سه سال وقت صرف کردم تا درک درستی از اینکه چه چیزی ممکن است در پشت اقدامات یک شرکت برای همکاری با این پدیده جدید وجود داشته باشد، به دست آورم. من نمی‌توانم آمار دقیقی در این زمینه ارائه دهم و تا زمانی که سیستم‌های قانونی مانند ویزای مخصوص خانه به دوشان دیجیتال در استونی- ارائه ویزای اقامتی یک ساله و مسیری راحت برای زندگی و کار برای خانه به دوشان دیجیتال پیش رویشان گشوده است- به‌صورت گسترده در دنیا شکل نگرفته است هیچ موسسه آماری دیگری نیز نمی‌تواند این کار را انجام دهد. صدها تن از مردم را دیده‌ام که خودشان را به‌عنوان خانه به دوشان دیجیتال می‌شناسند و بسیار بیشتر به افرادی برخورده‌ام که رویای تبدیل شدن به یک خانه به دوش دیجیتال را در سر می‌پرورانند. نخستین چیزی که در این تحقیق نظر من را جلب کرد این بود که چگونه زمینه فکری مردم درباره‌ اصطلاح «خانه به دوش دیجیتال» در طول زمان تغییر کرده است. افراد اغلب تصور می‌کنند که این سبک زندگی دائمی است، اما چنین زندگی نادر است. همان‌گونه که یکی از این خانه به دوشان در تحقیق من توضیح می‌دهد «من به یک کنفرانس در تایلند رفتم، اما خودم را به‌عنوان کسی که در حال حاضر یک خانه به دوش دیجیتال است، معرفی نکردم. این برای آنها مسخره و غیر قابل باور بود.» در واقع، موضوع این است که آیا خانه به دوشی دیجیتال یک پدیده مجازی است یا واقعی؟ عده‌ای تلاش کرده‌اند تا معین کنند چگونه خانه به دوشی دیجیتال می‌تواند به واسطه مکان‌ها و ماجراجویی‌هایی که طی می‌کند، برای خود اعتبار کسب کند. اینستاگرام یکی از بزرگ‌ترین پلت‌فرم‌هایی است که محلی عالی برای خانه‌به دوشان دیجیتال شده است که تجربیات خود را با هشتگ به اشتراک می‌گذارند.

  فرار از روزمرگی

بیشتر خانه به دوشان دیجیتال که پیش‌تر شغل‌های اداری داشتند به من گفتند که از مشکلات عمیق ریشه‌داری که امروزه در محیط‌های کاری کشورهای غربی وجود داشت، فرار کرده‌اند. عامل اصلی شکل‌گیری این پدیده اقتصادی است: «زب» یکی از پاسخ‌دهندگان این تحقیق، می‌گوید «برای تامین هزینه‌ کرایه خانه‌اش در سان‌فرانسیسکو در سه رستوران کار می‌کرد. این شهر تمام وقت و پول او را از چنگش در می‌آورد. این باعث شد تا تصمیم بگیرد محصولات بازیافتی را که خود می‌ساخت به‌صورت آنلاین بفروشد. پدیده خانه به دوشی دیجیتال، شایع‌ترین مخالفت با فرهنگ‌های بد کاری است. «لیست» که یک مترجم اهل هامبورگ است، می‌تواند با سرعت و کیفیت بالا کار کند. او خیلی زود از فرهنگ تحکم و اضافه‌کاری در محیط کارش خسته شد. او درباره خودش می‌گوید «من انسان کارآمدی هستم و دوست دارم کارم را دقیق انجام دهم و به موقع محیط کار را ترک کنم.» بقیه‌ کارکنان از اینکه به‌عنوان نخستین نفر محیط کار را ترک کنند می‌ترسیدند، به همین دلیل وقت خود را با گشتن در شبکه‌های اجتماعی می‌گذراندند. روبه‌رویی با این چالش‌ها، نسل جوان را که تازه وارد دنیای کار شده‌اند، به گونه‌ شگفت‌آوری ناچار به گریز کرده است.

  مدیر‌عامل شرکت خود باشید

با این حال، پیچیدگی‌های خاصی در زندگی این افراد به‌عنوان یک شهروند جهانی وجود دارد. خانه به دوشان دیجیتال باید همه‌ مسوولیت‌هایی را که در هر جنبه از زندگی پدیدار می‌شود در نظر بگیرند؛ سلامت روانی، جریان عادی روزانه، درآمد، امنیت و سرپناه. بیشتر کوچ‌روهای دیجیتال با ویزای مدت‌دار توریستی که آنها را ملزم به عدم سکون و حرکت مداوم می‌کند، مسافرت می‌کنند. این تجربه‌ای است که شرکت‌کنندگان [در تحقیق] آن را رنج‌آور توصیف کرده‌اند. مشکل بزرگ‌تر این است که بیشتر خانه به دوشان دیجیتال که کسب و کار خود را دارند با مشکلات زیادی برای ایجاد نشان و نام تجاری شخصی روبه‌رو هستند. آنها اغلب نمی‌توانند در جلسات شخصی حضور داشته باشند. بنابراین به استراتژی‌های بازاریابی آنلاین برای کسب آموزش و جلب نظر مشتری نیاز دارند. کارمندان ناچارند خود را با عنوان «مدیر‌عامل شرکت خود» در نظر بگیرند. این معنای داشتن یک نام تجاری منحصر به فرد، استراتژی‌های بازاریابی و مهارت‌های فروش است. آنها اغلب باید طرح گرافیکی، کپی‌رایت و طراحی وب را خودشان انجام دهند.  برای آن دسته از خانه به دوشان دیجیتال که به‌عنوان وبلاگ‌نویسان حرفه‌ای زندگی می‌کنند، ارائه و فروش شیوه زندگی خود بخشی از شغل آنها است. برای این کار، بسیاری از آنها سعی می‌کنند تصویری شاد و پایدار را به‌صورت آنلاین از زندگی‌شان ترسیم کنند. لیست در این باره می‌گوید: «خطری که وجود دارد این است که عموم مردم پس از تماشای پست‌های شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام، تصور کنند که زندگی این افراد مانند عکسی که کنار ساحل گرفته‌ شده است، شاد است. قطعا هویت دیجیتالی افراد همیشه شادتر از زندگی واقعی به نظر می‌رسد.»

از طرفی شرکت‌کنندگان در این پژوهش نسبت به از دست رفتن برخی جنبه‌های وابستگی به محل کار ابراز تاسف کرده‌اند؛ گپی دوستانه در ناهارخوری شرکت، ساعت‌های کاری معین و مهمانی‌های آخر هفته با همکاران. این خانه به دوشان دیجیتال در واقع چیزهایی را که زمانی از آن می‌گریختند برای همیشه از دست می‌دهند. بسیار شگفت‌آور است که وبلاگ‌ها و مقالاتی که به کوچ‌روهای دیجیتال اختصاص دارد بر موضوعات تکراری چون بهره‌وری، انعطاف‌پذیری، تفکر مثبت، تمرکز و آگاهی ذهنی تاکید دارند. اما بخشی که در این سبک کاری و زندگی مغفول واقع شده، فرسودگی شغلی است. همان‌گونه که یکی از شرکت‌کنندگان می‌گوید: «بسیار آسان در دریایی پر از مسوولیت غرق می‌شوید.» بسیاری از خانه‌ به دوشان دیجیتال که با آنها گفت‌وگو کردم، بدون اینکه به کسی بگویند وسایل خود را جمع کرده و به خانه برمی‌گردند. بسیاری دیگر نیز تعلقات زیادی به خانواده و دوستان خود دارند و در نظر دارند برای بازگشت راهی جاده‌‌ها شوند، اما هیچ‌گاه این کار را انجام نمی‌دهند. خانه به دوشی دیجیتال می‌تواند پدیده مهمی باشد که راه گریز از کار سخت در زندگی رسمی و اداری را ارائه می‌دهد. اما نکته بسیار مهم این است که کسانی که آرزوی کوچ‌رو دیجیتال شدن را دارند، باید مطالعه و تفکر ژرفی درباره‌ اهمیت تعلق به یک جامعه و سلامت روانی را در زندگی‌شان داشته باشند. آزادی برای همه معنایی مشابه ندارد.