هنرمندی که اثرش ایزوگام شد
امروز سالروز تولد مسعود عربشاهی است
از میان چهرههایی که در این زمینه تلاش کردند مسعود عربشاهی از نامهایی بود که زیادتر شنیده میشد. مسعود عربشاهی (زاده ۱۳۱۴ خورشیدی در تهران) در دوران نوجوانی به هنرستان هنر رفت. از همکلاسیهای او در این دوران منصور قندریز و فرامرز پیلارام بودند. عربشاهی که پیشتر در طول سالها اصول طراحی و مختصات نقاشی کلاسیک را در کلاسهای خصوصی آموخته بود، از دوره هنرستان به مطالعه نقوش هنر بینالنهرین و تمدنهای حوزه جغرافیایی سرزمین ایران در دوران باستان روی آورد و این دلبستگی شدید تا پایان کارش در او برجای ماند. در دهه ۴۰ مکتب سقاخانه با کوشش هنرمندانی چون حسین زندهرودی و فرامرز پیلارام با توجه به عناصری از هنرهای سنتی ایران و هنر مدرن (مثلا خوشنویسی با ترکیببندی مدرن) شکل گرفت که البته مسعود عربشاهی هیچگاه خود را بخشی از این مکتب ندانست، اما در نخستین نمایشگاههای گروهی آنها در ۱۳۴۳ شرکت کرد به همین دلیل بسیاری او را در زمره هنرمندان این مکتب بهشمار آوردهاند.
مسعود عربشاهی تا آنجا که در توان داشته، شاخههای مختلف تجسمی از جمله کاشیکاری، حجمسازی، پیکرهسازی و شیوههای مختلف نقاشی از جمله کلاسیک و رئالیسم و تکنیکهای متنوع اجرا را از دوره باستان تا دوره مدرن و حتی معماری را تجربه کرد و این تجربه عظیم سبب شده که اسطوره، جزئی از ذات هنری او شود.
با وجود آثار ارزشمندی که وی خلق کرد متاسفانه در کوران هیجانات پس از انقلاب آثارش به درستی درک نشد و خود نیز چندان قدر ندید. عربشاهی درباره این دوره گفته بود: «از مجلس شورای ملی سابق به من تلفن زدند که یک اثرتان را یافتهایم. خانهای بزرگ و متروک در نزدیکی مجلس بود که به انباری مملو از گرد و خاک و آشغال بدلاش کرده بودند. یکی از تابلوهایم را از زیر کوهی از زباله بیرون کشیدند و گفتند این یکی سالم مانده است و بقیه بومها را هم چون نفهمیدهاند چیست برای ایزوگام کردن سقف اتاق کارگران استفاده کردهاند. همراهم به گریه افتاده بود. آن آثار را در زمان دانشجویی نقش زده بودم و همان نقاشی که در آن انباری مدفون کرده بودند، زمانی در سالن ناهارخوری آراسته مجلس بر دیوار نصب شده بود.»
مهدی حسینی، نویسنده، نقاش و از دوستان قدیمی زندهیاد عربشاهی نیز در خاطرهای مشابه گفته است: «یکی از آثار خیابانی او سر در یکی از بانکها بود که متاسفانه تابلوی بانک را روی این اثر هنری زده بودند. خوشبختانه آنقدر به این موضوع نقد شد که بالاخره تابلوی بانک را از روی اثر برداشتند.»
همچنین در دهه ۱۳۸۰ و در جریان بازسازی ساختمان مجلس، مجموعه نور و گیاه که با ابعاد ۴ در ۹ متر بر دیوار مجلس نصب بود، آسیب دید و بیشتر لتههای آن از بین رفت.
وی پس از انقلاب مدتی به خارج از کشور رفت و چند سالی را در فرانسه و آمریکا گذراند. اقامت در خارج از کشور او را با آثار و رویکردها و مواد و مصالح دیگر در هنرهای تجسمی آشنا کرد. او در آن سالها نیز به برگزاری نمایشگاه و کار نقشبرجسته پرداخت. پس از بازگشت به ایران در دهه ۱۳۷۰ چند نمایشگاه از کارهای خود را در گالریهای سیحون، گلستان و برگ برپا کرد. همچنین برای بناهای دیگری از جمله تالار اجلاس سران کشورهای اسلامی (۱۳۷۷) نقش برجسته طراحی و اجرا کرد. آخرین نمایشگاه عربشاهی در میانه دهه ۱۳۸۰ برگزار شد. مسعود عربشاهی در طول حیات هنریاش جوایز متعددی به دست آورد که از آن جمله میتوان به جایزه نخست چهارمین بیینال تهران (جایزه اول هنرهای زیبای کشور) در فروردین ۱۳۴۳، جایزه اول نمایشگاه بینالمللی موناکو- فرانسه در سال ۱۳۵۲، جایزه اول نمایشگاه روز مادر ۱۳۵۲ و همچنین جایزه اول مسابقه مجسمهسازی تهران در سال ۱۳۵۳ اشاره کرد.
مسعود عربشاهی ۲۵ شهریور ۱۳۹۸ در سن ۸۴ سالگی بر اثر بیماری قلبی- ریوی در بیمارستان عرفان تهران درگذشت.