بیل گیتس چگونه به اسطوره رهبری سازمانی تبدیل شد؟
۱- همیشه چیزی را دنبال کرد که عاشقش بود
بیل گیتس از همان نوجوانی عاشق کامپیوتر بود و خیلی زود شروع کرد به آموختن فنون برنامهنویسی و کار کردن بهعنوان یک برنامهنویس معمولی در شرکت IBM. او معتقد است که افراد فقط باید مشغول کاری باشند که عاشقانه دوستش دارند و نباید خود را به کاری مشغول کنند که دوست ندارند. این موضوع در مورد مدیران و رهبران سازمانها مصداق بسیار بیشتری پیدا میکند، چراکه رهبر سازمانی که عاشق کارش نباشد، نمیتواند الهامبخش کارکنان و زیردستانش باشد.
۲- بیوقفه و به شکل خستگیناپذیری کار میکرد
بیل گیتس به خوبی میدانست که موفقیت و پیشرفت یکشبه بهدست نمیآید و باید برای رسیدن به اهداف بزرگ با پشتکار کار کرد. خود او سالهای متمادی در پارکینگ خانهاش روی برنامهنویسی و کدگذاری کامپیوتری کار کرد و گاه در طی شبانهروز تا ۱۸ ساعت بیوقفه کار میکرد. او به خوبی میدانست که صرففکر کردن به ایدههای خوب و جالب دردی را دوا نمیکند و باید ایدههای خوب و ارزشمند را پرورش داد و در دنیای عمل آنها را پیاده کرد. او حتی پس از موفقیتهای پیدرپی شرکت مایکروسافت و تبدیل شدن به ثروتمندترین فرد در جهان باز هم از کار مداوم و شبانهروزی دست نکشید و همیشه در تلاش بود تا به خوبی بفهمد مشتریان چه میخواهند، چگونه میتوان کسبوکار کنونی شرکت را گسترش داد و از چه راههایی باید به کارکنان آموزش داد.
۳- همیشه چند گام از دیگران جلوتر بود
بیل گیتس از جمله پیشگامانی بود که بسیاری از عرصهها را برای اولین بار فتح کرد و دیگران را به پیروی از خود واداشت. با این همه، او هیچگاه در این زمینه ارضا نشد و همیشه سعی میکرد چندین گام از بقیه جلوتر باشد. او هیچگاه تقلید و کپیبرداری از دیگران را نپذیرفت و بهجای اینکه منتظر دیگران بماند تا آینده را بسازند، خودش برای آفرینش آینده گام برمیداشت. همیشه میگفت: «در مورد تحولاتی که قرار است طی دو سال آینده رخ دهند بزرگنمایی میکنیم، درحالیکه تغییر و تحولاتی که در ۱۰ سال آینده روی خواهند داد را دستکم میگیریم و این اصلا خوب نیست.»
۴- همیشه از شکستهایش بیش از موفقیتهایش درس میگرفت
بیل گیتس اگرچه موفقیتهای بیشماری را در زندگی کاریاش تجربه کرد که داشتن هرکدام از آنها برای هر رهبری آرزوست، اما هیچگاه بهخاطر این همه موفقیت و پیروزی دچار غرور نشد و خودش مدعی بود که شکستها و ناکامیهایی که داشته برای او آموزندهتر و سازندهتر بودهاند. او معتقد بود که ناراضیترین مشتریان شرکتها، بزرگترین و ارزشمندترین منابع آنها برای آموختن و یادگیری محسوب میشوند.
۵- از طریق بازخورد نشان دادن به دیگران به آنها کمک میکرد
بسیاری از کسانی که زمانی با بیل گیتس کار میکردند، بعدها خود به رهبرانی بزرگ و تاثیرگذار تبدیل شدهاند و اغلب آنها اذعان میکردند بخش عمده موفقیتهای خود را مدیون رهنمونهایی هستند که بیل گیتس به آنها هدیه میداد. بیل گیتس با سخاوت تمام، دانستهها و تجربیات خود را با زیردستانش به اشتراک میگذاشت و آنها را به مسیر درست هدایت میکرد. او از ثروت بیکرانش برای آموزش دادن به دیگران و کمک به آنها به شکلهای مختلف استفاده میکرد و از این حیث در میان رهبران بزرگ کسبوکار امروز کمنظیر است.
alavitarjomeh@gmail.com