علی سرزعیم

پخش دیدار و گفت‌وگوی ریاست محترم جمهوری با همسفرهای رسانه‌ای سفرهای استانی از تلویزیون حاوی نکات مختلفی بود که باید مورد توجه دقیق افکار عمومی ‌و کارشناسان قرار گیرد. یکی از نکات محوری این برنامه، پرسش و پاسخ پیرامون سفرهای استانی بود. ایشان در پاسخ به این سوال که مهم‌ترین اشکال این سفرها چه بود، بر این نکته تاکید کردند که امکان دیدار چهره به چهره با بخش بزرگتری از جمعیت و حل مشکلات آنها در این سفرها فراهم نشد، چرا که محدودیت زمان، مانعی جدی برای این مساله بود و سپس نمونه‌هایی از حل مشکلات برخی افراد را از طریق نامه‌های ارسالی به ایشان بیان کردند. این شیوه حل مشکلات مردم دقیقا منطبق با ذهنیت بخش بزرگی از جامعه ایران است که از بوروکراسی اداری حاکم بر دستگاه‌های کشور ناراضی هستند. تاکید بر این که میان مراجعان و عالی ترین مقام هر سازمان ارتباطی چهره به چهره برقرار شود، به این دلیل است که بتوان نظام اداری و بوروکراسی را دور زد و از ورای آن به اجرای خواسته‌ها پرداخت. در واقع فرض اساسی در این شیوه حل و فصل مسائل اداری‌ای است که دستگاه‌ها عموما ناکارآمد هستند و حل مساله از‌طریق آنها بسیار زمانبر و فرسایشی است. به واقع بارمنفی کلمه بوروکراسی در زبان فارسی نشان از همین امر دارد، تا جایی که از کلمه بوروکراسی به جای اینکه به سازوکار اداری و سازمانی مقصود شود، کاغذبازی برداشت می‌گردد. تردیدی نیست که کاغذبازی و مشکلات اداری بخشی از مشکلات روزمره ما ایرانیان است و باید به مرور زمان آنها را حل نمود و نمی‌توان وجود چنین مشکلاتی را انکار کرد، اما باید توجه داشت که این تنها یک بعد قضیه است و مسائلی از این دست دارای جوانب دیگری هم هستند و قضاوت نهایی منوط به بررسی همه ابعاد موضوع است.

اساسا باید توجه داشت که بوروکراسی، یعنی سازمان‌های اداری بزرگ، از تبلورات جامعه مدرن به شمار می‌روند. بی‌دلیل نیست که ماکس وبر، جامعه‌شناس شهیر آلمانی که مهم‌ترین دغدغه‌اش مدرنیته و عقلانیت مدرن بود، در نهایت به موضوع بوروکراسی و سازمان رسید و دیدگاه‌هایش یکی از نظریات کلاسیک در این زمینه گردید. جامعه مدرن جامعه‌ای متفاوت از جامعه سنتی است، به این معنی که اندازه جوامع گسترش بی‌مانندی پیدا می‌کنند و پیچیدگی‌های زیادی در شیوه ارتباطات مردم به وجود می‌آید. در این شرایط دیگر سامان امور جامعه به سبک گذشته ممکن نخواهد بود. به طور کلی شیوه تمشیت امور در جوامع ساده، کوچک و سنتی به کلی متفاوت از جوامع مدرن است و نمی‌توان همان شیوه‌های گذشته و قدیمی‌ را برای اداره جوامع مدرن، بزرگ و پیچیده به کار گرفت. یکی از مهم‌ترین ارکان اداره جوامع مدرن بوروکراسی‌ها یا سازمان‌های اداری هستند. بوروکراسی‌ها سازمان‌هایی هستند که افراد بنا بر نقش خود در آن حضور دارند و شخصیت حقیقی‌شان اهمیت کمتری می‌یابد. به عنوان مثال همه پلیس‌ها لباس یکسانی می‌پوشند و چنان آرایش صورت انجام می‌دهند که به همدیگر شبیه گردند، گویی شخصیت حقیقی‌شان را در پشت لباس متحدالشکل پنهان یا انکار کرده و همه بر اساس نقشی که برایشان تعریف می‌شود، عمل می‌کنند. در بوروکراسی‌ها نیز قرار بر این است که کارمندان بر اساس وظیفه‌ای که برایشان تعریف می‌شود عمل کنند، فارغ از اینکه هر کدام چه خصوصیت شخصیتی داشته باشند. رابطه میان ارباب رجوع و یک کارمند اداره نیز از همین قاعده پیروی می‌کند. به عبارت دیگر غیررسمی ‌بودن و روابط قومی، فامیلی و تاثیر و تاثرات میان فردی به کلی رنگ می‌بازد و روابط اداری و غیرشخصی میان آنها حاکم می‌گردد.

در جامعه مدرن مدیران این وظیفه را بر عهده می‌گیرند که تا جای ممکن سازمان‌های تحت سرپرستی خود را به این وضعیت ایده‌آل نزدیک‌تر کرده و کارایی سازمان‌ها را بیشتر کنند. هنر مدیریت این نیست که با ارتباط با ارباب رجوع مسائل هر فرد را تک به تک حل کند، بلکه انتظار این است که بتواند با شناخت مشکلات، منابع خود یعنی نیروی انسانی و منابع مالی را چنان سازماندهی کند تا مشکلات بی پایان و روزمره مردم از خلال فرآیندهای روان و بوروکراتیک اداری حل و فصل گردد. از آنجا که عملیات برخی سازمان‌های بزرگ با یکدیگر نیازمند هماهنگی است و احیانا می‌تواند متعارض باشند، ضروری است تا در سطحی عالی یعنی دولت و مجلس چنین هماهنگی‌هایی انجام شود. لذا مسوولیت روسای دولت روان وشفاف کردن روابط سازمانی و ایجاد انگیزه کافی برای بهبود بورورکراسی‌های موجود است. چنانچه دولت و مدیران دولتی وقت خود را صرف رابطه نزدیک با مردم و حل مشکلات فرد فرد آنها کنند، زمان کافی برای اصلاح رویه، سیاست‌ها و سازمان‌های تحت سرپرستی خود نخواهند داشت. برای نمونه می‌توان به عملکرد موفق نیروی انتظامی‌ در ایجاد دفاتر دولت الکترونیک اشاره کرد. تاسیس این دفاتر نه تنها مشکلات انبوهی از افراد را حل کرد، بلکه ضرورت رابطه مستقیم میان ارباب رجوع و مسوولان گذرنامه و نیروی انتظامی‌ را به طور کلی منتفی ساخت. بخشی از توده مردم و جامعه دانشگاهی این انتظار را دارند که آقای احمدی‌نژاد توجه ویژه‌ای به اصلاح رویه‌های اداری داشته باشد، کمااینکه عملکرد اداری شهرداری‌ها در زمان ایشان پیشرفت غیرقابل انکاری داشت. امیدواریم در دو سال آینده بیش از آنکه وقت مسوولان طراز اول کشور صرف حل تک تک مسائل مردم شود، صرف اصلاح نهادها و قوانینی گردد که برطرف کننده مشکلات مردم در یک چارچوب نظام‌مند است.