ضرورت اعاده برجام و چالشهای فرارو
پیروزی نتانیاهو در انتخابات کنست، اعاده گروههای محافظهکار و راستگرای امنیتی به ساختار قدرت سیاسی اسرائیل و تغییرات احتمالی در کنگره آمریکا بهویژه مجلس سنای ایالات متحده، بهگونهای اجتنابناپذیر تاثیر خود را بر فضای روانی سیاست بینالملل بهجا خواهد گذاشت. نظریهپردازانی همانند رابرت جرویس به این موضوع اشاره دارند که بخش قابل توجهی از فرآیندهای سیاست بینالملل تحت تاثیر موضوعات ادراکی و روانی قرار میگیرد. جنگ، صلح، بحران و حلوفصل مناقشه در زمره موضوعات اصلی سیاست بینالملل است که با قالبهای ادراکی شهروندان و نخبگان ارتباط درهمتنیدهای برقرار میکند.
1- تاثیر پیروزی نتانیاهو در آینده دیپلماسی هستهای وین
دیپلماسی هستهای وین از این جهت اهمیت دارد که مقیاس کنش همکاریجویانه و ادراک مشترک دیپلماتها نسبت به موضوعات راهبردی را منعکس میسازد. نتانیاهو، حزب لیکود، ترامپ و حزب جمهوریخواه در زمره قالبهای نمادین سیاست بینالملل محسوب میشوند. اریکسون به این موضوع اشاره دارد که به همانگونه که قالبهای ساختاری و نهادی نقش موثری در شکلبندی رفتار کشورها دارند، مفاهیم نمادین و گفتمان سیاسی احزاب میتواند شکل جدیدی از کنش سیاسی و راهبردی را منعکس سازد.
شکلبندی جدید دیپلماسی وین بهگونهای اجتنابناپذیر تحت تاثیر پیامدهای پیروزی نتانیاهو در انتخابات کنست قرار میگیرد. تغییر در شکلبندی ساختاری قدرت در هر کشوری، اولویتهای جدیدی را برای زمامداران بهوجود میآورند. بنابراین نقشیابی نتانیاهو شکل جدیدی از امنیتسازی منطقهای را در ساختار سیاسی و الگوی کنش دیپلماتیک بازیگران منعکس میسازد. پیروزی نتانیاهو در انتخابات کنست بیانگر این واقعیت است که راستگرایی و فرآیندهای کنش امنیتساز بخش اجتنابناپذیر سیاست در جامعه و ساختار حکومتی اسرائیل است و این امر تاثیر خود را بر شکلبندیهای کنش سیاسی و رفتاری بازیگران در دیپلماسی وین و مذاکرات برجام بهجا میگذارد.
مقامات فرانسوی با دعوت از نتاهیاهو درصدد برآمدند تا شوک جدیدی به برنامه جامع اقدام مشترک وارد کنند. محور اصلی مذاکرات نتاهیاهو با مقامهای فرانسوی معطوف به مقابله با درخواستهای ایران برای تقویت ساختار حقوقی برجام خواهد بود. واقعیتهای راهبردی نشان میدهد که نظام بینالملل بهگونه تدریجی در فضای راستگرایی قرار گرفته است و این امر ریسکپذیری مقامهای حکومتی کشورهای مختلف در روند دیپلماسی هستهای و برنامه جامع اقدام مشترک را تحت تاثیر قرار میدهد.
بازگشت نتانیاهو و پیروزی حزب لیکود میتواند سیاست امنیتی اسرائیل در برابر گروههای فلسطینی، ساخت سیاسی کشورهای منطقهای و برنامه جامع اقدام مشترک را تحت تاثیر قرار دهد. نتانیاهو و حزب لیکود در حدود 24درصد آرای انتخاباتی کنست را بهدست آورده است و این امر موقعیت گروههای راستگرا برای ایفای نقش امنیتی اسرائیل در خاورمیانه را تحت تاثیر قرار میدهد. پیروزی نتانیاهو زمینه مقابلهجویی جدید اسرائیل با ایران و برنامه جامع اقدام مشترک را اجتنابناپذیر میسازد.
قدرتیابی نتانیاهو در اسرائیل اگرچه به معنای پایان برجام یا توقف سیاستهای محدودکننده ایالات متحده برای مقابله با قابلیت و اهداف هستهای ایران محسوب نمیشود، اما شرایط روانی و گفتمانی مقابله با سیاست منطقهای ایران را اجتنابناپذیر میسازد. تحرک سیاسی و ادبیات نتانیاهو در حوزه سیاست منطقهای و موضوعات راهبردی همانند برجام با نشانههایی از چالش و اقدام متقابل ایران روبهرو خواهد شد. بنابراین طبیعی بهنظر میرسد که فضای ابهام در آینده سیاست امنیتی خاورمیانه افزایش یابد.
2- تغییرات دموگرافیک کنگره آمریکا و آینده برجام
دومین موضوعی که تاثیر خود را بر آینده برجام بهجا میگذارد، تغییرات احتمالی در کنگره آمریکا خواهد بود. اگرچه جمهوریخواهان امیدوارند تا پیروزی خود را بر تمامی کنگره در مجلس سنا و نمایندگان تثبیت کنند، اما پیروزی نسبی آنان در یکی از مجلسین نیز میتواند زمینه ظهور چالشهای جدید برای بایدن در مذاکرات امنیتی و فرآیند دیپلماسی هستهای را بهوجود آورد. پیروزی احتمالی گروههای جمهوریخواه در آمریکا و تغییر در شکلبندی قدرت سیاسی اسرائیل که مبتنی بر پیروزی حزب لیکود با کسب یکچهارم کرسیهای کنیست است، ابهام در آینده برجام را افزایش خواهد داد.
تغییرات سیاسی و ساختاری در اسرائیل و ایالات متحده، بیانگر آن است که نظام سیاسی بینالمللی با نشانههایی از راستگرایی روبهرو خواهد بود. راستگرایی امنیتی جدید به مفهوم آن است که بازیگران از سازوکارهای سیاست قدرت و بازی با حاصلجمع صفر بهره میگیرند. در چنین شرایطی، همکاری برای نیل به منافع مشترک اثربخشی محبوبتری خواهد داشت.
در سال2022 همکاریهای بایدن و لاپید در ارتباط با موضوعات امنیت منطقهای و تحولات سیاست بینالملل ماهیت سازنده و همکاریجویانه داشته است. در فضای موجود سیاست جهانی، نتانیاهو امیدوار است تا شکل جدیدی از همکاریهای راهبردی با آمریکا در ارتباط با موضوعات امنیت منطقهای را فراهم آورد. اعزام ناو هستهای غولپیکر ایالاتمتحده به دریای مدیترانه، چالشهای امنیتی بیشتری را برای کشورهای منطقه بهوجود میآورد. ناو هستهای «درایور آخرالزمان» از این جهت اهمیت دارد که به موشکهای چندشاخهای تریدنت2 مجهز است و این موشکها میتواند هدفهای چندگانهای را ردیابی کند.
امنیتی شدن محیط منطقهای، تاثیر خود را در شکلبندیهای سیاست اجتماعی کشورهایی همانند ایران بهجا میگذارد. رادیکالیزه شدن سیاست در نظام جهانی، محیط منطقهای و ساخت داخلی ایران، برای امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی شکننده و پرمخاطره خواهد بود. ایران باید از انسجام اجتماعی و سیاسی درونساختاری برای مقابله با تهدیدات ترکیبی و هیبریدی بینالمللی بهرهمند شود. امنیتی شدن ساخت داخلی ایران، میزان شکنندگی اجتماعی در برابر تهدیدات بینالمللی را افزایش میدهد و اولویت بسیاری از گروههای اجتماعی را معطوف به رقابتهای ساختاری و سیاسی در داخل کشور میکند.
تاخیر در تصویب برنامه جامع اقدام مشترک، میتواند زمینه لازم برای چالشهای بیشتر در حوزه اقتصاد سیاسی ایران را بهوجود آورد. افزایش تورم به موازات کاهش امید به بهبود شرایط اقتصادی یکی از عوامل کاهش اعتماد اجتماعی به رفتار سیاسی دولت محسوب میشود. راستگرایی در محیط امنیت منطقهای ایران بهگونهای اجتنابناپذیر ضرورت انجام اقدامات متقابل در برابر تهدیدات منطقهای و بینالمللی را فراهم میسازد. در چنین شرایطی، انسجام اجتماعی و انعطافپذیری ساختار سیاسی میتواند زمینه لازم را برای افزایش ضریب مقاومت ایران در جهت ارتقای دستاوردهای دیپلماسی هستهای و مقابله با تهدیدات تصاعدیابنده بازیگران منطقهای و کارگزاران سیاست بینالملل فراهم سازد.
نتیجه
موضوعات راهبردی در قرن21 و جامعه شبکهای دارای ویژگیهای درهمتنیده خواهد بود. بحران امنیتی در هر حوزه جغرافیایی میتواند تاثیر خود را در ارتباط با سایر بازیگران بهجا گذارد. انتقال بحران زمانی شکل میگیرد که روندهای مشابه در کنش و ادراک امنیتی بازیگران بهوجود آید. بحران امنیتی موجود انعکاس گسترش فضای راستگرایی در سیاست جهانی خواهد بود. در چنین شرایطی هر گونه کنش معطوف به محافظهکاری امنیتی آثار خود را در ارتباط با سیاست، اهداف و کنش متقابل سایر بازیگران بهجا میگذارد.
روند دیپلماسی هستهای ایران در سال2021 و 2022 ماهیت نسبتا سازنده و همکاریجویانهای داشته است. واقعیت آن است که اگر سیاست جهانی و فرآیند کنش منطقهای در وضعیت ابهام قرار گیرد، در آن شرایط ایران نیز از سازوکارهای کنش متقابل بهره میگیرد. هرگونه الگوی کنش امنیتی اسرائیل و گروههای محافظهکار در ایالات متحده و در ارتباط با ایران و برنامه جامع اقدام مشترک، بهگونهای اجتنابناپذیر منجر به سازوکارهای کنش متقابل از سوی جمهوری اسلامی میشود.
ایران میتواند نقش جدید خود را برای ارتقای قابلیتهای تاکتیکی در حوزه هستهای فراهم آورد. اروپا، ایالات متحده و اسرائیل باید به این موضوع واقف باشند که سیاست بینالملل به مثابه خیابان یکطرفهای محسوب نمیشود که براساس آن زمینه برای اتخاذ اقدامات پرمخاطره و تاخیری بهوجود آید. بازتولید قدرت گروههای راستگرا در اسرائیل و کنگره آمریکا اگر منجر به وقفه در روند دیپلماسی هستهای شود، در آن شرایط ایران نیز باید بتواند اهداف ژئوپلیتیک و راهبردی خود را براساس ضرورتهای روابط بینالملل مبتنی بر خودیاری فراهم آورد.