ویژگیهای محیطهای کاری در دهه آینده
۱-افزایش چشمگیر مشارکت کارکنان
پیشرفتهای خیرهکننده تکنولوژیهای دیجیتالی موجب شده تا کارکنان در هر زمان و از هر جایی که برایشان مناسبتر است در فرآیندهای کاری شرکت کنند و به این ترتیب تا حد زیادی بر بهرهوری آنها افزوده شود و علاوه بر آن رضایتمندی کارکنان نیز از کار کردن و محیط کاریشان افزایش یابد. در دهه آینده نیز این روند با سرعت بیشتری تداوم خواهد یافت و در نتیجه دیگر نمیتوان کارمندی را پیدا کرد که بتواند بدون بهرهمندی از تکنولوژیهای دیجیتالی و چندرسانهای به سطوح بالای بازدهی و بهرهوری دست یابد. بنابراین مدیران آینده باید به روشنی این واقعیت را درک کنند که شناسایی، بهکارگیری و فرهنگسازی در زمینه بهرهگیری از جدیدترین تکنولوژیهای دیجیتالی که مشارکت کارکنان در فرآیندهای کاری را افزایش میدهند در درون سازمانهای تحت رهبری شان از نان شب هم واجبتر است.
۲-رواج گستردهتر اپلیکیشنهای هوشمند
در سالهای گذشته اپلیکیشنهای بسیاری در محیطهای کاری مورد استفاده کارکنان و مدیران قرار گرفتهاند و انتظار میرود این روند در دهه آینده تشدید شود. با این همه، مدیران باید هوشیار باشند که در صورت فراوانی و تعدد این اپلیکیشنها باید در میان آنها دست به انتخاب زد و بهترین و کاربردیترین آنها را برگزید و این وظیفه مدیران است که با تحقیق و کنکاش در بین اپلیکیشنهای موجود در بازار، بهترین و مناسبترین اپلیکیشنها را برگزینند و پس از حصول اطمینان از کارآیی و مناسب بودن آنها برای محیط کار و کارکنان شرکتها یا سازمانهای متبوع شان نسبت به معرفی آنها اقدام کنند.
۳-ورود کارکنان متعلق به نسل Z به محیطهای کاری
در دهه آینده شاهد ورود افرادی به بازارهای کار و محیطهای کاری خواهیم بود که در قرن بیست و یکم به دنیا آمدهاند و از آنها با عنوان «نسل Z» نام برده میشود. ویژگی متمایزکننده این افراد این است که آنها از همان کودکی و در تمام مراحل تحصیل و رشدشان با تکنولوژیهای دیجیتالی سر و کار داشتهاند و کاملا با دنیای تمام دیجیتال خو گرفتهاند و همین کارکنان دیجیتالدوست هستند که آینده دنیای کسبوکار در دهه آینده را رقم خواهند زد. به همین دلیل هم هست که مدیران و سیاستگذاران سازمانها و شرکتها که عمدتا به نسل قدیم و غیردیجیتالی تعلق دارند باید برای ارضای خواستهها و عادتهای کارکنان نسل Z برنامهریزی هوشمندانهای داشته باشند و ایده «دیجیتالی کردن همه چیز» را بهطور عملی پیادهسازی کنند.
۴-رواج گسترده جستوجوی صوتی در محیطهای کاری و بانکهای اطلاعاتی
امروزه بخش عمده جستوجوهای متداول در بانکهای اطلاعاتی و اطلاعات ذخیره شده در کامپیوترهای شخصی موجود در شرکتها، ادارات و سازمانها بهصورت دستی و تایپی انجام میشود، یعنی اینکه کارکنانی که بهدنبال اطلاعات خاصی میگردند باید بهصورت دستی و از طریق تایپ کلیدواژهها اقدام به جستوجو کنند حال آنکه در دهه آینده، بخش عمده چنین جستوجوهایی بهصورت صوتی و از طریق تکنولوژیهای تشخیص صدا انجام خواهد شد. علاوه بر این در سالهای آینده بسیاری از مراودات و ارتباطات مشتریان و ارباب رجوع با شرکتها و سازمانها و البته بین خود کارکنان آنها نه بهصورت کتبی و ایمیلی، بلکه بهصورت پیامهای صوتی انجام خواهد پذیرفت.
۵-قرار گرفتن امنیت اطلاعات در کانون توجه همگانی
تاکنون سیاست و رویکرد شفاف و مشخصی در زمینه حفاظت از اطلاعات و دادههای سازمانی در بسیاری از سازمانها و شرکتها تهیه و تدوین نشده است و پروتکلهای رایج در این زمینه نیز در بسیاری موارد رعایت نمیشود. با این همه باید دانست که با گسترش پلتفرمهای مبتنیبر فضای ابری نیاز حیاتی و مبرمی به افزایش حداکثری امنیت دادهها و سیستمهای اطلاعاتی وجود خواهد داشت. در این میان، این وظیفه مدیران ارشد بهویژه مدیران بخش فناوری اطلاعات شرکتهاست که این امکان را به کارکنان بدهند تا در محیطی امن و تحت کنترل به تبادل اطلاعات بپردازند بدون اینکه ریسک لو رفتن اطلاعات و هک شدن سیستمها آنها و شرکتها را تهدید کند.
۶-گسترش روزافزون تمرکززدایی در محیط کار
متاسفانه ساختار سازمانی حاکم بر اغلب شرکتها و سازمانهای امروز ساختاری متمرکز یا نیمه متمرکز است و هدف ارزشمند تمرکززدایی بیشتر در حد شعار باقی مانده است. با این حال در دهه سوم قرن بیست و یکم ساختارهای سازمانی متمرکز و حتی نیمه متمرکز امکان ادامه حیات نخواهند داشت؛ چراکه در آینده ادامه حیات شرکتها بدون نوآوری غیرممکن خواهد بود و نوآوری نیز چیزی نیست که از عهده یک یا چند نفر محدود ساخته باشد که در ساختارهای متمرکز یا نیمه متمرکز بهعنوان تصمیمگیرنده اصلی و محوری در درون سازمان عمل میکنند. بر این اساس هر کدام از بخشهای یک سازمان و هر کدام از اعضای تیمهای کاری دارای نقش و تعیینکنندگی به مراتب بیشتری در مقایسه با امروز خواهند بود و علاوهبر تزریق ایدههای نوآورانه فراوان و نامحدود به سازمان با اشتیاق و مشارکت جویی بیشتری در قبال سازمان یا شرکت متبوعشان عمل خواهند کرد. در چنین محیط غیرمتمرکز و واگرایی است که مشتریان و تمام کسانی که با سازمان یا شرکت دارای ساختار غیرمتمرکز در ارتباط هستند خود را با موجودی زنده و پویا و یک سازمان یادگیرنده به معنای واقعی کلمه روبهرو میبینند.
alavitarjomeh@gmail.com