۳ ایده نوآورانه برای بازاریابی
بر کسی پوشیده نیست که «سبز بودن» موجب افزایش فروش شما میشود، اما جعل کردن آن میتواند هزینه زیادی برای شما به همراه داشته باشد.
به تازگی مقالات زیادی درمورد «سبزشویی» منتشر شده است. هنگامی که شما ادعا میکنید که به سیاره زمین اهمیت میدهید اما هیچ اقدام معنیداری برای حمایت از این ادعا انجام نمیدهید در واقع سبزشویی کردهاید. مصرفکنندگان این موضوع را میبینند و از شما به خاطر آن پاسخ میخواهند (در اتحادیه اروپا، شاید از نظر قانونی).
سبزشویی یک ترفند بازاریابی رایج است که برای پایدارتر جلوه دادن محصولات از آنچه واقعا هستند، طراحی شده است. این اساسا راهی برای متقاعد کردن مشتریان است که شرکت انتخابهای زیستمحیطی مثبتی اتخاذ کرده است. چنین کاری اغلب از طریق نشان دادن طبیعیتر، سالمتر یا عاری از سموم محصول نسبت به رقبا انجام میشود.
نظرسنجیها نشان میدهد که مشتریان به طور فزایندهای از بازاریابی محیطی انگیزه میگیرند و انتظارات بالایی برای ادعاهای پایداری دارند. ادعاهای واقعی، یعنی وظیفه شما به عنوان یک شرکت، تجسم اصول پایدار است تا بتوانید بدون عذاب وجدان به آنها بپردازید.
مصرفکننده امروزی میخواهد ببیند، آیا شرکتهایی که با پولهایشان به آنها اعتماد کردهاند، به عنوان یک حامی خوب برای مردم و کره زمین عمل میکند؟ بسیاری از شرکتها در حال مهندسی معکوس مواد سازگار با محیطزیست در زنجیره تامین خود هستند، انتشار کربن را خنثی میکنند و برنامههای بازیافت را به کار میگیرند، اما راههای منحصربهفردی وجود دارد که یک شرکت میتواند حتی در «پیادهروی» و سپس برقراری ارتباط واقعی در بازاریابی زیستمحیطی خود پیشرفت کند.
محققان بالانتین و کمپر با بررسی ۲۰۰ مقاله منتشر شده در موضوع استراتژی بازاریابی پایدار، گزارشی را منتشر کردند؛ آنها سه سطح از بازاریابی پایدار را پیشنهاد دادند:
مرحله ۱. بازاریابی پایداری کمکی: بر تولید محصولات پایدار تمرکز دارد که به اصطلاح«ضرر کمتر» نامیده میشود.
مرحله ۲. بازاریابی پایداری اصلاحی: رویکرد کمکی را از طریق ترویج سبک زندگی پایدار و تغییرات رفتاری گسترش میدهد مانند اضافه کردن یک مثبت فعال به جای کاهش دادن یک منفی. ما این را «انجام فعالیت خوب» مینامیم.
مرحله ۳. بازاریابی پایداری تحول آفرین: دو رویکرد اول را گسترش میدهد و نیاز به دگرگونی نهادها و هنجارهای فعلی و بازتاب انتقادی را در بر میگیرد. ما به این میگوییم «انجام متفاوت فعالیت ».
ضرر کمتر
نوآوری از طریق این رویکرد در بازاریابی پایدار صراحتا برای اکثر مصرفکنندگان مدرن به حداقل نیاز تبدیل شده است. هنگامی که ما خرید میکنیم، میخواهیم تایید کنیم که روشها و مواد تولید از نظر زیستمحیطی مخرب نیستند و حقوق بشر را نقض نمیکنند. در حالی که این رویکرد ممکن است در دهه ۹۰ برجسته باشد، امروزه به یک انتظار تبدیل شده است. در اینجا چند نمونه از بازاریابی محیطی وجود دارد که در زیر دسته «ضرر کمتر» قرار میگیرند:
مسوولیت تامینکننده اپل: اپل این ادعا را مطرح میکند که محصولاتش مسوولانه ایجاد شدهاند و از هر تامینکننده در زنجیره تولید خود میخواهد این حداقل الزامات را برآورده کند. این قرارداد شرایط تولید، تکنیکها و فرآیندهای مرتبط با فناوری آنها را در نظر میگیرد و استانداردی را برای عملیات و گزارشدهی تعیین میکند. این رویکرد نه تنها انسانی بلکه استراتژیک است. گزارشهای زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی مستلزم توجه بیشتر به عناصر اجتماعی مانند کار کودکان، دستمزد منصفانه و شرایط کار ایمن است.
شرکت نوورلیست: این شرکت حد و مرز انواع ارتباطات و خطرات مرتبط با تولید و استفاده از محصولات خود را تعیین میکند. حقیقت این است که مواد شیمیایی سمی در همه چیز از صابون گرفته تا پوشاک به شکل پنهانی وجود دارند. برای مبارزه با ضایعات مواد و دفع غیرمسوولانه، این شرکت محصولات قابل شارژ مجدد را معرفی کرده است. آسیب کمتر به معنای استفاده کمتر از مواد مضر و تعیین هدف برای تولید اقلام پایدار با طول عمر طولانی و استراتژیهای پایان عمر چرخشی است.
انجام فعالیت خوب
این دسته از بازاریابی پایدار، از کاهش آسیبهای مصرف موجود و تولید استثماری، یک گام فراتر رفته و سبکهای زندگی و رفتارهای مثبت را معرفی میکند. مشتریان میتوانند از شرکتی که نه تنها «بد نیست» بلکه فعالانه در شیوههای احیاکننده و تغییر هنجارهای رفتاری مشارکت دارد حمایت کنند. به عنوان مثال:
رنت د رانوی یکی از اولین شرکتهایی بود که به طور معناداری ذهنیت مصرفکننده را از مالکیت فردی به مدلهای وامدهی، اجاره و به اشتراکگذاری تغییر داد.
ترید آپ: نمونهای عالی از یک مدل کسب و کار که با ارائه اعتبار یا پول نقد برای بازیافت مناسب لباسهای اضافی، رفتارهایی مانند کاهش ضایعات ناشی از دفن زباله را تبلیغ میکند.
انجام متفاوت فعالیت
به گفته بالانتین و کمپر، در این مقوله، هدف تغییر نهادهایی است که مانع ازگذار به یک جامعه پایدار میشوند. به معنای دیگر، ارزشگذاری تداوم بر سود و پرداختن به موانعی که مصرفکنندگان در مصرف پایدار با آن مواجه هستند. مانند ایدئولوژی مصرف، موانع نهادی و هنجارهای اجتماعی.
شرکتهایی که به مرحله ۳ میرسند، هنجارها را تغییر میدهند. شرکتهایی که «این کار را متفاوت انجام میدهند»، بهجای انجام بیشتر کارهای مشابه با آسیب کمتر یا تشویق درمانهای موقت و غیرکاربردی برای یک سیستم ذاتا معیوب، به دنبال تحول پایدار هستند. به عنوان مثال تمرکز بر روی اقلام کمتر با کیفیت بالا و ماندگاری مادام العمر و تشویق مشتریان برای ورود به این مرحله و ایجاد تاثیر مثبت. اکنون آینده این بازاریابی، پایداری است.
شرکتهایی که بازاریابی پایداری متحولکننده را به کار میگیرند میپرسند: آیا راههایی برای جذب مشتری بدون فروش صرف وجود دارد؟
آیا شما هم به این فکر میکنید که چگونه میتوانید تاثیر بازاریابی پایداری خود را بدون قبول عواقب شستوشوی غیراصولی سبز تقویت کنید؟
برای شروع میتوانید این ایدهها را امتحان کنید:
اصول چرخشی را معرفی کنید. یک برنامه بازیافت داخلی، روشی معتبر برای جلب نظر مشتریان محیطزیست است و اگر به خوبی انجام شود، برای کاهش هزینههای مواد، میتواند برای تیم شما صرفهجویی در هزینهها را به همراه داشته باشد. به عنوان مثال کمپینهایی تشکیل شدهاند که مصرفکنندگان را به استفاده مجدد و بازیافت تشویق میکنند و آگاهی از اثرات زیست محیطی تولید پوشاک را افزایش میدهند.
اگر به مشتریان این امکان را بدهید که هم لباسهای قدیمی را به ازای اعتبار بازگردانند و هم مستقیما از سایت، لباسهای مستعمل را خریداری کنند، میتوانید تاثیرات محیطی خود را کاهش دهید.
یکی بخر یکی بده. این مفهوم جدید نیست اما همچنان به تاثیرگذاری و وفاداری مشتری کمک میکند. شرکتها با متعهد شدن به اهدای محصول یا کمک مالی با هر خرید، میتوانند کارهای خوبی را که در جهان انجام میدهند تقویت کنند. کلیشهای به نظر میرسد، اما این استراتژی همچنان کار میکند و همچنان الهامبخش مشتریان احتمالی است.
برنامه وفاداری خود را با ارزشهای خود هماهنگ کنید. اگر متوجه شدید که راههایی برای افزایش حفظ مشتری بدون ارسال کدهای تخفیف وجود دارد، به روشهای غیرمعاملهای با مشتریان ارتباط برقرار کنید. برای مثال، میتوانید اقدامات سفارشی پاداشدهی ایجاد کنید، از بازیافت بستهبندی گرفته تا امضای دادخواست عدالت اجتماعی و شرکت در یک رویداد تحت حمایت برند. در واقع، تعامل در مورد چیزی فراتر از فروش. شما در اصل پایگاه مشتریان خود را برای همیشه در کنار خود دارید، نه فقط برای خرید، بلکه برای یادگیری، ایجاد جامعه و ایجاد یک اثر مثبت جمعی.