این در حالی است که صنعت فولاد در دنیا به این سمت و سو پیش رفته‌‌‌‌اند که با اتوماسیون و هوشمندسازی میزان بهره‌‌‌‌وری خود را به بهترین شکل ممکن افزایش دهند و از نیروی دستی و یدی بهره کمتری بگیرند؛ اما این روند در ایران معکوس است و ما کماکان در بیشتر کارخانه‌‌‌‌های فولادسازی شاهد هستیم که همچنان کارها به‌صورت دستی و نیمه‌مکانیکی انجام می‌گیرد و نقش نیروی انسانی پررنگ‌‌‌‌تر از اتوماسیون است. بنابراین چنین به نظر می‌رسد که اگر در ایران نیروی انسانی به‌عنوان مزیت فولادسازی تلقی می‌شود، به‌دلیل حقوق و دستمزد پایین‌‌‌‌تر آن نسبت به دستمزدهای جهانی است. در حقیقت این نیروی انسانی ارزان است که به نوعی برای این صنعت مزیت به‌‌‌‌ شمار می‌‌‌‌رود.

یکی از چالش‌‌‌‌های دیگر حوزه معدن و صنایع معدنی و به‌‌‌‌ویژه فولاد به کمبود نیروی انسانی ماهر برمی‌‌‌‌گردد؛ به عبارت دیگر، نیروی انسانی کنونی در حال پیر شدن هستند و به سوی بازنشستگی پیش می‌‌‌‌روند، این در حالی است که نیروهای جایگزین مانند دهه‌‌‌‌های گذشته در این صنعت وجود ندارد و صنعتگران در رشته‌‌‌‌های مهندسی، تمایل چندانی برای حضور در این رشته را در خود نمی‌‌‌‌بینند. در این راستا می‌‌‌‌طلبد که به موضوع جانشین‌‌‌‌پروری در صنعت فولاد به‌عنوان یک موضوع جدی توجه شود تا این صنعت در ادامه روند خود با چالش نیروی انسانی ماهر روبه‌رو نشود. بدون شک اگر بسترهای لازم برای جذب دانشجویان و تربیت نیروهای ماهر در این رشته فراهم نشود، این حوزه در سال‌‌‌‌های آینده برای تامین نیاز خود باید اقدام به وارد کردن نیروی متخصص کند.