قصه خروج از بهشت
امروز سالروز تولد افشین یداللهی است
یداللهی ۲۱ دی ۱۳۴۷ در اصفهان متولد شد. اگرچه تحصیلاتش در رشته پزشکی بود و در این رشته تخصص اعصاب و روان گرفت اما با ادبیات و موسیقی از دوران نوجوانی آشنا شد. در اینباره گفته بود: «از حدود ۱۴سالگی تنبک میزدم و با اشعار حافظ و سعدی مانوس بودم. برنامه «گلها» را خیلی دوست داشتم و این برنامه جزو علاقهمندیهایم در حوزه موسیقی بود. دوره دبیرستان بهشکلی دست و پا شکسته چیزهایی مینوشتم که خیلی هم تابع وزن و قافیه نبودند. بعدها سرودن شعر را شروع کردم آنهم به صورت پراکنده و در قالبهای آزاد و کلاسیک و خیلی هم به دنبال فضاهای نقد ادبی و شبشعر نبودم. در همان زمان نزد استادان جمشید محبی و ناصر فرهنگفر نواختن تنبک را آموزش میدیدم. همین موضوع باعث شد با ریتم و وزن و در نهایت ترانه آشنا شوم. در واقع شعر و موسیقی در دوران دانشجویی همواره همراه من بودند. در دوران آموزشی سربازی با یکی از دوستان به نام شهرام پویا که او هم پزشک بود، تصمیم گرفتیم کارهایی در فضای موسیقی پاپ بسازیم. قرار شد او ملودیها را بسازد و من ترانه بنویسم. این ماجرا مربوط به زمانی است که هنوز موسیقی پاپ مجاز نشده بود. مدتی بعد تعدادی کار آماده کردیم و نظر من این بود که کارها را باید خواننده شاخصی بخواند، به همین دلیل مدتی به دنبال خواننده یا تهیهکننده مناسب بودیم.»
نخستین کاری که از او عرضه شد، کاری مشترک برای تیتراژ یک سریال مستندگونه بهنام «پاییزگرم» بود و پس از آن متن ترانههای او در مجموعههای پرطرفداری چون شبآفتابی، مسافری از هند، خوشرکاب، فقط بهخاطر تو، کمکم کن، غریبانه، شب دهم، خطشکن، میوهممنوعه، مدار صفردرجه، تبریز در مه و آلبومهای خوانندگان مطرح شنیده شد.یداللهی مانند اغلب ترانهسرایان برای دریافت مجوز، بهویژه هنگامی که سر و کارش بهصدا و سیما میافتاد، مشکلات خود و گاه خاطرات عجیب و غریبی داشت. در مصاحبهای گفته بود: «فکر میکنم مساله بیشتر غرضورزی بود. در یک شعر شش بیتی برای هر بیت سه ایراد میگرفتند، بهطور مثال در این بیت: آتش بزن سجاده را وقتی حجابت میشود/ اهل جنون باشی دعا بهتر اجابت میشود، میگفتند: شما مستنداتی بیارید که دیوانهها دعایشان بهتر اجابت میشود! حتی در سریال «خوشرکاب»، در این بیت: یکی نیست حرف دل ما رو بگه/ سادهتر قصه دنیا رو بگه. بعد از پخش دو قسمت از سریال گفتند: «یکی نیست حرف دل ما رو بگه» را عوض کنید! من گفتم بعد از پخش دو قسمت تازه به این فکر افتادهاید؟! گفتند به هر حال باید عوض شود! با آقای خلعتبری (آهنگساز) تماس گرفتم و گفتم قلم و کاغذ بردار و بنویس: یکی «هست» حرف دل ما رو بگه! فردین کمی مکث کرد و خندید و گفت: «معنا هم عوض نمیشود.» در تیتراژ مجموعهای دیگر گفته بودم: بعد از خروجم از بهشت هم مست هستم هم خمار/ آدم همینجا خلق شد در رقص جبر و اختیار. اعضای شورای ممیزی میگفتند: مگر در بهشت مشروب و موادمخدر مصرف میکنیم که بعد از خروج از آن مست و خمار باشیم؟! یا در مصرع دوم به کلمه «رقص» ایراد گرفتند و اینکه بعد از این همه سال که از انقلاب گذشته شما چرا کلمه رقص را بهکار میبرید؟ گفتم این رقص در معنای هماهنگی آمده است؛ یعنی جبر و اختیار با هم هماهنگ اند و...»علاوه بر ترانههای خوانده شده، از افشین یداللهی پنج مجموعه شعر به نامهای «روزشمار یک عشق»، «امشب کنار غزلهای من بخواب»، «جنون منطقی»، «حرفهایی که باید میگفتم و... تو باید میشنیدی» و «مشتری میکدهای بسته» بهجا ماندهاست.اگرچه آثار این هنرمند در تاریخ موسیقی ایران ماندگار شدهاند، اما علاقهمندان به هنرش در سال ۹۵ از شنیدن ترانههای جدیدش برای همیشه محروم شدند. افشین یداللهی و همسرش بامداد چهارشنبه ۲۵اسفند ۱۳۹۵ در مسیر بازگشت از هشتگرد به سمت تهران به دلیل برخورد شدید یک دستگاه کامیون با خودرویش، بهشدت مجروح شدند و هر دو با فاصله چند روز درگذشتند.