چهار اصل کلیدی برای مدیران تازه کار

اصل اول: کلمه «رئیس» را فراموش کنید

کلماتی همچون رئیس و ناظر در دوران انقلاب صنعتی و برای متمایز ساختن «یقه سفیدها»از سایر کارگران و افراد غیرماهر و نیمه ماهر رواج پیدا کرد در حالی که امروزه چنین واژگانی معنا و کاربرد مشخصی ندارند و حتی می‌توانند احساسی منفی و ناخوشایند در افراد ایجاد کنند. بنابراین یکی از اصولی که نومدیران باید به یاد داشته باشند این است که به جای استفاده از عنوان رئیس برای خود از عناوینی همچون «هماهنگ‌کننده»، «رهبر تیم»، «برطرف‌کننده موانع» یا «مشاور» استفاده کنند.

استفاده از چنین عناوینی توسط نومدیران باعث می‌شود تا آنها در جهت درستی حرکت کنند و روی نقش‌هایی متمرکز شوند که آنها را قادر می‌سازد تا اعضای تیم تحت رهبری شان را به گونه‌ای درست و در مسیر دستیابی به اهداف کاری شان هدایت کنند. در واقع وظیفه شما به‌عنوان مدیر یک مجموعه این نیست که بر یکسری افراد ریاست کنید و بر کار آنها نظارت داشته باشید، بلکه کارکرد اصلی شما به‌عنوان مدیر این است که کاری کنید افرادتان از تمام پتانسیل‌های شان برای رسیدن به بهترین عملکرد ممکن بهره ببرند و با استفاده حداکثری از انرژی، وقت و استعدادهای‌شان به شما در تحقق اهداف سازمانی کمک کنند.

  اصل دوم: راستگو باشید

این خیلی مهم است که شما به‌عنوان مدیر و رهبر یک مجموعه با افرادی که برای شما کار می‌کنند صادق باشید و در مقابل از آنها توقع داشته باشید که نسبت به شما راستگو و روراست باشند. در واقع مدیری که نتواند جوی آکنده از صداقت و راستگویی را در سازمان تحت رهبری اش ایجاد کند نخواهد توانست سایر وظایف و کارکردهای مدیریتی اش را به درستی انجام دهد. هنگامی که مدیری با تمام کارکنانش شفاف و روراست باشد و آنها نیز نسبت به او چنین باشند آن‌گاه می‌توان از این مجموعه انتظار داشت تا به موفقیت‌های بزرگی دست یابند. حال سوال اینجاست که برای تحقق این خواسته و ایجاد جو سازمانی مبتنی بر صداقت چه اقداماتی را باید صورت داد؟ در پاسخ به این سوال می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

*خودتان را خوب بشناسید. هر مدیری باید به خوبی نقاط قوت و ضعف و محدودیت‌ها و فرصت‌های رشدش را به خوبی بشناسد و بر اساس آنها برای مدیریت کارکنانش برنامه‌ریزی کند.

*حقایق را عاقلانه مطرح‌سازید. مدیران می‌توانند حقایق و واقعیت را به راحتی و بدون بروز مشکلی خاص بیان کنند به شرطی که آنها را به شکلی معقول و سنجیده مطرح سازند تا از پیامدهای منفی و دردناک بیان حقایق بکاهند و چنین برخورد تاکتیکی با کارکنان است که موجب می‌شود تا آنها به‌رغم دریافت بازخورد از جانب شما همچنان شما را دوست بدارند و از شما پیروی کنند.

*با وحدت رویه و شفافیت تمام اقدام کنید. مدیران در شروع کار باید توجه داشته باشند که در انتخاب واژگان و عباراتی که در تعامل با کارکنان شان استفاده می‌شود نهایت دقت و شفافیت را رعایت کنند تا از بروز ایهام و سردرگمی در افراد جلوگیری شود. هر پیام و بازخوردی از جانب مدیران باید به شکلی منسجم و عاری از هرگونه تردید بیان شوند تا بر میزان اثربخشی آنها افزوده شود.

*به دیگران احترام بگذارید. یک مدیر همیشه و در همه حال باید فرض را بر این بگذارد که همه کارکنان شایسته احترام بوده و افرادی ارزشمند هستند و بداند که اگر نسبت به افرادشان بی‌احترامی کرده یا آنها را فاقد ارزش و کارآیی بداند دیگر نمی‌تواند آنها را هدایت و رهبری کند.

  اصل سوم: از خود اشتیاق نشان دهید

 این خیلی مهم است که مدیران خود را مشتاق دانستن و یاد گرفتن نشان دهند و خود را جای کارکنان بگذارند و بکوشند تا بفهمند در ذهن آنها چه می‌گذرد و آنها چه عقیده و ایده‌ای در سر دارند. بنابراین بهتر است که شما به‌عنوان مدیر همیشه این فرصت را به افرادتان بدهید تا به شما بگویند چه فکر می‌کنند و چه راهکاری برای حل مسائل دارند. در این شرایط خیلی خوب است که شما سراپا گوش باشید و با استفاده از تکنیک‌های گوش کردن فعال و واکنش نشان دادن به صحبت‌ها و ایده‌پردازی‌های آنها خود را مشتاق دانستن نشان دهید. شما می‌توانید با طرح پرسش‌های کنجکاوانه از افراد در مورد پیشنهاد‌های شان توضیحات بیشتری بخواهید و آنها را به تشریح افکار و ایده‌هایشان تشویق کنید. علاوه بر این باید با اضافه کردن ایده‌های خود به غنای بیشتر ایده‌های مطرح شده توسط کارکنان‌تان کمک کنید و با مشارکت در بحث‌های پیشنهادی افرادتان به آنها نشان دهید که رهبری توانمند و مشتاق هستید.

  اصل چهارم: انتظارات تان را خیلی شفاف بیان کنید

اگر می‌خواهید اعضای تیم تان همان چیزی را به شما تحویل دهند که شما می‌خواهید پس باید آن را با شفافیت و صراحت تمام بیان کنید تا همه بدانند چه باید بکنند و چه انتظاری از آنها می‌رود. یکی از بهترین ترفندها برای این شفاف‌سازی این است که خود مدیران به همان چیزی که از کارکنان‌شان می‌خواهند پایبند باشند و در همان مسیر حرکت کنند علاوه بر این لازم است که مدیران نسبت به دریافت بازخوردها و سنجش عملکرد کارکنان حساسیت به خرج داده و در قبال انتظارات و خواسته‌هایی که از افراد دارند از آنها گزارش عملکرد بخواهند و به هیچ عنوان نباید نسبت به پیگیری مطالبات و ماموریت‌هایی که به افرادشان داده‌اند بی‌تفاوت و فراموشکار باشند، چرا که این کار باعث تسری یافتن بی‌تفاوتی و سستی بین افراد و سپس کل مجموعه خواهد شد.