نقش دولت و رسانه در توسعه صنعت شیر
در این ارتباط یکی از موضوعاتی که تولیدکنندگان صنایع لبنی مستقیما با آن درگیر هستند، مساله شیر خام است که این موضوع دچار چالشهای زیادی در حوزه تامین و قیمتگذاری شده است که اکنون بهصورت هفتگی با نوسان روبهرو است و این نوسانات روی صنایع گوناگون این حوزه اثر مستقیمی بر جای گذاشتهاند.
اینکه بتوان شیر باکیفیت و استاندارد را با قیمتی مناسب تامین کرد، برای صنعتگران این حوزه اهمیت بالایی دارد اما متاسفانه این مساله تحتالشعاع سیاستهای قیمتی دولتی به شدت آسیب دیده است.
به نظر میرسد دولت گمان میکند اگر یارانهها متوقف شوند مردم از مصرف لبنیات خودداری میکنند که البته این برداشت تا حدی هم صحیح است، زیرا در حال حاضر نیز با رشد قیمت محصولات لبنی، سرانه مصرف کاهش یافته است. با این حال راهکار رفع این نگرانی نیز آن روشی نیست که دولت اکنون در پیش گرفته، بلکه باید دستمزدها و قیمت را آزاد بگذارد تا شرکتها نیز بتوانند براساس بهرهوری و روشهای اقتصادی در تولید، قیمت تمام شده را کنترل کنند.
بررسیها نشان میدهند همزمان با توقف یارانه توزیعی برای شیر، یک جهش قیمتی در محصولات لبنیاتی ایجاد شد اما پس از مدتی بازار با ثبات روبهرو و شرایط پایدار در صنعت لبنیات ایجاد شد، اما هرگاه دولت در بخشهای مرتبط اعم از نهاده دام، قیمت شیر یا قیمت دام مداخله کرده، این مساله روی بازار شیر اثر منفی بر جای گذاشته است؛ درحالیکه دولت باید در حوزه نظارت و کنترل حضور یابد، نه قیمتگذاری.
البته این به آن معنا نیست که اگر دولت از قیمتگذاری دست بردارد قیمت شیر کاهش مییابد، طبعا به دلیل فشرده نگه داشتن فنر قیمت طی این مدت یک رشد قیمت اتفاق خواهد افتاد، اما پس از آن قطعا با یک تعادل پایدار روبهرو میشویم و تغییرات قیمتی به نوسانات بازار و عرضه و تقاضا وابسته میشود.
باید به این نکته اشاره کنیم که نظارت و آزادسازی دو موضوعی است که دولت باید در شرایط کنونی صنعت لبنیات به سمت آن حرکت کند، زیرا دولت به هر حال ناچار به توقف یارانه در حوزه شیر است و این به معنای آن است که جهش در قیمت شیر و محصولات وابسته امری ناگزیر است و نمیتوان از آن رها شد، اما هرچه دولت در آزادسازی سماجت به خرج دهد فنر قیمتی بیشتر فشرده خواهد شد و جهش قیمتی بعد از آزادسازی نیز با شدت بیشتری اتفاق خواهد افتاد. موضوع دیگری که برای توسعه صنعت لبنیات و بهطور خاص محصول شیر ضروری است، افزایش سرانه مصرف این محصولات است که روشهای متعددی نیز برای ارتقای آن وجود دارد. متاسفانه مشکل اساسی در این حوزه وجود دارد که مردم با نوشیدن شیر بهعنوان یک ضرورت آشنا نیستند و لبنیات را در مصرف ماست و سایر فرآوردهها میبینند که در این موضوع نقش رسانهها بسیار پررنگ است تا با تشویق و ترغیب مصرفکننده، شیر در سبد روزانه مصرف قرار بگیرد. دولت هم میتواند به جای سوبسید دادن به خوراک دام، این سوبسید را به شیر مصرفی مردم اختصاص دهد. بهعنوان مثال پروژه شیر مدرسه و گستردهتر کردن آن به دیگر بخشها مانند کارخانهها، مراکز انتظامی و... مثال بسیار مناسبی از این اقدام میتواند باشد که متاسفانه چند سالی است متوقف شده است.
در این ارتباط اتحادیه لبنی میتواند بازوی قوی در کنار وزارت بهداشت، جهاد کشاورزی و سایر حوزههای دخیل باشد که به این ترتیب بتوان کلیه مجموعههای دخیل در زنجیره شیر را در این حوزه مشارکت داد.
برای صادرات محصولات لبنی باید زیرساختهای لازم توسط دولت و با توافقات بلندمدت با کشورهای همسایه تقویت شود، زیرا در حال حاضر این شرکتها هستند که این مسیر را ایجاد میکنند و دولت مداخلهای ندارد؛ درحالی که کشورهایی مانند کویت یا ترکیه با دولت عراق وارد مذاکره شده و در بُعد اقتصاد سیاسی دولتها فضا را برای تولیدکنندگان فراهم کردهاند و این موضوع رقابت را برای ما سخت کرده است. بهعنوان مثال در دوران کرونا ایرانیها به دلیل بسته بودن مرزها نتوانستند صادرات انجام دهند درحالی که کشورهای ترکیه و کویت به آسانی صادرات انجام میدادند.
علاوه برحاکمیت، رسانهها وظایف مهمی در توسعه صنعت بر عهده دارند. متاسفانه در سالهای اخیر در صنایعی حساس همچون صنعت لبنیات، برخی شایعات و موضوعات از طریق رسانه ملی و فضای مجازی منتشر شده که البته بسیاری از این خبرهای نادرست اثرات زیادی در صنعت بر جای گذاشته که موضوع مصرف پالم در صنعت لبنیات یکی از این دست خبرهای نادرست بود که ناآگاهانه مطرح شد که دولت باید در موضوعاتی از این دست ورود کند. نظارت بر محتوای منتشر شده در رسانه ملی در حوزه سلامت بسیار اهمیت دارد و نمیتوان بدون بررسی علمی و بدون سند و مدرک چنین ضرباتی را بر حوزه صنایع حساس مانند لبنیات وارد کرد. این در حالی است که فعالان این صنعت بسیار تلاش میکنند خود را به مردم و جامعه مصرفی معرفی و ثابت کنند و انتشار چنین نگاههای همراه با شک و تردید بسیار نارواست.
در فضای مجازی نیز برخی افراد با انتشار نظرات شخصی خود فضای مسمومی را برای صنایع ایجاد میکنند که البته از دولت انتظار میرود در این زمینه فرهنگسازی کند. در این رابطه باید گفت شرکتهای تولیدی از جمله صنایع غذایی دارای بخش رسیدگی به شکایات و انتقادات هستند و برای این منظور شماره تلفنی را تخصیص میدهند که در دسترس عموم است، بنابراین انتظار میرود قانونی ایجاد شود که ارجاع مشکلات به شرکتها و رسیدگی در مرحله اول به یک فرهنگ و حتی اجبار تبدیل شود. البته مطالبهگری حق مردم است، اما اینکه بدون هیچ تحقیق و سند و مدرکی موضوعی در فضای مجازی منتشر شود، بسیار خطرناک بوده و حتی باعث میشود برخی برای اخاذی و سوءاستفاده از این فضا استفاده کنند. بر این اساس آشنا کردن جامعه با نحوه پیگیری صحت و سقم ادعاها در فضای مجازی و جلوگیری از هرگونه پیشداوریها و ایجاد فرهنگ سوال از تولیدکننده میتواند فضا را برای فعالیت، سالمسازی کند و این به معنای آن نیست که افراد حق اظهار نظر ندارند بلکه این حق برای تک تک افراد جامعه محفوظ است که در فضایی سالم نگرانیهای خود را پیگیری کنند.