چالشها و اهداف بانکهای توسعهای بررسی شد
نقشه راه بانکهای توسعهای
انواع بانکهای توسعهای
بانکهای توسعهای از لحاظ نوع، به چهار دسته زیر تقسیم میشوند:
1- بانک توسعه محلی (CDBs): در کشور آمریکا وجود دارد و وظیفه آن تامین مالی مناطق کمدرآمد یا مناطق با درآمد متوسط در آمریکا است. این کار با هدف ایجاد توسعه اقتصادی در این مناطق است.
2- نهادهای مالی بینالمللی (IFI): نهادهای مالی هستند که در تاسیس آنها، بیش از یک کشور دخالت داشته است. این نهادها تابع قوانین بینالمللی هستند. سهامداران این نهادها معمولا دولتها هستند. مشهورترین IFIها برای دوبارهسازی اروپا بعد از جنگ جهانی دوم و ایجاد مکانیزمی برای همکاریهای بینالمللی در جهت مدیریت سیستم مالی جهانی تاسیس شدند.
3- نهادهای مالی توسعهای (DFIs): نهادهای مالی هستند که شامل نهادهای فاینانس در سطح خرد، نهاد مالی توسعهای مردم و صندوق وام گردشی (تجدیدشونده) هستند.
4- بانکهای توسعهای ملی: نهادهای مالی هستند که توسط دولت یک کشور ایجاد میشوند. هدف این نهاد مالی تامین مالی کشور برای دستیابی به توسعه اقتصادی است. این نوع بانکها نقش مهمی در تامین مالی بخش خصوصی دارند تا شکاف مالی موجود برای دستیابی به اهداف توسعهای را پر کنند.
اهداف بانک توسعهای
با توجه به فعالیتهای متعدد و متنوع بانکهای توسعهای سهدسته نقشهای واسطهای، ستادی و اجرایی را میتوان برای آنها قائل شد:
الف) نقشهای واسطهای
بیتردید مهمترین جایگاه بانکهای توسعهای در عرصه اقتصاد کشورها، نقشهای واسطهای آنها است.نقشهای واسطهای را میتوان در دو سطح ملی و بینالمللی بازشناخت.
ب) نقشهای ستادی
بانکهای توسعهای به علت داشتن ارتباطات گسترده و بسیار نزدیک با بخش خصوصی و بنگاههای اقتصادی و وضعیت بازار، اطلاعات تجربی ارزشمندی را ا سطح خرد اقتصادی بهدست میآورند که میتواند در عقلایی کردن برنامهریزیها و سیاستگذاریهای کلان و قانونگذاریها بهطور مفیدی مورد استفاده قرار گیرند. ازاینرو در برخی از کشورها، نمایندگان بانکهای توسعهای در برنامهریزی و سیاستگذاریهای ملی و منطقهای مشارکت فعال دارند.
ج- نقشهای اجرایی
بارزترین نقش اجرایی بانکهای توسعهای، زمانی است که آنها برای ترغیب بخش خصوصی، با مشارکت بنگاهها به اجرای طرحها میپردازند یا برای جبران خلأ سرمایهگذاری مناسب بخش خصوصی، خود رأسا وارد عرصه سرمایهگذاری مستقیم میشوند.
در اقتصاد ایران در راستای رشد و توسعه کشور و هچنین برای خروج از رکود، نیاز به سرمایهگذاری بیش از بیش احساس میشود و بانک محور بودن بازارهای مالی و اتکای بیش از اندازه اقتصاد ایران به تامین مالی از محل شبکه بانکی نیاز به بانک توسعهای که ضمن ارائه خدمات مالی متنوع، تسهیلاتی را نه تنها برای تامین مالی پروژههای سودآور بلکه برای طرحهای عامالمنفعه اختصاص دهند دیده میشود تا کمک بزرگی به سرمایهگذاری و متعاقبا اقتصاد ایران شود.
کاهش انگیزه بانکهای تجاری برای تامین منابع مالی در زمان رکود اقتصادی، به دلیل افزایش ریسک فعالیتها، منجر به شکست بازار اعتبارات خواهد شد که این موضوع توجیهکننده حضور دولت در این بخش از طریق ابزار در اختیار خود در قالب بانکهای توسعهای است؛ کما اینکه براساس مطالعه بانک جهانی، اکثر بانکهای توسعهای جهان (74 درصد) از مالکیت دولتی برخوردار هستند. ضرورت وجودی بانکهای توسعهای در کشورهای در حال توسعه امروزی اهمیت دوچندان مییابد؛ زیرا شکاف توسعهنیافتگی آنها بسیار شدیدتر است. اهمیت بانکهای توسعهای در اقتصاد کشورها و همچنین پذیرش ریسک فعالیتهایی که بانکهای تجاری تمایلی به حضور در آن ندارند، سبب شده است این بانکها همواره مورد توجه ویژه حمایتی و متفاوت نظارتی دولتها و بانک مرکزی کشورها در مقایسه با بانکهای تجاری قرار گیرند. در ایران نیز نیاز به توسعه و حمایت از توسعه زیرساختی و صنایع کلان کشور بیش از پیش احساس میشود.
چالشها و مشکلات بانکهای توسعهای
با وجود تاسیس بانکهای توسعهای در کشورهای مختلف، این تجربه در برخی از کشورها با مشکلاتی همراه است. بخش عمدهای از این مشکلات و مسائل مربوط به مداخله دولتها و ضعف قانونگذاری است. در کشور ما به نظر میرسد مشکل اصلی غفلت از ظرفیتها و به تبع آن ابزارهای قابل استفاده اسلامی در عملیات اینگونه بانکها است.
1- مداخله مستقیم دولت در وظایف و فعالیتهای این بانکها
2-ضعف فضای نهادی در کشورهای در حال توسعه
3- ضعف قانونگذاری و مدیریت اداره این بانکها (بهطور خاص قانون مشخصی برای این بانکها در کشور وجود ندارد.)
4- عدم یکپارچگی میان بانکهای توسعهای و عملکرد مجزا از سیستم مالی
5- مجوزهای سختگیرانه و نامتناسب این بانکها
6- وجود نهادهای موازی توسعهای
7- محدود بودن ابزارهای غیر مالی بانکهای توسعهای در کشور
8- رقابت با بانکهای تجاری درخصوص برخی از بانکهای توسعهای و تخصصی
9- عدم بهکارگیری کامل ظرفیت بانکهای توسعهای در کشور
10- عدم تطابق برخی ابزارها با عقود اسلامی.
ازاینرو بانک توسعه اسلامی میتواند الگویی مناسب به لحاظ عملیاتی برای بانکهای توسعهای کشور باشد تا نظام بانکی ما را در دستیابی به مهمترین هدف بانکهای توسعهای که همان تسهیل و تسریع توسعه و رشد اقتصادی و بهطور همزمان تقویت و تامین مالی بخش خصوصی و عمومی است، بهتر و بیشتر یاری رساند. استفاده از تجربه عملی و اصول نظری این بانک بینالمللی در انعقاد قراردادهای اسلامی و نظارت بر صحت شرعی پیادهسازی آن و نیز انجام همکاریهای دوجانبه بانکهای توسعهای کشور با این بانک میتواند زمینه تحقق اهداف را بهتر مهیا سازد. بازارهای مالی فعلی در کشور معمولا تحتالشعاع بانکهای تجاری قرار دارند که عموما به فعالیتهای بانکداری سنتی با چشمانداز کوتاهمدت میپردازد و اولویتهای ملی در زمینه حمایت از سرمایهگذاریهای بلندمدت را چندان پشتیبانی نمیکند.
بنابراین در راستای ریلگذاری صحیح و ایفاد نقش صحیح بانکداری توسعهای در ایران باید مدیران ارشد بانکهای توسعهای، ضمن آشنایی دقیق با سازوکار فقهی ابزارهای مالی اسلامی بهطور همزمان با ادبیات کلاسیک و مدرن بانکداری توسعهای نیز آشنایی کامل داشته باشند. بنابراین حضور مدیرانی با دانش حوزوی کامل که بهطور همزمان دانش و تجربه بانکداری را نیز داشته باشد، میتواند مرهمی بر زخم سنواتی ناشی از عدم همسویی میان دانش دانشگاهی و حوزوی باشد و منجر به توسعه بانکداری توسعهای در ایران شود و به تحمیل عدمالنفع و خسارات جدی به شبکه بانکی جلوگیری کند.
* این نوشتار پاسداشتی است در مقام مرحوم استاد دکتر سیدعباس موسویان و استاد گرامی دکتر محمدجواد محققنیا که بیشترین تلاش را در جهت رشد و ترغیب بانکداری اسلامی نوین و نظام بانکداری کشور انجام داده است.