یک کارشناس حوزه صنایع غذایی در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» مطرح کرد
فرصتهای توسعه صنایع تبدیلی در کشاورزی
پیوند بین بخش صنعت و کشاورزی در کشورهای در حال توسعه در مقایسه با کشورهای توسعهیافته ضعیفتر است، این در حالی است که گذار از کشاورزی سنتی به اقتصادی پویا در کشورهای در حال توسعه ارتباط متقابل بین کشاورزی و صنعت را طلب کرده و از اهداف کلیدی توسعه اقتصادی محسوب میشود. به طور متوسط جمعیت کره زمین هر ساله ۷/ ۱درصد رشد میکند. پیشبینی میشود تا اواخر سال ۲۰۵۰ جمعیت جهان به بیش از ۵/ ۸ میلیارد نفر برسد که به این ترتیب اگر در سال ۱۹۷۶ تولید ۳/ ۳ میلیارد تن مواد غذایی میتوانست تا حدی جوابگوی نیازهای غذایی مردم باشد، برای ۸ میلیارد نفر حتی در صورت ثابت ماندن مصرف سرانه حداقل به ۴/ ۶میلیارد تن مواد غذایی نیاز خواهد بود.
به این ترتیب انسانها باید بتوانند در ۳۰ سال آینده حداقل دو برابر میزان فعلی مواد غذایی تولید کنند. اعتقاد کارشناسان بر این است که این امر با استفاده از اراضی زیر کشت فعلی و مصرف نهادههای کشاورزی نیز امکانپذیر بوده و حتی میتوان مواد غذایی موردنیاز را تا چهار برابر جمعیت فعلی جهان تامین کرد مشروط بر اینکه روشهای تولید، نگهداری، توزیع و مصرف مواد غذایی بر اساس اصول نوین علمی صورت گیرد و حتیالامکان از ضایعات مواد غذایی جلوگیری شود. با توجه به مطالب ذکرشده نقش و اهمیت صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی در راستای نگهداری و فرآوری مناسب و جلوگیری از ضایعات برای توسعه این بخش کاملا آشکار میشود.
بررسیهای برخی کارشناسان نشان میدهد با وجود امکانات بالقوه فراوان و تولید انواع محصولات کشاورزی در کشور به دلیل فقدان صنایع تبدیلی و تکمیلی کافی در بخش کشاورزی و همچنین صنایع بستهبندی و نگهداری مناسب و کافی و یکپارچه و مکانیزه نبودن اراضی کشاورزی و نبود صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی در مناطق عمده تولید محصولات، مقدار زیادی از این تولیدات در اثر حملونقل و نگهداری طولانی و نامناسب ضایع میشود و از بین میرود. با توجه به اینکه عمدهترین تولیدکنندگان محصولات کشاورزی روستاییان هستند که از این طریق کسب درآمد میکنند بنابراین توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی در این بخش میتواند به افزایش درآمد آنها نیز منجر شود. ایجاد این صنایع در بلندمدت و کوتاهمدت منفعتهای بسیاری برای کشاورزان خواهد داشت و گسترش این صنعت باعث تثبیت سطح درآمد و افزایش سود کشاورزان میشود و علاوه بر اینکه شرایطی فراهم خواهد شد که در زمان افزایش تولید محصولات و کاهش تقاضا برای تولیدات خام، مانع از ضایع شدن آن و نوسانات منفی قیمت میشود.
سه ابرچالش کشاورزی و تاثیر آن برمیزان بهرهوری
در همین راستا یک کارشناس حوزه اقتصاد درباره فعالیت صنایع تبدیلی و تکمیلی در بخش کشاورزی کشور در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» گفت: در بخش کشاورزی، برنامهای تحت نقشه راه و برنامه مشخص وجود ندارد؛ البته سال گذشته در مورد اصلاح الگوی کشت صحبتهایی شد اما در ترسیم فضای کلی کشاورزی که دامداری را هم شامل میشود باید بررسی شود چه محصولی، کجا، با چه میزان و با چه الگو و تکنولوژی باید کشت شود. آرمان خالقی افزود: در شیوه کشاورزی باید بدانیم چگونه بذر را پرورش دهیم، با چه کودی، در چه فصلی و در چه خاکی؟ همچنین قرار است از مکانیک خاک چگونه مراقبت شود و آبیاری به چه شکلی انجام گیرد؟
وی با بیان اینکه در بخش مکانیزاسیون کشاورزی هم ضعیف عمل کردهایم، ادامه داد: کشاورزی ایران همچنان سنتی است در نتیجه میتوان گفت نسبت به دیگر کشورها خیلی عقب هستیم. این کارشناس حوزه صنایع غذایی اضافه کرد: البته در بخشهایی خوب عمل شد اما در کلان برآیند شاهد عملکرد مناسب در بخش کشاورزی نیستیم. خالقی در ادامه با اشاره به هدررفت آب در بخش کشاورزی یادآور شد: بیشترین مصرف آب کشور در بخش کشاورزی بوده و به لحاظ بهرهوری آمارها ناامیدکننده است. کشوری که به لحاظ آبی فقیر است چرا باید این حجم ریخت و پاش آبی و لاابالیگری در مصرف آب داشته باشد. این امر نشان از عدممدیریت دارد و حاکی از آن است که در بحثهای کارشناسی هنوز الفبای بهرهوری را نمیدانیم.
وی تصریح کرد: جهان به سوی آبیاری قطرهای رفته اما چند درصد زمینهای کشاورزی ایران به شکل قطرهای آبیاری میشود. چرا باید محصولی مانند برنج را در مناطقی مانند خوزستان یا اصفهان کشت کرد؟ شنیده میشود حتی در یزد برخی کشاورزان نیز مبادرت به کشت برنج کردهاند. اگر قرار است برنجکاری داشته باشیم باید مانند گندم، دیمی باشد. خالقی خاطرنشان کرد: حتی کشت برنج در محلهایی مانند شمال که امروز مشکل آب دارند، غیرکارشناسی است. کشورها به سوی کشت برنج کمآببر رفتهاند. روش غرقابی که ما در کشت برنج به شکل سنتی داریم به نوعی منسوخ شده است. به گفته کارشناسان برنج به شکل غرقابی حدود ۱۵هزار مترمکعب آب مصرف میکند و اگر کشت برنج به شکل خشکهکاری باشد این عدد به ۵ تا ۸هزار مترمکعب کاهش مییابد.
عضو هیاتمدیره خانه صنعت، معدن و تجارت در ادامه سخنان خود یادآور شد: بخش کشاورزی ایران ضمن هدررفت آب، در حوزه انرژی هم برای آبرسانی هدررفت برق دارد. الکتروپمپها که برای استخراج آب از چاهها مورد استفاده قرار میگیرد پرمصرف و کمبازده هستند. در حالی که میتوان با استفاده از پمپهای دیزلی میزان مصرف برق را کاهش داد. ضمن اینکه نحوه آبرسانی از نهرها و جویهای مورد استفاده هم غیراصولی انجام میشود. خالقی با بیان اینکه مشکلات معیشتی سبب شده تا کشاورزان و باغداران مبادرت به نوسازی درختان در بخش باغی نکنند، گفت: هر درخت عمر مفیدی دارد و پس از کهنسالی باید با درختان جوانتر جایگزین شود. امروز باغات کشور از بهرهوری خارج شدهاند و ضرورت دارد بخشی از این درختان با کاشت نهال نوسازی شوند.
وی با اشاره به زمان موردنیاز تا به ثمر رسیدن این نهالها گفت: حداقل سه سال زمان نیاز است تا نهالها به درختانی پربار تبدیل شوند. فشار اقتصادی باعث شده تا کشاورزان نتوانند این زمان را تحمل کنند بنابراین سعی میکنند با هر زحمتی است به وسیله کود و سم همچنان از این درختان بهره ببرند. در این باره وزارت جهاد کشاورزی باید به کمک کشاورزان بیاید. خالقی در ادامه سخنان خود به چالش اراضی کوچکمقیاس در بخش کشاورزی ایران اشاره کرد و گفت: کشور از جانب زمینهای کشاورزی کوچکمقیاس آسیب زیادی دیده و هنوز نتوانستهایم از خرد شدن اراضی جلوگیری کنیم. در این راستا فرهنگسازی نیاز است تا تجمیع رخ دهد. وی تاکید کرد: قطعات کشاورزی باید به هم پیوسته شوند تا قیمت تمامشده محصولات نهایی در صنایع تبدیلی رقابتی شود.
عضو هیاتمدیره خانه صنعت، معدن و تجارت ایران با بیان اینکه کشاورزی فعل و فاعل اقتصادی است و روی امنیت اقتصادی تاثیر زیادی دارد، گفت: یکی از آیتمهای اصلی امنیت اقتصادی موضوع کشاورزی است. در حال حاضر کشاورزان ایرانی گندم را در قطعات خرد در ایام مختلف کاشته و در ایام مختلف نیز برداشت میکنند بنابراین نمیتوان انتظار بهرهوری داشت. خالقی گفت: زمین با قطعات بزرگ که استفاده از کمباین برای برداشت محصول را دارای صرفه اقتصادی کند کم است از این رو محصول استراتژیکی مانند گندم با قیمتی بالاتر از نرخ جهانی در کشور تولید و تامین میشود. وی اضافه کرد: در ادامه این زنجیره صنایع پاییندستی و صنایعی که این محصولات مواد اولیه آنها به شمار میرود نمیتوانند با قیمت رقابتی فعالیت داشته باشند. حتی در بازار داخل هم مردم قادر به استفاده از این کالاهای تبدیلی نیستند. در حال حاضر نانهای فانتزی و نان باگت با آرد آزاد تهیه میشود قطعا اگر قیمت مناسب داشته باشد رفاه بیشتری برای جامعه به ارمغان میآورد.
این کارشناس حوزه اقتصاد تصریح کرد: قیمت غیررقابتی هزینه بالا را به تمام زنجیره تولید تحمیل میکند. بنابراین بخش کشاورزی به دلیل نداشتن سند راهبردی در حال زیان و آسیب است. در حالی که با یک سلسله اقدامات و تغییرات که وزارت جهاد میتواند داشته باشد که البته به سود کشاورز هم خواهد بود یکپارچهسازی اراضی یا حداقل کشت یک محصول در این زمینهاست. ضمن اینکه باید بازار آن را هم تضمین کند. خالقی افزود: نوسازی تجهیزات و ماشینآلات کشاورزی از دیگر ضروریات این بخش برای توسعه صنایع تبدیلی است تا مواد اولیه موردنیاز با قیمت رقابتی به دست تولیدکننده نهایی برسد. علاوه بر اینکه روی حوزه سلامت محصولات هم باید تلاش بیشتری کرد تا بازار صادرات هم رونق بگیرد.
تاثیر صنایع تبدیلی در بالا رفتن ارزش افزوده
در فرآوری، ایران جزو کشورهای پیشرفته محسوب نمیشود که همین امر خسارات فراوانی را متوجه کشورمان ساخته است. توسعه صنایع با هدف عرضه در بازار داخلی و سرمایهگذاری بدون توجه به ظرفیتهای موجود و نیازها و تقاضاهای بازار، باعث بلااستفاده ماندن بخشی از ظرفیت تولید و افزایش هزینههای صنایع تبدیلی میشود و نشانگر عدمبرنامهریزی درست است. در حال حاضر محصولات کشاورزی به صورت خام و فرآورینشده صادر میشود که با رونق و توسعه صنایع کشاورزی و مطابقت تولید با استانداردهای جهانی میتوان بازارهای صادراتی بهتر و ارزش افزوده بیشتری را به دست آورد.
به گفته کارشناسان حوزه کشاورزی و دامپروری اهمیت صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی را زمانی بیشتر درمییابیم که توجه کنیم پس از صنایع سنگین، صنایع غذایی از نظر وسعت و گستردگی دومین مقام را در جهان دارا هستند که صنایع غذایی استراتژیک مانند غلات، قند، لبنیات و روغن را نیز در بر میگیرد، در ضمن با توجه به میزان ارزش افزوده در صنایع کشاورزی که با ارزش افزوده در صنایع پتروشیمی برابری دارد و با جایگزینی صدور این محصولات به جای صادرات قسمتی از نفت میتوان به شکوفایی اقتصادی نزدیکتر شد. در حال حاضر به دلیل نبود صنایع تبدیلی و تکمیلی به مقدار لازم در بخش کشاورزی، کشاورزان با ریسک، تولید میکنند در صورتی که توسعه صنعت کشاورزی علاوه بر افزایش درآمد کشاورزان، باعث تنظیم بازار و ثبات قیمتها میشود. بازاریابی و بازاررسانی یکی از ارکان اساسی توسعه بخش کشاورزی است. بخش مهمی از بازاریابی محصولات کشاورزی، ایجاد و توسعه صنایع تبدیلی و فرآوری محصولات کشاورزی است اما این صنایع هنوز در زیربخشهای مختلف توسعه نیافته است در صورتی که توسعه آن مزایای بسیاری از جمله افزایش تولید، گسترش بازارها و متنوع شدن محصولات و... را به همراه خواهد داشت.
با تاسیس صنایع فرآوری محصولات کشاورزی، کارخانهها میتوانند با کشاورزان قرارداد ببندند و با قیمت مشخص و تضمینشده محصول را بخرند در حالی که هماکنون به دلیل نبود این صنایع (زیرساختهای مناسب در این رابطه)، کشاورزان با ریسک تولید میکنند. ایجاد صنایع فرآوری محصولات کشاورزی و دامی از ضایعات محصول بهخصوص برای محصولاتی همچون پیاز، سیبزمینی، گوجهفرنگی و... که فسادپذیری بالایی دارند و در فصولی از سال تولید زیادی دارند جلوگیری میکند. توسعه صنعت فرآوری و بستهبندی زنجیره بازاریابی در بخش کشاورزی را کامل میکند و همچنین باعث اشتغال فارغالتحصیلان و دستاندرکاران بخشهای مرتبط با کشاورزی میشود و از طرف دیگر بهبود کیفیت محصولات کشاورزی و همچنین زمینه انتخاب مصرفکننده را گسترش میدهد.