چالشهای تولید نانهای صنعتی بررسی شد
کارنامه ناموفق سامانه آرد و نان
چرخه معیوب پرداخت یارانه به صنعت نان
یارانه نانهای حجیم و نیمهحجیم تقریبا از اوایل سال گذشته متوقف شد. این موضوع باعث شد قیمت نانهای صنعتی به قیمت واقعی خود نزدیک شود یا خیر؟
بحث آرد در تولید نان میتواند یک آیتم از کل آن مواردی باشد که به قیمت نان بستگی دارد. در ابتدای سال وقتی که حقوق و دستمزدها را افزایش میدهند، شاید بالغ بر ۲۰آیتم به صنف و صنعت تحمیل شود. منتها برای صنف نان یکسری شرایطی را وضع کردهاند؛ مثل بیمه، مالیات و موارد دیگری که مطابق قیمت آردشان قیمت بسیار پایینی است و بیشتر نظرشان بر این است که به قشر آسیبپذیر کمک میکنند؛ اما زمانی که حقوق و دستمزدها را در ارتباط با واحدهای صنعتی و نیمهصنعتی تولیدکننده نانهای حجیم و نیمهحجیم افزایش میدهند به تبع آن هزینه حملونقل هم افزایش مییابد.
از طرفی، در یک واحد تولید نان صنعتی چه کوچک و چه بزرگ، عوامل بسیاری بر اساس ضوابط اداره استاندارد و اداره بهداشت، بهداشت محیط و بهداشت حرفهای باید در مجموعه وجود داشته باشند تا بتوانند یک محصول استاندارد را تولید کنند و پس از بستهبندی به بازار عرضه کنند. در شرایطی که قیمت آردی که به واحدهای صنعتی و نیمهصنعتی و حتی فروشگاههای شهری میدهند، در مقایسه با قیمت آرد واحدهای سنتی، حدود ۱۷ برابر است؛ به نظر نمیرسد که چندان بتوان کاری از پیش برد. در زمینه تولید نان طی یکی، دو سال اخیر یارانه آرد را حذف کردهاند و گفتهاند از گندم ۱۲هزار تومانی استفاده کنیم. در هر صورت ما گندم موردنیازمان را از طریق سامانه میخریم و اینکه دولت عنوان میکند روی گندم ۱۲هزار تومانی هم یارانه میپردازد؛ کاملا درست است.
اما با قیمت آردی که امروز خریداری میکنیم، سودی که برای واحدهای صنعتی بهخصوص واحدهای صنعتی بزرگ حاصل میشود؛ اصلا و ابدا جوابگوی سرمایه و هزینههای جاری نیست. به طور مثال در دولتهای مختلف حدود ۲۵ تا ۳۰ واحد بسیار بزرگ نانهای صنعتی تجهیز شده و حتی تعدادی از آنها در استانهای مختلف کشور توسط بعضی از مسوولان افتتاح شدهاند، اما هیچگاه راهاندازی نشدهاند. نمیخواهم سیاهنمایی کنم شاید کسانی که وارد این حرفه شدهاند، آگاهی کافی نداشتهاند. اما واقعیت آن است که بیشتر تعهداتی که از اولین دولتها تاکنون، به سرمایهگذاران داده و تاکید شده که اگر سرمایهگذاری کنند، امتیازهای خاصی به آنها ارائه میکنند، انجام نشده است و این موجب شده که ما چندان نتوانیم در این صنعت رشد کنیم.
آیا تولیدکنندگان نسبت به توقف پرداخت یارانه نان موضع خاصی داشتند یا اثر خاصی روی فعالیت آنها نداشت؟
تعداد تولیدکنندگان نانهای حجیم و نیمهحجیم صنعتی در کشور زیاد نیست و به طور قطع کسانی که نانهای سنتی(از جمله تافتون، بربری، سنگک و لواش) تولید میکنند، تامینکننده اصلی نان کشور هستند و درصد بسیار کمی از سرانه مصرف به نانهای حجیم و نیمهحجیم صنعتی مربوط میشود. هرچند امروز به خاطر شرایط موجود کشور و اینکه رستورانها و فستفودهای متعددی ایجاد شدهاند و تغییر فرهنگ غذایی چه در تهران و چه در شهرستانها مصرف این نان افزایش پیدا کرده است؛ اما این افزایش مصرف با افزایش جمعیت متناسب نبوده است.البته در زمان شیوع کرونا کاملا مشخص بود که مردم تمایل بیشتری به مصرف نانهای حجیم و نیمهحجیم بستهبندی دارند و دلیل آن این بود که به نظر میرسید شرایط تولید، نگهداری و حملونقل نانهای سنتی برای مصرفکنندگان مطلوب نبود.
برخی معتقدند که توزیع ناعادلانه یارانه نان، بزرگترین معضل و چالشی است که تولید نانهای صنعتی گرفتار آن است. اکنون یارانه نانهای حجیم و نیمهحجیم تاحدودی متوقف شده است؛ آیا این موضوع باعث شده که این چالش برطرف شود یا اینکه همچنان این موضوع این صنعت را تهدید میکند؟
به طور قطع همینطور است و توزیع ناعادلانه یارانه نان نتیجه خوبی نداشته است. ممکن است صحبتهای زیادی در این زمینه مطرح شده باشد، اما شرایط هیچ تفاوتی نکرده است. وقتی قرار است در کشورمان نان تولید شود و اگر قرار باشد که مصرفکننده حق انتخاب نان مصرفی خود را داشته باشد، باید شرایط خرید برای او فراهم شود. وقتی آرد نان سنتی را تنها هزار تومان و آرد نان صنعتی را 17هزار تومان قیمتگذاری میکنند، در واقع شاید حق انتخاب را از مصرفکننده میگیرند. به این دلیل که قیمت نانهای صنعتی بالاتر است. هرچند در حال حاضر واقعیت امر آن است که اگر بخواهید یک نان سنتی مرغوب مثل سنگک خریداری کنید، قیمت واقعی آن قیمتی نیست که به مصرفکننده میفروشند.
با توجه به شرایط اقتصادی و روند رو به رشد تورمی که اکنون در کشور شاهد آن هستیم، آیا ممکن است یارانه نانهای صنعتی مجددا بازگردد؟
هر دولتی که روی کار بیاید و آزادسازی را اجرایی و قیمت آرد را یکسانسازی کند، حتما باید برنامهای برای قشر آسیبپذیر داشته باشد. به عنوان عضوی از خانوادهای که بیش از یک قرن در این صنعت و صنف فعالیت دارم، به طور قطع میتوانم بگویم که قیمتها از نرخ کنونی معقولتر خواهد شد. اکنون وقتی که آرد را به واحدهای سنتی، کیلویی هزار تومان و به واحدهای صنعتی 17هزار تومان میفروشند، باید بدانیم که این رویکرد شرایط فساد را در کشور ایجاد میکند. در هر جایی که دولتها یارانه و سوبسید پرداخت میکنند، صنف و صنعت را دچار مشکل و فساد میکنند. یعنی شرایط ارتکاب فساد فراهم میشود. فرضا وقتی به تولیدکننده نان سنتی، آرد را با نرخ هزار تومان میفروشند، اقدام به فروش آرد به قیمت 10هزار تومان به تولیدکننده نان صنعتی میکند و در این بین دولت است که آسیب میبیند. یارانهای که دولتهای مختلف در رابطه با گندم و آرد پرداخت میکنند، یارانه بسیار سنگینی است و هر سال هم رو به افزایش است و هیچکدام از برنامههایی که واقعا پیشنهاد و اجرایی کردهاند، نتوانسته چرخه معیوب پرداخت یارانهها و افزایش مستمر آن را اصلاح و متوقف کند.
آیا توقف پرداخت یارانهها، توانست بر بازار نانهای صنعتی اثرگذار باشد و وضعیت آنها را تغییر دهد؟
خیر، فکر نمیکنم.
بر کیفیت و تنوع نانهای صنعتی چطور؟
ما یک بخش در سطح شهر داریم که شامل فروشگاههای مختلف هستند و بستگی به صاحبان آن بنگاهها دارد که چه محصولی تولید کنند و چگونه مشتریان خود را جذب کنند. اما کسانی که نان را به صورت انبوه تولید و بستهبندی میکنند، محلی نیستند و فقط در بازار رقابت میتوانند همدیگر را تعقیب کنند و یک جنس باکیفیتتر و با قیمت معقولتر ارائه دهند. به طور قطع در حال حاضر کیفیت، ارزش غذایی و تنوع نانهای حجیم و نیمه حجیم ما بسیار افزایش یافته و این امر کاملا مشهود است.
در سالهای اخیر چه اقدامات مهمی انجام شده که کیفیت نانهای صنعتی را افزایش داده و نسبت به گذشته بهبود بخشیده است؟
شاید مصرفکنندگان چندان به خاطر نداشته باشند، اما بسیاری از واحدهایی که دارای واحدهای R&D، کنترل کیفیت (QC)هستند و نمونه شاهد نگه میدارند، از روی میزان فروش و سفارش خود میتوانند پی ببرند که مجموعه آنها چقدر رشد و تغییر داشته است. در سال 1386 که اولین نمایشگاه نان برگزار شد، بخش عظیمی از ماشینآلات تولید نانهای حجیم و نیمهحجیم در داخل کشور، از خارج وارد میشد؛ ولی امروز میتوانم بگویم بخش قابلتوجهی از این ماشینآلات به نحو احسن توسط صنعتگران ایرانی ساخته میشود و مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. وقتی که کیفیت ماشینآلات تولید نان بالا میرود، طبیعی است که کیفیت نان تولیدی هم افزایش مییابد.
منتها در حوزه آرد با توجه به اینکه آردهای ما بسیار متنوع است، واحدهای بزرگ دارای واحدهای R&D، آزمایشگاه، محل پخت و... هستند و سعی میکنند برای کاهش ضایعات، رشد کیفیت و رقابت در بازار، تمام ترفندها را به کار ببرند که محصول نهایی که به صورت بستهبندی عرضه میکنند و در فروشگاههای بزرگ عرضه میشود، از کیفیت بالایی برخوردار باشد. چون به هر حال مصرفکننده این حق را دارد که نان مصرفی خود را از بین برندهای مختلف انتخاب کند، اما به طور قطع کیفیت نان، حرف اول را میزند. حتی امروز کافه نانهایی در سطح شهر ایجاد شدهاند و با تمام گرفتاریها، محدودیتها و موانعی که در حوزه گندم و آرد نان کشور داریم، میبینیم که به چه زیبایی چه محصولات خوبی را تولید میکنند و مردم هم استفاده میکنند.
یکی از موضوعاتی که در یکی، دو سال اخیر برای فعالان صنعت نان چالشبرانگیز شده، راهاندازی سامانهای برای تولید نان است و دستگاههای کارتخوان در اختیار نانواییها قرار داده شده تا بتوانند به نوعی این بازار را کنترل کنند. پیشتر گفته بودید که راهاندازی این سامانه و قرارگرفتن دستگاههای پوز در اختیار نانواییها چندان نمیتواند به حل مشکلات این صنعت کمک کند. با توجه به اینکه مدتی از اجرای این طرح گذشته، آیا نتایج حاصله گویای موفقیت این طرح است یا اینکه در بر همان پاشنه میچرخد؟
روزی که این سوال را از من پرسیدید و به آن پاسخ دادم، همزمان با ابتدای اجرای طرح بود و شاید پذیرش شکست این طرح قدری دشوار بود، ولی واقعیت آن است حتی امروز که ماهها از اجرای آن میگذرد، چندان اتفاق و تاثیر مثبتی در این بخش نیفتاده است. در گزارشهایی هم که سازمان برنامه و بودجه داده، اعلام کرده که چه هزینه هنگفتی صرف اجرای این طرح شده است. ما نمیخواستیم از طریق اجرای این طرح فقط نانهای خریداریشده را بشماریم، ما میخواستیم این طرح کمک کند تا آرد کمتری بدهیم و یکسری از مسائل را کنترل کنیم؛ اما خروجی خاصی در روند تولید، عرضه، قیمت و مصرف نان شاهد نبودهایم.
انتظار نداریم که یک طرح از روز اول هیچ ایرادی نداشته باشد و ممکن است در دوره اجرا با مشکلاتی مواجه شود و مهم این است که از یک طرح و برنامه، خروجی مطلوبی بگیریم. در کشور ما با توجه به مشکلاتی که با آن درگیر است، تحریمهای ظالمانه و دردسرهایی که از طرف دولتهای مختلف برای کشورمان ایجاد میشود، کارها سختتر انجام میگیرد. بنابراین معتقدم که این گونه اقدامات باید با برنامهریزی دقیق انجام شود. چون هم باید مدیریت زمان و هم مدیریت هزینهها را در اجرای چنین طرحهایی در نظر بگیریم. اجرای هر طرحی در کشور باید برنامه زمانبندی کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت داشته باشد و بتوانیم حاصل آن را پیشبینی کنیم.