مغز ما در واکنش به برخی نشانه‌های غیر وابسته سختگیر است. این مدارها مدت‌ها پیش در ذهن انسان شکل گرفته است - زمانی که اجداد ما با تهدید‌ها و چالش‌هایی کاملا متفاوت از جامعه مدرن امروز، مواجه می‌شدند. به‌عنوان مثال، در گذشته ممکن بود حالت‌های مختلف قرارگیری دست شخصی که در حال نزدیک شدن به فرد بود تفسیری از قصد او برای انجام کاری را به همراه داشت. اگر دست‌های فرد پنهان بودند، ممکن بود یک سنگ یا هر ابزار دیگری برای صدمه زدن به شخص مقابل به همراه داشته باشد. در تعاملات امروزی نیز ما به‌طور غریزی حس مثبتی نسبت به پنهان کردن دست‌ها -در جیب گذاشتن یا پشت سر قرار دادن آنها- نداریم.

جهان تغییر کرده است، اما فرآیندهای تفسیری ما از حالات بدن هنوز براساس یک واکنش احساسی ابتدایی شکل می‌گیرند. امروزه نفس ما، عزت نفس ما، هویت ما در معرض تهدیدات بالقوه‌ای قرار دارند. همه ما به ویژه در حوزه‌هایی که به پذیرش، حس اعتماد به نفس و تعلق خاطر مربوط می‌شوند، آسیب‌پذیر هستیم. به همین دلیل است که رهبران مشارکتی همواره باید از تاثیرات زبان بدن خود بر کیفیت روابط سازمانی آگاه باشند. به این موضوع فکر کنید: در هر تعامل، شما از طریق دو کانال - کلامی و غیر کلامی– برای برقراری ارتباط استفاده می‌کنید. در نتیجه دو مکالمه متمایز در آن واحد اتفاق می‌افتد. آنچه مراجعان من همواره دست کم می‌گیرند، قدرت هم‌تراز این دو کانال ارتباطی است – به این معنی که ارتباطات کلامی باید با زبان بدنی که از آن پشتیبانی می‌کند، هم‌تراز شوند. هنگامی که این فرآیند رخ نمی‌دهد، مخاطب مجبور است از میان این دو یکی را برگزیند. تقریبا همیشه پیام غیر کلامی انتخاب نخست اوست.

دو مجموعه از نشانه‌های زبان بدن وجود دارد که مردم به‌طور غریزی آنها را در رهبران می‌یابند. مجموعه نخست نشانه‌ها صمیمیت و مراقبت و دیگر نشانه‌‌ها قدرت است. هر دو مجموعه برای رهبران امروز ضروری هستند، اما جنبه «صمیمانه» ارتباطات غیرکلامی (که اغلب کمتر مورد توجه مدیران و رهبران سازمان‌ها قرار می‌گیرد)، نقش قابل توجهی در ایجاد روابط مشارکتی در تیم‌های سازمانی دارد. هنگامی که شما از زبان بدن صمیمانه و «اجتماعی» در برقراری ارتباط با اعضای تیم استفاده می‌کنید، ناخودآگاه محیطی عاطفی ایجاد می‌کنید که نتیجه آن همکاری و بهبود عملکرد است. در اینجا به چند نمونه برای شفاف‌تر شدن منظورم اشاره می‌کنم:

لبخند واقعی نه تنها باعث ایجاد احساس مطلوب و مثبت در شخص شما می‌شود، بلکه به اطرافیانتان نیز نشان می‌دهد که شما قابل تعامل، تعاون‌پذیر و قابل اعتماد هستید.از آنجا که همکاری و مشارکت به تمایل شرکت‌کنندگان نسبت به صحبت کردن و به اشتراک گذاشتن ایده‌ها و بینش‌ها بستگی دارد، سعی کنید در ارتباطات کلامی خود از حرکات سر استفاده کنید. تحقیقات نشان می‌دهد که شما می‌توانید میزان مشارکت اطرافیان را با سه بار حرکت دادن سر خود در فواصل معین زمانی افزایش دهید.

کج شدن سر نیز یک سیگنال است که نشان از علاقه‌مندی، کنجکاوی و درگیری شما با موضوع دارد. شیب سر نشانه‌ای جهانی است که حاکی از گوش دادن به صحبت‌های طرف مقابل است. به همین ترتیب، کج شدن سر می‌تواند نشانه‌های بسیار مثبتی از این باشد که شما در نقش مخاطب می‌خواهید شخص مقابل را تشویق کنید تا نظرات خود را بیشتر توضیح دهد.و همان‌طور که در نمونه آغازین بحث اشاره شد، یکی از قوی‌ترین انگیزاننده‌ها برای تشویق به مشارکت اعضای تیم تماس چشمی است، زیرا افراد احساس می‌کنند تا زمانی که به آنها نگاه می‌کنید به موضوع مورد بحث توجه و علاقه دارید. به‌عنوان یک رهبر، شما بدن خود را برای شرکت در جلسات آماده می‌کنید. اگر می‌خواهید افراد به گفت وگوی خود با شما ادامه دهند، نگاهتان را بر آنها متمرکز کنید تا اطمینان حاصل کنند که به نظرات آنها گوش می‌دهید.

همه ما در حین صحبت کردن با کسی که دوستش داریم یا موضوعی که علاقه‌مند آن هستیم، ناخودآگاه موقعیت بدن خود را در راستای مخاطب قرار می‌دهیم تا رفتارهای غیرکلامی او را زیر نظر داشته باشیم.حالت رو به جلوی بدن به ویژه هنگام نشستن زمینه ایجاد نگرش‌های مثبت را در فرد ایجاد می‌کند. تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که هنگام برقراری ارتباط حالت بدن رو به جلو دارند (به جلو خم می‌شوند)، تفسیر کلامی بهتری از مخاطبان خود دریافت می‌کنند. علاوه بر این سعی کنید به‌طور مستقیم با افراد برخورد کنید. چرخش ناقص شانه به سمت مخاطب («شانه سرد») نشانه عدم علاقه و درخواست از مخاطب برای اتمام صحبت است.

وجود موانع فیزیکی به ویژه برای تبادل موثر ایده‌ها زیان‌آور است. از بین بردن هر چیزی که مانع نمایش نیات شما می‌شود یا مانع بین شما و اعضای تیم است امری ضروری برای برقراری ارتباطات موثر است. لپ تاپ خود را خاموش کنید، تلفن همراه خود را کنار بگذارید، کیف خود را رها کنید و تمام حواس خود را صرف برقراری تعاملی موثر کنید.اگر فکر می‌کنید چک کردن مداوم لپ تاپ یا گوشی تلفن همراه باعث می‌شود کارآمد‌تر (یا مهم‌تر) به نظر برسید، توصیه می‌کنم دوباره به این موضوع فکر کنید. پیام اصلی این است: اگر واقعا می‌خواهید مشارکت را در سازمان تقویت کنید، مطمئن شوید که واقعا آنگونه که عمل می‌کنید، به نظر می‌رسید.