درآمد چینیها دوبله شد !
تولید ناخالص داخلی چین اکنون بیش از ۱۳ هزار میلیارد دلار است که نسبت به تولید ناخالص داخلی آمریکا پایینتر، اما در حال نزدیک شدن به آن است. بسیاری از کارشناسان معتقدند سال جدید میلادی اقتصاد چین ۶ درصد رشد میکند و وعده دولت یعنی دوبرابر کردن درآمد و تولید ناخالص داخلی طی یک دهه تحقق خواهد یافت. سال ۲۰۱۰ چین با پشتسر گذاشتن ژاپن به دومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شد. چالشهای پیشروی اقتصاد این کشور متعدد است و تداوم رونق کنونی مستلزم حفظ رقابتپذیری و تامین انتظارات داخلی و خارجی است. شرایط حاکم بر اقتصاد چین تغییرات بزرگی کرده است. سال ۲۰۰۷ اقتصاد این کشور ۲/ ۱۴ درصد رشد کرد در حالی که طی چهار سال اخیر نرخ رشد سالانه زیر ۷ درصد بوده است. درحالحاضر اقتصاد چین با سه مشکل بزرگ مواجه است: جنگ تعرفهای با آمریکا، افزایش هزینه نیروی کار و کاهش فعالیتها در بخش تولید کارخانهای.
جنگ تعرفهای از اواسط سال گذشته آغاز شده و ترامپ تلاش کرده از طریق اعمال فشار بر اقتصاد چین این کشور را به تغییر رویه تجاری وادار کند. سه دور مذاکره بین هیاتهای تجاری دو طرف برگزار شد که دو دور نخست به بنبست رسید اما در دور سوم، دو طرف بر چند موضوع تمرکز کردند و به نتیجه رسیدند. اخبار اخیر از روند مذاکرات مثبت بوده و حالا انتظار میرود شرایط به تدریج بهتر شود اما با آنکه توافق محدود تجاری در آستانه امضا شدن است اما اختلافات دوطرف بسیار فراگیر است و تا رفع این اختلافات و لغو تعرفهها راهی طولانی در پیش است.
این یک واقعیت نگرانکننده است زیرا اثرات منفی تنشها همچنان بر اقتصاد این کشور احساس خواهد شد. مردم چین معتقدند تعرفهها لطمات بزرگی به اقتصاد وارد کرده است. نرخ تورم بهویژه در مواد غذایی بین ۱۰ تا ۱۵ درصد است در نتیجه رفتار مصرفکنندگان در حال تغییر است و کاهش مصرف خطراتی برای اقتصاد در پی دارد. دولت چین تا قبل از آغاز جنگ تعرفهای تلاش میکرد بر مصرف داخلی بیفزاید تا رشد اقتصاد وابستگی کمتری به صادرات و سرمایهگذاری داشته باشد. حالا نرخ تورم رشد کرده و مردم مجبور هستند از مصرف خود بکاهند.
اثر منفی بعدی جنگ تعرفهای، کند شدن رشد صادرات است. صادرات چین به آمریکا سال گذشته ۱۲ درصد کاهش یافت، در حالی که سال ۲۰۱۸ حدود ۵/ ۸ درصد افزایش یافته بود. تخمین زده میشود که کاهش صادرات بیش از یک درصد از رشد تولید ناخالص داخلی چین بکاهد. به دلیل شرایط کنونی نمیتوان گفت بدترین حالت پایان یافته و پیشبینی میشود سالجاری نیز شرایط برای چین سخت باشد. چالشهای دیگری نیز در برابر چین وجود دارد: کاهش توانایی اجرای سیاستهای حمایتی و رشد میزان بدهیها جزو این چالشها هستند.
دولت و بانک مرکزی چین باید از ثبات اقتصاد این کشور حمایت کنند، اما رشد بدهیها از جمله بدهیهای خارجی، کاهش بازده سرمایه، کمتر شدن مازاد حساب جاری و کاهش ذخایر ارزی خارجی عواملی هستند که هنگام تدوین برنامههای حمایتی باید مورد توجه قرار گیرند. بهرغم آنچه بیان شد افق اقتصاد چین مثبت است و این کشور در مسیر تبدیل شدن به بزرگترین اقتصاد جهان به حرکت خود ادامه خواهد داد. برنامههای کلان زیرساختی شامل ساخت ابرشهرهای بزرگتر از نیویورک بخشی از برنامه عظیم چین برای تحقق آن هدف است.
دولت چین در مسیر افزایش بهرهوری و جبران روند پیر شدن جمعیت حرکت کرده و نقاط ضعف را به سرعت مییابد و رفع میکند. یکجنبه از تبدیل شدن به بزرگترین اقتصاد جهان، پیشرو بودن در حوزه فناوری است. چین سرمایهگذاری عظیمی در فناوری نسل پنجم اینترنت و دیگر فناوریهای پیشرفته از جمله هوش مصنوعی کرده است و هدف از این سرمایهگذاریها کسب برتری در فناوریهایی است که به سرعت در حال گسترش هستند.
بانک مورگان استنلی به مشتریان خود پیشنهاد کرده در سهام شرکتهای فعال در حوزه فناوری پیشرفته، ساخت و ساز ابرشهرها، آموزش مجازی و نوآوری سرمایهگذاری کنند. بانک گلدمنساکس نیز پیشنهاد داده سرمایهگذاران به خرید سهام شرکتهای فعال در حوزه اینترنت نسل ۵ و سهام شرکتهای تولیدکننده لوازم مصرفی اقدام کنند. برخی تحلیلگران با اشاره به ریسکهایی که متوجه اقتصاد چین است میگویند فضا همچنان پر ابهام است در نتیجه باید احتیاط شود.