روند گسترش فروشگاههای زنجیرهای در کشورهای در حال توسعه
رشد فروشگاههای زنجیرهای از اوایل قرن بیستم در کشورهای توسعهیافته شروع شد، اما در کشورهای در حال توسعه از اوایل دهه ۹۰ جریانی تحت عنوان «انقلاب سوپرمارکتها» شکل گرفت، که در واقع اشاره به ایجاد و گسترش انواع خردهفروشیهای مدرن شامل فروشگاههای زنجیرهای در اشکال مختلف مانند سوپرمارکتها، هایپرمارکتها و سایر فروشگاههای خردهفروشی دارد که الزاماتی تقریبا مشابه سوپرمارکتها دارند.
در حال حاضر سوپرمارکتها فراتر از مفاهیم اولیه پیش رفته و در بسیاری از کشورها به واسطه مشتریان طبقه متوسط جوامع، حجم عمدهای از عرضه کالاها در بازار را در دست دارند. تاثیرات این روند رو به رشد فروشگاههای زنجیرهای در نظام توزیع کالاها و به خصوص مواد غذایی، در خردهفروشیهای سنتی نبوده، بلکه بر سایر بنگاههای فعال در عرضه کالاها و حتی عمدهفروشان، فرآوریکنندگان و حتی تولیدکنندگان بخش کشاورزی و به ویژه کشاورزان نیز تاثیر گذاشته است. در واقع انقلاب سوپرمارکتها همانند یک شمشیر دولبه عمل کرده، به طوری که از یک سو باعث کاهش قیمت بسیاری از کالاها به خصوص مواد غذایی برای مصرفکنندگان شده و فرصتهای جدیدی پیشروی تولیدکنندگان و دستاندرکاران فرآوری کالاها قرار داده تا به بازارهای کالاهای با کیفیت بیشتر، دسترسی یابند و در نتیجه به درآمدهای بیشتری دست یابند و از سوی دیگر چالشهایی را برای خردهفروشان، تولیدکنندگان و فرآوریکنندگان کوچک و خردهپا ایجاد میکند، چرا که آنها عمدتا آمادگی مواجهه با الزامات مرتبط با این سوپرمارکتها و شرایط جدید رقابتی ناشی از آن را ندارند.
تاثیرات گسترش استفاده از ابزار و روشهای نوین تجاری در فروشگاههای زنجیرهای
با شکلگیری و توسعه فروشگاههای زنجیرهای در برخی از کشورهای در حال توسعه و سوقیابی آنها به سمت مدرنیزه کردن شیوهها و روشهای تهیه، تدارک و توزیع کالاها، کاهش بسیاری از هزینهها و صرفه اقتصادی بیشتر برای این گونه فروشگاهها در توزیع کالاها در مقایسه با خردهفروشان کوچک رقم خورده است. این امر نه تنها موجب ایجاد و تحقق پیامدهای مفیدی برای مصرفکنندگان در جهت حمایت از حقوقشان شده و خواهد شد، بلکه تاثیرات مثبتی برای تولیدکنندگان و فرآوریکنندگان این بخش و حتی خردهفروشان سنتی فعال در نظام سنتی توزیع کالا در آن کشورها داشته است.
تاثیر رشد فروشگاههای زنجیرهای بر مصرفکنندگان کالاها
فروشگاههای زنجیرهای در بسیاری کشورها (در مقایسه با خردهفروشان سنتی) معمولا به دنبال ارائه کالاها با قیمتهای پایینتر، ارائه محصولات متنوعتر و با کیفیت بالاتر هستند. این نوع مزیتهای نسبی، این امکان را برای این فروشگاهها فراهم میسازد تا به سرعت توسعه و گسترش یابند و به سهم بازاری بیشتری از توزیع کالاها دست یابند. در بیشتر کشورها، این فروشگاهها در بخش محصولات غذایی فرآوری شده و نیمه فرآوری شده، قیمتهای پایینتری را نسبت به فروشگاههای کوچک ارائه میدهند، به عنوان مثال کشورهای جنوب آمریکا، آمریکای مرکزی، بیشتر کشورهای جنوب آسیا، شرق آسیا به غیر از چین و جنوب آفریقا (مواجه با موج اول و دوم گسترش فروشگاههای زنجیرهای) این امکان را داشته و دارند تا قیمت میوه و سبزیجات تازه را با قیمتهای نسبتا پایینتری (به نسبت خردهفروشهای سنتی) ارائه دهند. البته صرفههای حاصل از قیمت مواد غذایی و پایین بودن قیمت در ابتدای امر نصیب طبقه متوسط جامعه میشد، اما پس از نفوذ و گسترش فروشگاههای زنجیرهای و سوپرمارکتها در بازار مواد غذایی مناطق فقیر شهری و روستایی، تاثیرات مثبت آن بر امنیت غذایی مصرفکنندگان فقیر نیز آشکارتر شد. برای مثال؛ در مناطق فقیر شهری در دهلی (هند)، قیمت مواد غذایی اساسی در سوپرمارکتها به مراتب پایینتر از فروشگاههای خردهفروشی سنتی به دست مصرفکنندگان میرسد، به طوری که به عنوان مثال برنج و گندم در سوپرمارکتها با ۱۵درصد و سبزیجات با ۳۳درصد پایینتر از قیمت فروشگاههای خردهفروشی سنتی، در سوپرمارکتها عرضه میشوند. در نتیجه ایجاد و گسترش فروشگاههای زنجیرهای در این کشورها منافع زیادی برای مصرفکنندگان در دسترسی به کالاهای با کیفیت بیشتر و قیمت کمتر همراه با رعایت بسیاری از اصول و استانداردهای نگهداری، فرآوری و عرضه کالاها داشته است.
تاثیر فروشگاههای زنجیرهای بر خردهفروشان سنتی
گسترش فروشگاههای مدرن و زنجیرهای در کشورهای در حال توسعه و افزایش سهم توزیع کالا در این گونه فروشگاهها، موجب کاهش سهم بازار خردهفروشان سنتی شده است. البته کاهش سهم بازار خردهفروشان سنتی در گروههای مختلف کالایی و در مناطق مختلف جغرافیایی نرخهای متفاوتی داشته و دارد. سرعت کاهش سهم بازار برخی کالاها در خردهفروشان سنتی در کشورهای در حال توسعه، ابتدا در شهرهای بزرگ و سپس در میان فروشگاههای کوچک عمومی که مواد غذایی فرآوری شده و محصولات لبنی میفروشند، از همه بیشتر بوده است. ضمن آنکه سرعت کاهش سهم بازاری کالاها در خردهفروشان سنتی در مناطق شهری که از ابزارهای نوین توزیع به منظور رقابت بیشتر استفاده میکنند، کمتر بوده است. معمولا خردهفروشان سنتی تمایل دارند تا با سوپرمارکتهای زنجیرهای که به طور یکجا و عمده کالاها را میخرند و دارای صرفههای حاصل از مقیاساند، رقابت کنند، در عین حال از آنجا که بسیاری از این خردهفروشان سرمایه کمی دارند، لذا باید از طریق مسوولان و نهادهای دولتی تصمیمگیرنده، به آنها کمک شود تا این گونه بنگاههای کوچک سنتی از ابزارهای نوین و مدرن در فعالیت مربوطه استفاده کنند، همچنین لازم است آنان مهارت کاری بیشتری با سرمایهای بیشتر کسب کنند تا بتوانند بهتر فعالیت توزیع کالاها را انجام دهند. همچنین دولتها با برنامهریزی میتوانند خردهفروشیهای مدرن را گسترش دهند تا از این طریق ایجاد اشتغال بیشتری صورت پذیرد و با گسترش بازار مصرف کالاهایی که به واسطه خردهفروشیهای مدرن و ابتکار و خلاقیتهای آنها صورت گرفته بهنوعی کالاها با تسهیلات بیشتری به مصرفکنندگان ارائه میشود و در کل بسته به ابزارهای مورد استفاده این گونه خردهفروشیهای مدرن میتوانند بیشتر موجب توسعه اشتغال شوند. اما این که دولتها چگونه میتوانند مهارت شاغلان در بخش توزیع کالاها را بهصورت سنتی افزایش دهند و آنها را قادر به تغییر نوع فعالیت از سنتی به مدرن کنند (از خردهفروشی سنتی به خردهفروشی مدرن)، این نکته مطرح است که آیا این انتقال و خروج (با توجه به توسعه فروشگاه زنجیرهای) نهایتا منجر به کاهش فقر در جامعه میشود یا میزان فقر را افزایش میدهد؟ برای نمونه با توجه به مطالعات انجام گرفته، اگر چه در فروشگاههای زنجیرهای متوسط در هند، نسبت اشتغال (تعداد شاغلان به ازای هر متر مربع) مشابه خردهفروشیهای سنتی است، اما با توجه به نتایج این مطالعات، باید اذعان کرد افراد شاغل در فروشگاههای زنجیرهای مدرن دستمزد بهتر و شرایط و محیط کار بهتر و مطلوبتری دارند. البته باید توجه کرد که شاغلان این بنگاهها با الزامات بیشتری نظیر مهارتها و آموزشهای بیشتر (نسبت به اشتغال در بخش خردهفروشی سنتی و غیررسمی) مواجه هستند.
تاثیر فروشگاههای زنجیرهای بر فرآوریکنندگان محصولات و تولیدکنندگان کالاها به خصوص محصولات کشاورزی
به دنبال مدرنیزه شدن سیستمهای تهیه، تدارک و توزیع کالاها در فروشگاههای مدرن زنجیرهای، الزامات بسیاری برای عرضهکنندگان کالا به این فروشگاهها ایجاد میشود. این الزامات شامل کیفیت محصولات ارائه شده، نوع و روش بستهبندی مناسب برای عرضه این گونه کالاها در فروشگاههای زنجیرهای، مقدار محصول، هزینه آن و رویههای تجاری آن هستند.
بیشترین و اولین تاثیر فروشگاههای زنجیرهای بر عرضهکنندگان (تهیهکنندگان)، بر بخش تولید و فرآوری محصولات غذایی است، چرا که۸۰درصد از آنچه فروشگاهها میفروشند شامل محصولات اساسی فرآوریشده و نیمهفرآوریشده است. همچنین تاثیر بر فرآوریکنندگان به طور غیرمستقیم، کشاورزان را نیز تحت تاثیر قرار میدهد، چرا که شرکتهای فرآوری محصولات، تقاضای خود را از طریق آنها تامین میکنند.