لزوم رفع بزرگترین مانع تولید؛ بانکها!
اینکه یک تولیدکننده متقاضی وام برای دریافت تسهیلات بانکی باید ملکی را با شرایطی که بانک تشخیص میدهد وثیقه کند آن هم با سختگیریهای غیرمنطقی مانند اینکه ملک در چه نقطهای از شهر یا در کدام شهر باشد یا اینکه کارشناس بانک باید از مرکز برای ارزیابی ملک به شهرستان محل دریافت وام برود و خود این مساله ممکن است هفتهها و ماهها پروسه دریافت وام را طولانی کند و دهها ایراد بزرگ و کوچک در کنار سودهای بسیار بالا و توجیهناپذیر همگی باعث شده تولیدکنندگان از خیر وام بانکی بگذرند یا آنقدر در پیچوتاب بوروکراسی در رفتوآمد باشند که عملا طرحها از حیز انتفاع خارج شوند یا مشکلات دیگری به دلیل نبود نقدینگی در مسیر بنگاه قرار گیرند.
این چالش تفاوتی ندارد که در شرایط تحریم باشیم یا نه در هر دو وضعیت این نوع سیاستها و سختگیریها جان تولیدکننده را به لب رسانده است و چیز تازهای هم نیست. این در حالی است که دولت میتواند با ارائه تسهیلات بانکی بلندمدت از صنایع متوسط حمایت کند. برخی شرکتهای متوسط و حتی کوچک در کشور نمونههای کمنظیری از تولید هستند که باید گفت مدیریت آنها در بخش خصوصی زبانزد است و نباید برای دریافت تسهیلات دچار مشکل باشند و درنتیجه بانکها و سازمانهای مالی دولتی باید نسبت به چنین حمایتی مشتاق باشند، اما نیستند. بخش دیگر مشکلات آن است که در شرایط تحریم بانکهایی که عملا در حوزه داخل حمایت جدی از تولید نمیکنند، در دوره تحریم به دلیل آنکه در صدر گروههایی هستند که تحریم میشوند، عملا فرآیند واردات مواد اولیه و ماشینآلات و نقلوانتقال پول و... با مشکل روبهرو میشود. به عبارتی باید گفت بهصورت کلی مانع اصلی در روابط بینالملل، محدودیتهای تبادل پول و تعاملات بانکی است و رفع این محدودیتها مطمئنا اثرات قابلتوجه مثبتی در زمینه صادرات خواهد داشت. این مساله باعث میشود شرکت در توافقات و مذاکرات با شرکتهای اروپایی و روشهای پرداخت در موضع ضعف قرار بگیرد.
به عقیده من در سال حمایت از تولید؛ مانعزداییها و پشتیبانیها، بزرگترین مانع تولید را باید در بانکها جستوجو کرد. رفع این موانع قطعا تولید را با رشد روبهرو خواهد کرد و باعث جهش تولید خواهد بود، زیرا در حال حاضر به صد دلیل شرکتها با مشکلات نقدینگی روبهرو هستند و رفع آنها از اهمیت بالایی برخوردار است.