امنیت غذایی چیست؟

«امنیت غذایی» یک مفهوم پیچیده با تعاریف مختلف است. تعریفی که ‌‌‌می‌توان به صورت کلی ارائه کرد این است که همه‌‌ افراد همیشه به غذای کافی، سالم و مغذی برای تامین نیازها و ترجیحات غذایی خود دسترسی فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی داشته باشند تا بتوانند فعال و سالم زندگی کنند.

چهار بُعد اصلی امنیت غذایی عبارتند از:

- موجود بودن: این امر به در دسترس بودن فیزیکی غذا در یک کشور یا منطقه اشاره دارد.

- دسترسی: این مورد به توانایی افراد و خانوارها برای تهیه‌‌ غذا اشاره می‌‌‌کند.

- بهره‌‌‌برداری: این مفهوم به توانایی افراد و خانوارها برای مصرف غذا اشاره دارد به‌‌‌گونه‌‌‌ای که نیازهای تغذیه‌‌‌ای آنها را برآورده کند.

- ثبات: این مورد به تاب‌‌‌آوری یک سیستم غذایی در برابر شرایط سخت و اتفاقات ناگهانی اشاره دارد.

همه‌‌ این چهار بعد برای امنیت غذایی کامل نیاز است.

عوامل متعددی وجود دارند که می‌توانند باعث ناامنی غذایی شوند، از جمله:

- فقر: فقر علت اصلی ناامنی غذایی است. افرادی که در فقر زندگی می‌‌‌کنند، اغلب پولی برای خرید غذا ندارند.

- درگیری و جنگ: جنگ می‌تواند تولید و توزیع غذا را مختل کند و منجر به آوارگی و مهاجرت شود.

- بلایای طبیعی: بلایای طبیعی مانند خشکسالی، سیل و آفات نیز می‌توانند به محصولات و دام آسیب بزنند و منجر به ناامنی غذایی شوند.

- تغییر اقلیم: انتظار می‌‌‌رود که تغییرات اقلیمی تاثیر قابل‌‌‌توجهی بر امنیت غذایی در آینده داشته باشد. افزایش دما و تغییر در الگوهای بارندگی ممکن است به از بین رفتن محصولات و کاهش تولید مواد غذایی منجر شود.

راهکارهای زیادی برای بهبود امنیت غذایی وجود دارد که شامل موارد زیر است:

- سرمایه‌گذاری در کشاورزی: سرمایه‌گذاری در کشاورزی می‌تواند به افزایش تولید مواد غذایی و بهبود دسترسی به غذا کمک کند.

- کاهش فقر: کاهش فقر برای بهبود امنیت غذایی ضروری است. این مورد را می‌توان از طریق برنامه‌‌‌های توسعه‌‌ اقتصادی و گسترش شبکه‌‌‌های ایمنی اجتماعی و... انجام داد.

- جلوگیری از درگیری: جلوگیری از درگیری و جنگ برای محافظت از امنیت غذایی، ضروری است.  این هدف از طریق دیپلماسی، صلح و حل‌‌‌وفصل مناقشات تحقق می‌یابد.

- ایجاد تاب‌‌‌آوری در برابر بلایای طبیعی: ایجاد تاب‌‌‌آوری در برابر بلایای طبیعی می‌تواند به کاهش تاثیر این رویدادها بر امنیت غذایی کمک کند. این مساله را می‌توان از طریق سیستم‌های هشدار اولیه، اقدامات آمادگی در برابر بلایا و... انجام داد.

- کاهش اثرات تغییر اقلیم: کاهش اثرات تغییر اقلیم برای محافظت از امنیت غذایی در بلندمدت ضروری است. بهبود این مساله با کاهش انتشار گازهای گلخانه‌‌‌ای و سرمایه‌گذاری در این راستا امکان‌‌‌پذیر است.

امنیت غذایی در عرصه بین‌الملل

سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد، امنیت غذایی را «اطمینان از اینکه همه‌‌ مردم در همه اوقات به غذاهای اصلی موردنیاز خویش دسترسی فیزیکی و اقتصادی دارند»، تعریف می‌‌‌کند. بانک جهانی نیز امنیت غذایی را «دسترسی همه مردم به غذای کافی در تمام اوقات، به‌‌‌منظور یک زندگی سالم و فعال» می‌‌‌داند.

با توجه به کمبود منابع غذایی، رشد جمعیت، تغییر سبک زندگی، نابودی محیط ‌‌‌زیست و استفاده از مواد شیمیایی در تولید مواد غذایی، امنیت غذایی اهمیت ویژه‌‌‌ای یافته است. همچنین در دسترس نبودن غذا، ناکافی بودن قدرت خرید، توزیع نامناسب و استفاده نادرست از غذا، حوادث طبیعی، جنگ و...، مفهوم امنیت غذایی را مورد توجه قرار داده است. ناامنی غذایی و دستیابی به غذای سالم و مقوی، مهم‌ترین چالش قرن حاضر در تمامی کشورها به‌‌‌ویژه «کشورهای در حال‌‌‌توسعه» است.

در سال ۱۹۴۸ برای اولین‌‌‌بار در اعلامیه جهانی حقوق بشر، بحث امنیت غذایی مطرح شد ولی با این‌‌‌حال هنوز حق دسترسی همه مردم به غذای کافی، سالم و مغذی محقق نشده است و روزبه‌روز چالش‌‌‌ها بیشتر می‌شود. امروزه در سطح جهانی مطالعات بسیار زیادی بر روی مفهوم امنیت غذایی صورت گرفته است. مطالعات اولیه در این حوزه بیشتر متمرکز بر مشکلات تامین مواد غذایی مانند در دسترس بودن، ریشه‌‌‌کن کردن گرسنگی و ثبات قیمت در سطوح ملی و بین‌المللی بوده‌‌‌اند. ولی با گذشت زمان، موضوعاتی ازجمله ایمنی و بهداشت غذایی و پایداری مواد غذایی مورد توجه قرار گرفتند. همچنین انتظار می‌‌‌رود جمعیت جهان در سال ۲۰۵۰ به ۹.۸ میلیارد نفر برسد که افزایش تقاضا برای غذا و بدتر شدن امنیت غذایی در جهان را در پی خواهد داشت.

بر اساس مطالعاتی که «موسسه پژوهش‌‌‌های برنامه‌‌‌ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی وزارت جهاد کشاورزی» انجام داده، کشورها به‌‌‌طور غالب هفت استراتژی را برای تامین امنیت غذایی در بین شهروندان‌‌‌شان دنبال می‌‌‌کنند. این استراتژی‌‌‌ها عبارتند از: استراتژی حمایت، خدمات‌‌‌دهی و کمک‌‌‌رسانی، استراتژی سرمایه‌گذاری در بازار و تبلیغات، استراتژی یافتن منابع جدید و محصولات جایگزین، استراتژی توانمندسازی، استراتژی ذخیره‌‌‌سازی، استراتژی تحولات ساختاری و نهادسازی و استراتژی تحقیق و توسعه.

هفت استراتژی تامین امنیت غذایی در میان کشورها

۱. استراتژی حمایت، خدمات‌‌‌دهی و کمک‌‌‌رسانی: این استراتژی با هدف شناسایی اقشار فقیر، کم‌‌‌درآمد، کودکان، زنان باردار، بزرگسالان و جمعیت آسیب‌‌‌پذیر به اجرا در‌آمده است. کشورهایی نظیر هند و ایالات متحده آمریکا که دارای جمعیت بالایی هستند، از این استراتژی به‌‌‌طور غالب بهره گرفته‌‌‌اند و برنامه‌‌‌های وسیعی در راستای تحقق این استراتژی تدوین کرده‌‌‌اند. در خلال این استراتژی ممکن است قیمت یارانه‌‌‌ای و کارت سهمیه خرید در نظر گرفته شود و حتی در مواقعی غذای رایگان توزیع شود.

۲. استراتژی سرمایه‌گذاری در بازار و تبلیغات: برخی کشورها مانند سنگاپور بر سرمایه‌گذاری در بازار و تبلیغات برای تغییر ذائقه مصرف‌کنندگان متمرکز شده‌‌‌اند. به نظر می‌رسد این استراتژی به‌‌‌طور غالب منحصر به کشورهایی باشد که فاقد خودکفایی نسبی در تامین محصولات استراتژیک خود هستند. بنابراین، وابستگی به منابع کشورهای دیگر ممکن است دولت‌‌‌ها را به سوی اجرای این استراتژی سوق دهد.

۳. استراتژی یافتن منابع جدید و محصولات جایگزین: تغییرات در عرضه غذا، نوسانات قیمت و تحولات دیپلماسی ممکن است کشورهای فاقد خودکفایی را با تهدید ناامنی غذایی مواجه کند. بنابراین تلاش برای یافتن منابع جدیدی برای جایگزین کردن اقلام غذایی، یک استراتژی مناسب برای کشورهای واردکننده‌‌ محصولات اساسی به شمار می‌‌‌رود. سنگاپور از جمله کشورهایی است که بر مبنای این استراتژی برای تامین امنیت غذایی خود تلاش می‌‌‌کند.

۴. استراتژی توانمندسازی: توانمندسازی یک استراتژی بنیادی برای افزایش تولید و بهره‌‌‌وری منابع است. در این زمینه توانمندسازی کشاورزان برای استفاده بهینه از منابع و افزایش بهره‌‌‌وری می‌تواند تحقق چشم‌‌‌انداز امنیت غذایی را تضمین کند.

۵. استراتژی ذخیره‌‌‌سازی: ذخیره‌‌‌سازی محصولات غذایی اساسی مانند برنج، گندم، گوشت و... نه‌‌‌تنها دولت‌‌‌ها را در پاسخگویی به نیازهای متغیر مصرف‌کنندگان توانمند می‌‌‌سازد، بلکه می‌تواند امکان عرضه غذای ارزان‌‌‌تر به شهروندان را فراهم کند. زیرا دولت‌‌‌ها می‌توانند با خرید و ذخیره‌‌‌سازی ارزان‌‌‌تر محصولات در زمان رکود بازار، قدرت خرید مصرف‌کنندگان را با عرضه محصولات منجمد و فرآوری‌‌‌شده‌‌‌ای که دارای تخفیف و قیمت پایین‌‌‌تری هستند، افزایش دهند.

۶. استراتژی تحولات ساختاری و نهادسازی: تحولات ساختاری و نهادسازی یک استراتژی بنیادی محسوب می‌شود که اغلب کشورها با‌ گذار به عصر صنعتی و تغییرات نیازهای مصرف‌کنندگان به آن روی آورده‌‌‌اند. برای نمونه می‌توان به استقرار انجمن‌‌‌ها، کمیسیون‌‌‌ها و نهادهای رسمی و غیردولتی در حوزه امنیت غذایی اشاره کرد.

۷. استراتژی تحقیق و توسعه: تحقیق و توسعه غالبا با هدف سنجش نیازها و وضعیت امنیت غذایی جامعه‌‌ هدف و وضعیت کشاورزی و توان بخش تولید برای پاسخ به تقاضای بخش مصرف مدنظر قرار می‌گیرد.