Saba Taherian-2 copy

یکی از مسائلی که سبب می‌شود تا سرمایه‌گذاران صنعت ساختمان همواره با ریسک افزایش مدت زمان یک پروژه روبه‌رو باشند، دریافت مجوز و تاخیرات متعددی است که بعضا متناسب با یک پروژه پیش یا حین اجرای آن روی می‌دهد. اما عامل دیگری که می‌تواند در کنار اختلالات ایجادشده در زمان‌بندی پروژه‌‌‌ها ناشی از اعطای مجوز بر طولانی شدن اجرای یک طرح تاثیر جدی بگذارد، کمبود مواد و مصالح یا تجهیزات است که در برخی از موارد طی سال‌های اخیر تا حد زیادی کاهش پیدا کرده، اما همچنان در مورد برخی از کالاها به طور جدی وجود دارد. برای مثال در حوزه کاشی و سرامیک یا صنعت چوب طی سال‌های اخیر تولیدات داخلی از لحاظ کمیت و کیفیت به حدی مناسب بوده‌‌‌اند که در عمل تا حد زیادی نیاز کشور را به خارج از مرزها برطرف کرده‌اند.

اما آنچه توانسته است تا حد زیادی در روند ساخت یک پروژه نسبت به دو عامل دیگر اثر منفی بگذارد، بدقول بودن یا ناتوانی در عدم‌انجام تعهدات از سوی برخی از پیمانکاران است. اگر بخواهیم این مساله را به شکل عمیق‌‌‌تری بررسی کنیم، باید با ذکر یک‌مثال به این مساله بپردازیم. فرض کنید که یک پیمانکار برای انجام تعهدات خود در تاریخ مشخص به میزان یک‌ماه تاخیر داشته باشد. تاخیر او ممکن است بر روی پایان و زمان‌بندی کل آن پروژه انحراف 6ماهه ایجاد کند. با توجه به اینکه سازنده نیز تعهداتی دارد که باید به آنها عمل کند، افزایش این تاخیرها مخصوصا زمانی که در روند ساخت بیش از یک قرارداد تاخیر داشته باشد، می‌تواند آسیب‌‌‌های هنگفتی به بنیه مالی یک کارفرما بزند یا حتی پروژه را به دام زیان بکشاند.

عامل دیگری که سبب می‌شود تا تاخیر در انجام یک قرارداد از سوی پیمانکار زیان جدی به کارفرما وارد کند، بحث اهمیت حسن شهرت در میان سازندگان است. هر سازنده زمانی که یک‌واحد را پیش‌فروش می‌کند، بر اساس یک تعهد زمانی این کار را انجام می‌دهد و همین امر سبب می‌شود تا تاخیر در ارائه واحدهای ساخته‌شده موجب به‌خطر افتادن حسن شهرت این افراد شود. عموما فعالان خوشنام این حوزه تجربه چند دهه‌‌‌ای در این کار دارند و برخی از آنها حتی بیش از ۵۰ سال است که در این رشته شغلی نام و برندی برای خود ایجاد کردند. در چنین شرایطی حتی تاخیرهای کوتاه نیز می‌تواند به ضرر سازنده باشد. برای مثال زمانی که یک پیمانکار تاخیر کوتاه در پروژه دارد به سبب آنکه پیمانکار بعد از او در زنجیره تولید نمی‌تواند بیکار بماند، مجبور است پروژه دیگری را آغاز کند.

همین امر سبب می‌شود تا سازنده یک پروژه تا پایان انجام تعهدات آن پیمانکار در پروژه دیگر معطل بماند و این زنجیره تا زمانی که ساختمان کاملا به پایان نرسیده طولانی می‌شود، چرا که ممکن است به شکل تصاعدی بر پایان انجام یک‌پروژه اثر بگذارد و به سبب وجود زیان در قراردادها آسیب‌‌‌های مالی به سرمایه‌گذار پروژه بزند. از طرف دیگر، طولانی شدن یک پروژه به سبب بالا بودن نرخ تورم در ایران باعث می‌شود تا به هر اندازه که طرح ساختمانی به طول می‌‌‌انجامد، فراتر رفتن از زمان‌بندی مندرج در بررسی‌‌‌های انجام‌شده اثر تورم را نیز بر قیمت تمام‌شده اضافه کند. در چنین شرایطی اثر تورم بر قیمت تمام‌شده در کنار خسارت‌‌‌های ناشی از قرارداد می‌تواند کل یک پروژه را با زیان روبه‌رو کند.

طبیعتا بخش عمده‌‌‌ای از زیان مطرح‌شده ناشی از عدم‌پایبندی به زمان‌بندی موجود در قراردادها ناشی از بی‌‌‌توجه بودن برخی پیمانکاران به زمان‌بندی در یک پروژه است، با این حال این نکته را باید مورد توجه قرار داد که در سال‌های اخیر قطعی پی‌در‌پی برق در شهرک‌‌‌های صنعتی سبب شده است تا بسیاری از پیمانکاران نیز نتوانند برای ایفای تعهدات خود به موقع مواد اولیه را از سوی کارخانه‌‌‌ها تحویل بگیرند. این خود عامل دیگری است که مزید بر علت شده و بر انجام به‌موقع تعهدات بخش پیمانکاری در صنعت ساختمان اثر سوء گذاشته است. البته باید به این نکته دقت ویژه داشت که دلیل این تاخیرها هرچه باشد، هیچ‌یک نمی‌تواند زیان وارده به صنعت ساختمان را که در سال‌های اخیر از این ناحیه شدت گرفته جبران کند، بنابراین نیاز است برای اجرای به‌موقع قراردادها و خاتمه آنها در سر موعد هر قرارداد، تدابیر مناسب اندیشیده شود.