مقصر اصلی بازار نهادههای دامی
با این حال اطلاع نداشتن از نیازهای بازار مانع از برنامهریزی به موقع در تامین نهادهها میشود و این اتفاقی است که اخیرا در کشور افتاده است. از سوی دیگر حتی با تامین به موقع و با میزان مناسب نهادههای دامی باز هم نمیتوان از سهم بالای بهرهوری متناسب با استانداردهای روز دنیا غافل شد.
بهرهوری در مصرف استاندارد خوراک دام و طیور باعث میشود مدیریت نیاز در بازار نیز اتفاق بیفتد و این موضوعی است که متاسفانه کمتر مدنظر قرار گرفته است، چراکه با مدیریت مصرف از این کانال لااقل میتوان 30 درصد در تامین مناسب نهادهها جلو افتاد.
این در شرایطی است که در حال حاضر فعالان حوزه پرورش دام و طیور لااقل نیمی از نیاز خود را از بازار آزاد تامین میکنند و بهدلیل غیراستاندارد بودن واردات و مصرف، قیمت در بازار آزاد بهصورت سرسامآوری افزایش یافته است و این موضوع را دولت قبول نمیکند که بخشخصوصی با چه چالشهایی درحال دست و پنجه نرم کردن است.
هم اکنون هر کیلوگرم کنجاله سویا در بازار غیررسمی پنج برابر قیمت مصوب دولتی به فروش میرسد که هزینه تمام شده تولید مرغ و تخممرغ و سایر محصولات پروتئینی را به شکل چشمگیری افزایش داده است؛ درحالیکه کشور ما از توانمندترین کشورهای تولیدکننده محصولات دامی است اما بهدلیل سیاستهای غلط هر روز سهم این محصولات در سفره مردم کمرنگتر میشود.
اما دلیل این قبیل چالشها چیست؟ دولت با راهاندازی سامانهای با عنوان بازارگاه قصد داشت رصد و پایش و ساماندهی تامین و توزیع نهادههای دامی را انجام دهد اما مشکلات متعددی را برای فعالان بخشخصوصی ایجاد کرده است و این سامانه که قرار بود شرایط تامین عرضه نهادههای دامی را تسهیل کند خود تبدیل به مشکلی جدید در این بخش شده است.
بهعنوان مثال کارخانههای خوراک دام که مهمترین حلقه اصلی زنجیره تولید محصولات پروتئینی بهشمار میروند، هنوز در سامانه بازارگاه شناسایی و مورد بهرهبرداری قرار نگرفتهاند.
از سوی دیگر وزارت جهادکشاورزی تولیدکنندگان را متهم به سیاهنمایی و وانمود میکند که دولت واردات کافی نهادهها را مدیریت کرده و اکنون نهاده به میزان کافی در اختیار داریم درحالیکه آمارها میگویند در ۷ ماه امسال نسبت به مدت مشابه از نظر وزنی نیز میزان واردات ذرت ۲۰ درصد رشد، میزان واردات کنجاله سویا ۴۴ درصد کاهش و میزان واردات جو دامی ۴۰ درصد کاهش داشته است.
البته نمیتوان از برخی انگیزههای ناصواب در بازار نهادههای دامی سخن نگفت که دلیل آن نیز سیاستهای دونرخی در کشور است و با توجه به تفاوت قیمت نهادههای دولتی با بازار غیررسمی و افزایش هزینه تمام شده تولید، این انگیزه وجود دارد که برخی مرغداران و دامداران وسوسهشده و نهادههای دریافتی را در بازار آزاد به فروش برسانند؛ زیرا بهطور مثال وقتی سود قانونی تولید مرغ تنها ۱۴ تا ۱۵ درصد باشد، طبیعی است که این عطش در مرغداران ایجاد شود که نهاده دریافتی را بدون صرف دوره پرورش مرغ روانه بازار غیررسمی کنند، ضمن اینکه تفاوت قیمت نهادههای دولتی با بازار غیررسمی هم رقم قابلتوجهی است.
اما آنچه عامل اصلی همه این مشکلات است و حتی از چالشهای تامین ارز یا واردات مهمتر است سیاستهای غلط دولت در تداوم تخصیص دلار 4200 تومانی است. زیرا این سیاست نادرست دولت باعث کوچک شدن بازار نهادههای دامی شده است. دلیل آن نیز توزیع رانتی ارز و کاملا سلیقهای به نهادهای دولتی و وابستههای دولت است که همین اقدامات مشکل تامین نهادههای دامی را هم دوچندان کرده است.
دولت با تزریق قطرهچکانی ارز باعث شده تا بهای تمام شده کالای خریداری شده بسیار بالاتر رفته و در نتیجه جذابیت بازار برای فعالیتهای تجاری سالم و رسمی کاهش پیدا کرده و همین موضوع کافی است تا شرایط فضای سالم تجارت را تحت تاثیر قرار دهد.
در این بین حتی دخالت در تخصیص نهادهها باز هم مشکلات دیگری را در مسیر فعالیت بخشخصوصی فعال در حوزه نهادههای دام و طیور ایجاد کرده است بهطوریکه این روند باعث شده در هشت ماه کارخانههای خوراک دام فقط بتوانند 15 درصد از نیاز خود به نهادههای دامی را تامین کنند که این رقم کاملا نشان میدهد چرا این کارخانهها یا تعطیل شدهاند یا در آستانه تعطیلی قرار دارند یا چرا محصولات تولیدیشان با چنین قیمتهای سرسامآوری روبهرو شده است؛ چراکه این صنایع عملا کارکرد اقتصادی خود را از دست داده و درحال ورشکستگی است و این ورشکستگی در کل زنجیره تولید و توزیع مرغ و تخممرغ کاملا مشهود است.
در این بین متاسفانه با توجه به اینکه کالا از بنادر توزیع نمیشود، آمار دقیق نیاز و توزیع را نداریم ولی با توجه به افت شدید قیمت جوجه و قیمت بالای نهادههای دامی در بازار غیررسمی، میتوان این تحلیل را داشت که تحت تاثیر سیاستهای غلط، بازار به شدت کوچک شده بهطوری که جوجه یک روزه قابل جذب نیست؛ ضمن اینکه برای همین بازار کوچک هم نهاده دامی به اندازه کافی موجود نیست و همین مساله موجب شده قیمتها بهشدت بالا برود.
در پایان هرچند یکی از پیشنهادهای مشخص ما حذف دلار 4200 تومانی از نهادههای دامی وارداتی است چراکه این ارز یکی از دلایل مهم فساد و رانت در توزیع نهادههای دامی و بوروکراسیهای پیچیده اداری در این بخش است و با حذف آن خیلی از مشکلات رانت و فساد کاهش مییابد، اما باید به این موضوع هم فکر کرد که با حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی، قیمت رسمی نهادهها افزایش حداقل 5/ 2 برابری خواهد داشت که این امر در افزایش قیمت تمام شده محصولات پروتئینی نظیر شیر، گوشت، مرغ و تخممرغ تاثیر بسزایی خواهد داشت.