شاعری پر از زندگی
امروز سالمرگ احمد شاملو است
به دلیل اینکه پدرش افسر ارتش بود دوران کودکی او در شهرهای مختلفی گذشت و موجب شد تحصیلات نامنظمی داشته باشد. آشنایی او با نیما یوشیج و شعرهایش در جوانی، او را با دنیای دیگری از ادبیات آشنا کرد و بعدها دوستی با فریدون رهنما نقش بسزایی در شکلگیری شخصیت ادبی او ایفا کرد. علاوه بر اینها تاثیر همسر سوم او «آیدا» را نباید از قلم انداخت که بهانه سرودن بسیاری از اشعار عاشقانه او بود. همه اینها بهعلاوه نبوغ ادبی، سختکوشی و تجربیات ناب زندگی موجب شد بتواند پس از نیما در کنار بزرگانی چون اخوان ثالث، فروغ فرخزاد و سهراب سپهری، جایگاه یگانهای نزد علاقهمندان جدی شعر برای خود فراهم کند. از مجموعه شعرهای او میتوان به هوای تازه، آیدا در آینه، ابراهیم در آتش، مدایع بیصله و حدیث بیقراری ماهان اشاره کرد. از بین ترجمههای او نیز «شهریار کوچولو» (شازده کوچولو) بیشتر از همه بین مردم شهرت دارد. به همه اینها باید کار سترگش در زمینه فرهنگ عامه به نام «کتاب کوچه» را اضافه کرد که به تنهایی بار یک فرهنگستان را به دوش کشیده است. شاملو علاوه بر همه ویژگیهای ادبی نزد دوستان به خوش ذوقی و خوشمشربی مشهور بود. همسرش درباره او در مصاحبهای گفته بود: «شاملو از هیچ چیزی بدش نمیآمد. هر خوراکی خوب که در دنیا بود دوست داشت. معمولا آنقدر هم بامزه میخورد که تو را هم به هوس میانداخت. نیمرو خوب درست میکرد... قهوه هم خوب درست میکرد. شاملو پر از زندگی بود. شاملو فوتبال بازی میکرد و همینطور خوب میرقصید؛ لزگی که خیلی خوب میرقصید... از هر چیزی لذت میبرد. از صبح، معمولا ساعت ۸ شروع (بهکار) میکرد تا هر وقت که جسمش اجازه میداد. یک وقتها تا ۲ و ۳ شب هم کار میکرد. بعضی از روزها حتی آنقدر کار میکرد که غذا کنار دستش میماسید. شاملو یا کار نمیکرد یا به بهترین نحو کارش را انجام میداد.»