شبکه عصبی میشوند که حافظه را بهبود میبخشد و میتواند ذهن را برای به خاطر آوردن جزئیات با دقت بالاتر مجهز کند.
اطلاعات را براساس جدید بودن اولویتبندی کنید، نه مهم بودن
شاید متناقض به نظر برسد، اما وقتی آنچه را باید به حافظه بسپارم اولویتبندی میکنم، تمرکز من ابتدا روی مهمترین اطلاعات نیست، بلکه جدیدترین اطلاعات را اولویتبندی میکنم. تحقیقات نشان میدهند تعهد به خاطر سپردن یک موضوع به محض دریافت آن اطلاعات میتواند مفیدتر از آن باشد که سعی کنید آن اطلاعات را بعد از انجام کار دیگری به بانک حافظه خود بسپارید. علت این امر آن است که وقتی تمرکز خود را از بخشی از اطلاعات به بخش دیگر میبرید، فرآیند کدگذاری حافظه خود را برای اولین آیتمی که با آن برخورد داشتهاید، کند میکنید.
چه بخواهیم تصاویر را به حافظه بسپاریم و چه اطلاعات را، بردن تمرکز از سمت مهم بودن به سمت جدید بودن باعث میشود اطلاعات جدیدتر برای مدت طولانی در ذهن بماند. به جای آنکه از خودم بپرسم «چقدر مهم است که این موضوع را به خاطر داشته باشم؟» از خود میپرسم «همین الان چه باید بکنم که بعدا این موضوع را به خاطر بیاورم؟» این تمرین بالاخص زمانی مفید است که افراد را به خاطر میآوریم. وقتی برای اولین بار کسبوکار خود را شروع کردم، 130 مشاور در یک مکان داشتم. من آنها را استخدام کرده بودم و نمیتوانستم اسامی آنها را فراموش کنم. میخواستم احساس کنند باارزش و مورد توجه هستند. من نمیدانستم که صدا کردن مشاوران با عنوان «هی، رفیق» هر زمان که از کنار آنها رد میشدم باعث میشود در نظر آنها یک «مدیر عامل غیرقابل دسترس» باشم. از نوع مدیرانی که افراد فکر میکنند نمیتوانند با آنها رابطه داشته باشند و نمیخواهند با او کار کنند. همه ما میدانیم که رئیسهای بد بزرگترین عامل کارآیی ضعیف کارکنان هستند. به همین دلیل سعی کردم جدیدترین مشاوران را به خاطر بسپارم. در مورد یادگیری اطلاعات جدید، تکرار، موضوع بسیار مهمی است- این تمرینی است که برای مدیران کسبوکارها اهمیت دوچندان دارد. فراموش کردن اسامی مدیران منطقهای یا اطلاعات خانواده مشتریان هزینه دارد. در اینجا به ذکر تاکتیکهایی برای تمرین میپردازیم:
- افرادی را که تازه ملاقات میکنید در اینترنت جستوجو کنید. دیدن نام آنها در جاهای مختلف میتواند کمک کند آنها را به خاطر بسپارید.
- در گفتوگوها سوال زیاد بپرسید. حتی اگر جواب یک سوالی را از قبل جستوجو کردهاید و میدانید تکرار اطلاعات کمک میکند در آینده آن را به خاطر بیاورید.
- وقتی مشتریان جدید یا متقاضیان جدید شغلی را ملاقات میکنید، با تیم داخلی خود جمع شوید تا جزئیات را تجمیع کنید. لیست افرادی را که با آنها در ارتباط هستید با دادههای گروه مقایسه کنید. آنچه دیگران به خاطر میآورند میتواند باعث یادآوری خود شما شود.
تمرینهای فوق ممکن است در نگاه اول چالشانگیز به نظر برسند، اما ارزش زمان شما را دارند. در سطح میانفردی نیز، اگر ما یک درس از این بحران آموخته باشیم این است که ما نیاز به ارتباط داریم؛ نه فقط به عنوان مدیر، بلکه به عنوان یک انسان. یادمان باشد که توانایی به یادآوری، این توان را به ما میدهد که به افراد نشان دهیم برای ما اهمیت دارند و همین به تنهایی کمیاب و بینهایت ارزشمند است.