موسی غنینژاد معتقد است انحصار دولتی و بدبینی مدیران بخش نفت به بخش خصوصی مانع از بهبود عملکرد این بخش در کشور شده است. از نظر این اقتصاددان مادامی که این دیدگاه وجود دارد، چشمانداز ورود بازیگران خصوصی به صنعت نفت مثبت نیست.
آیا تصمیمات تاریخی دکتر مصدق، بهترین تصمیم بود؟ چه آلترناتیوهایی در ماجرای ملی شدن نفت وجود داشت؟ آیا تجاریسازی شرکت ملی نفت امکانپذیر است؟ چرا در صنعت نفت، خصولتیها جای خصوصیها را گرفتند؟ آیا دولتزدایی و دستورزدایی از صنعت نفت امکانپذیر است؟
حکمرانی نفتی در ایران محل سوال بسیاری از کارشناسان است. یاسر میرزایی از مدیران جوان وزارت نفت است که دیدگاه جالبی درباره وضعیت حاکم بر این بخش دارد. صنعت نفت به دلیل غلبه نگاه دولتی و چربش دیدگاههای تمرکزگرا، از فقدان حضور بخشخصوصی توانمند و سرمایهگذاران فعال رنج میبرد و همین عامل سبب شده تا کشور در پیک ناترازی، توان چندانی برای تزریق منابع مالی به این بخش جهت تولید بیشتر نداشته باشد. با اینحال کارشناسان معتقدند مساله ناترازی و کمبود تولید در بخش گاز و نفت عموما به واسطه ساختار اقتصادی غلط حاکم بر این بخش به منصه ظهور رسیده و تا این مشکل بزرگ حل نشود، خروج از ناترازی ولو با حضور بخشخصوصی ممکن نیست. به عقیده یاسر میرزایی بیتوجهی به پارادایم بازار و نادیده گرفتن اهمیت سیاستگذاری اقتصادی در صنعت انرژی سبب شده تا این بخش از اقتصاد ایران زمینگیر شود. گفتوگوی حاضر که به بهانه همایش «صنعت نفت؛ گام دوم» تهیه شده، سعی کرده دربردارنده برخی از مهمترین دیدگاههای این تحلیلگر و مدیر جوان صنعت نفت باشد.
دنیایاقتصاد - سینا ولیمیرزا: تحولات بازار انرژی در جهان، زنگ خطری را برای کشورهای متکی به انرژی فسیلی به صدا درآورده است. روند نزولی قیمت نفت در آینده در کنار عوامل دیگری نظیر پیچیدهتر شدن فناوریهای اکتشاف و تولید و افزایش ریسکهای سرمایهگذاری، نیاز به مشارکت بخش خصوصی و استفاده از مدلهای قراردادی منعطفتر را بیش از پیش در صنعت نفت ضروری کرده است. در همین راستا، علی فتحعلیزاده، رئیس پژوهش و فناوری معاونت توسعه و مهندسی شرکت ملی نفت ایران، در گفتوگویی با «دنیایاقتصاد» بر ضرورت بازنگری در قراردادهای نفتی و ایجاد انعطافپذیری در آنها برای جذب سرمایهگذاران خارجی تاکید کرد. وی مشارکت بخش خصوصی در صنایع بالادست را برای ایجاد صرفه اقتصادی در صنعت نفت ضروری دانسته است.
از سالها پیش و خصوصا از ابتدای برنامه پنجساله پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، مبحث خصوصیسازی در دستور کار دستگاه اجرایی کشور قرار داشته است. اما گرچه فرآیند خصوصیسازی در واحدهای مستقل صنعتی که فعالیت یا تولید تفکیکشده و مشخصی دارند، از توفیق نسبی برخوردار بوده اما در صنایع پیوسته و زنجیرهای مانند صنایع نفت این توفیق کمتر بوده است. در این نوشتار کوشش خواهد شد نکاتی در رابطه با دلایل این عدمموفقیت مطرح شود.