موسسات معتبر بینالمللی شناسایی کردند
مثلث خطر اقتصاد جهان
سه موسسه تحلیلی مودیز، گلدمن ساکس و اکونومیست معتقدند «تنشهای خاورمیانه»، «انتخابات آمریکا» و «تداوم تنشهای تجاری بین آمریکا و چین» میتواند بهعنوان یک سه ضلعی سیاسی، اقتصاد جهانی را تحتتاثیر قرار دهد. براساس بررسیهای گزارشهای تحلیلی «مودیز»، «گلدمن ساکس» و «اکونومیست» ریسکهای سیاسی، آینده مختصات اقتصاد جهانی را شکل میدهند. براساس این بررسیها، درحالحاضر تنشهای ایجاد شده در خاورمیانه میتواند علاوه بر بازارهای نفت و بانکی دنیا، تهدیدی برای صنعت گردشگری باشد و از سوی دیگر، ریسک سرمایهگذاری برای فعالان اقتصادی را تحتتاثیر قرار دهد. همچنین براساس گزارش اکونومیست، تنشهای ایجاد شده در خاورمیانه میتواند بر اقتصاد هند بهعنوان شریک تجاری ایران تاثیر بگذارد. در نتیجه این گزارشها تاکید میکنند که شوکهای سیاسی، عوامل تعیینکننده در مسیر آتی اقتصاد دنیا خواهند بود.
ریسک تنشهای خاورمیانه برای اقتصاد
افزایش تنشهای منطقهای در خاورمیانه، طی روزهای گذشته یکی از مهمترین خبرهای رسانهها بوده است. اما اثرات این برخوردهای سیاسی، تنها در زمین بازی سیاست باقی نمیماند و حتی میتواند نقش تعیینکنندهای در زمین اقتصادی و اجتماعی بازی کند. در حقیقت تنشهای سیاسی باعث شده که در آینده اقتصاد دنیا نیز با یک تهدید روبهرو شود. در یکی از گزارشها، آژانس رتبهبندی بینالمللی مودیز به این نکته اشاره میکند که تحولات به وجود آمده در خاورمیانه، شرایط را برای اقتصاد دنیا تغییر خواهد داد. براساس این گزارش، مودیز با ابراز نگرانی از آینده بازارها اعلام کرده که ادامه تنشها و درگیریها در خاورمیانه موجب پیامدهای اقتصادی جهانی خواهد شد.
الکساندر پرجسی، تحلیلگر ارشد مودیز در یک مطلب تحلیلی نوشته است: «تداوم درگیریها در منطقه میتواند اثرات گستردهای روی شوکهای اقتصادی و مالی داشته باشد که بهطور قابلملاحظهای روی وضعیت مالی و عملیاتی در جهان اثر گذار خواهد بود.» او در این گزارش تاکید میکند که درگیریهای طولانیمدت بهطور بالقوه و به خصوص با اثرگذاری آن بر قیمت نفت، پیامدهای جهانی داشته باشد. پرجسی معتقد است که اثر تنشهای مداوم بهطور وسیعی خواهد بود که به بخشهای نفت و بانکی محدود نمیشود، بلکه به کل شاکله اقتصاد دنیا آسیب خواهد زد. در واقع تحتتاثیر اتفاقات خاورمیانه، سایر حوزهها نیز آسیبپذیر خواهند شد، بهعنوان مثال امکان دارد میزان گردشگری نیز کاهش پیدا کند. این کارشناس اقتصادی مودیز تاکید کرد که این تحولات ریسک را برای فعالان اقتصادی افزایش خواهد داد، بهویژه برای افرادی که برای تامین مالی خارجی به منابع مالی بزرگی احتیاج دارند و در مقابل از ذخایر کوچک و ناکافی برخوردار هستند.
این گزارش به این نکته اشاره میکند که از روز پنجشنبه هفته گذشته، داراییهایی مانند طلا و اوراق قرضه با افزایش و قیمت نفت به اوج چند ماهه اخیر خود رسیده است. نفت برنت حدودا به ۷۰ دلار و ۷۴ سنت رسیده که بیشترین مقدار آن از ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۹ است و نفت وست تگزاس به ۶۴ دلار و ۷۲ سنت رسیده که بیشترین مقدار آن از آوریل سال گذشته میلادی است.
علاوه بر این، پرجسی با اشاره به اینکه برای تولیدکنندگان نفت در خاورمیانه قیمتهای بالاتر میتواند برخی از پیامدهای منفی اعتباری را کاهش دهد تاکید کرد: البته این شرایط تا زمانی ادامه دارد که تقاضای نفت با افزایش مواجه بوده و تولیدکنندگان قادر به صادرات نفت باشند. اما تنشهای خاورمیانه علاوه بر اقتصاد نفتی، میتواند میزان صادرات و تجارت خارجی کشورهای درحال توسعه را نیز تحتتاثیر قرار دهد. براساس گزارش اکونومیست، فدراسیون سازمانهای صادرات هند (FIEO) اعلام کرد که افزایش بیشتر تنش بین ایران و آمریکا بر صادرات هند به کشورهای خلیجفارس اثر گذار خواهد بود. براساس آمارهای رسمی، در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹، صادرات هند به ایران حدود ۵۱/ ۳ میلیارد دلار بوده در حالی که واردات آن از این کشور بیش از ۵۲/ ۱۳ میلیارد دلار ارزش داشته است. این عدم موازنه صادرات و واردات بین ایران و هند به دلیل تقاضای هند برای نفت است.
آجای ساهائی مدیرکل «فیو» با اشاره به اتفاقات اخیر خاورمیانه و با توجه به اینکه صادرکنندگان تا کنون هیچ گونه نگرانی در رابطه با صادرات به ایران نشان ندادهاند، تاکید کرده که اگر تنشها ادامه پیدا کند، ممکن است روی صادرات هند به ایران اثرگذار باشد. او علاوه براین گفته است که با توجه به تحریمهای تجاری موجود بر علیه ایران، خطوط کشتیرانی ایران فقط محمولههای هند را به آن کشور میبرند. ایران یکی از مهمترین شرکای تجاری هند به حساب میآید. عمده صادرات ایران به هند، نفت، کود و مواد شیمیایی است، درحالیکه کالاهای وارداتی از هند به ایران شامل غلات، چای، قهوه، برنج باسماتی، ادویهجات، ترشیجات و مواد شیمیایی ارگانیک است. اگرچه هر دو کشور درحال مذاکره برای توافق تجاری دوجانبه (PTA) برای افزایش تجارت هستند، اما به گفته فیو ادامه دار بودن تنشها در خاورمیانه روی مبادلات تجاری این دو کشور تاثیرگذار خواهد بود. این گزارشها در مجموع نشان میدهند که مهمترین چالش اقتصاد دنیا در سالهای پیشرو میتواند شوکهای سیاسی باشد و این شوکها نااطمینانی را برای کشورها افزایش دهد.
ریسک دوم: انتخابات آمریکا
اما تنها تنشهای خاورمیانه نیستند که میتوانند تهدیدی برای اقتصاد دنیا، محسوب شوند، بلکه عامل دیگر، یعنی انتخابات آمریکا نیز در این خصوص موثر است. در سال میلادی گذشته، بورس جهانی با تحتتاثیر قرار گرفتن جنگ تجاری ایالاتمتحده آمریکا و چین با نوسانات قابلتوجهی مواجه شد. اما به گفته گلدمن ساکس، امسال شوکهای دیگری بر بازارها موثر خواهند بود. دیوید کوستین رئیس استراتژیست گلدمنساکس، در یادداشتی تاکید کرده که شوکهای سیاسی در سالجاری میلادی پیش رو، مهمترین نقطه کلیدی سرمایه گذاران خواهد بود. کوستین با اشاره به انتخابات ۲۰۲۰ ایالاتمتحده آمریکا اعلام کرده که انتظار دارد تا ماه نوامبر شاخص S&P۵۰۰ در حدود ۳۲۵۰ واحد نوسان کند. درواقع این تحلیلگر به این نکته اشاره دارد که انتخابات آمریکا نقطه کلیدی تصمیمگیریهای اقتصادی در سالجاری میلادی خواهد بود. این تحلیلگر معتقد است که در سال میلادی گذشته، تحولات تجاری ایالاتمتحده و چین و کاهش نرخ بهره فدرال رزرو مسیر شاخصهای بازار بورس جهانی را تغییر داد، که درواقع یک چرخش اساسی در سیاستها به حساب میآید. بنابراین با توجه به این گزارش علاوه بر تنش تجاری چین و آمریکا، انتخابات آمریکا در سالجاری نیز میتواند نقش تعیینکننده در جهت دهی بازارهای جهانی و اقتصاد دنیا داشته باشد. در واقع از نگاه این گزارش، انتخابات آمریکا از این جهت میتواند به عنوان یک ریسک به حساب بیاید که مواضع متضاد در دو جبهه جمهوریخواهان و دموکراتها در سنا و مجلس نمایندگان، باعث دو قطبیشدن فضای اقتصادی آمریکا خواهد شد و احتمالا این فضای دو قطبی بر اقتصاد سایر کشورها نیز اثرگذار خواهد بود.
ریسک سوم: تنشهای تجاری چین و آمریکا
همانطور که گزارش گلدمن ساکس اشاره کرد، ریسک تنشهای تجاری میان آمریکا و چین در سال گذشته، اثر قابلتوجهی در رکود اقتصاد جهانی گذاشته است. اگر چه قرار است که با توجه به توافق آتی این دو کشور از شدت این ریسک کاسته شود، اما به نظر می رسد هنوز اثر آن بر رکود جهانی پابرجاست. اکونومیست در گزارش جدیدی با توجه به اینکه پس از سه سال جنگ تجاری میان چین و آمریکا در ۱۵ ژانویه سالجاری، توافقنامه ابتدایی منعقد میشود، به این نکته اشاره میکند، که نباید فریب این قرارداد را خورد، زیرا اکثر تعرفهها بدون تغییر میماند و هنوز چالشهای فراوانی وجود دارد. این گزارش، با عنوان «قطبهای از هم جدا»، معتقد است که این توافق نمیتواند راهکار عملی برای اختلافات اقتصادی چین و آمریکا ایجاد کند. تهدیدی که از سوی چین برای اقتدار تکنولوژی وجود دارد، به خوبی برای آمریکا واضح است. اگر چه هر کدام از طرفین فکر میکنند که دیگری را به عقب رانده و در این رقابت پیشرفت کردهاند. اما در سالهای پیشرو پس از ۲۰۲۰ جهان خواهد فهمید که این رقابت دو سویه تا کجا پیش خواهد رفت؟ چقدر هزینه خواهد برداشت؟ و هرکدام از طرفین تا چه میزان میتوانند در این رقابت از ارزشهای خود چشمپوشی کنند.