صف بیماران خارجی برای پزشکان ایرانی
«پزشکان ایرانی را در کشورهای همسایه پزشکانی حاذق، متبحر و باتجربه میشناسند؛ پزشکانی که از پس درمان هر بیماری سختی برمیآیند؛ همین خوشنامی بسیاری از بیماران کشورهای دیگر را به ایران میکشاند برای درمان. نهتنها بیمارستانهای خصوصی بلکه بیمارستانهای دولتی هم مقصد برخی از همین بیماران شدهاند. اما سؤال اینجاست ایران در جذب گردشگری پزشکی توانسته با کشورهای دیگر همچون هندوستان، اردن، عمان، ترکیه و ... رقابت کند؟ آیا توانسته به بیمارانی که بهگفته وزارت بهداشت دست کم ۱۵۰۰ دلار ارزآوری برای بیمارستانهای کشور بههمراه دارد از مقابل پلکان هواپیما خدمات دهد؟ تحریمها چطور؟ تأثیری در جذب گردشگر پزشکی داشتهاند؟ این سؤالات را بیماران خارجی که در ۳ بیمارستان چشم پزشکی فارابی، بیمارستان مرکز قلب تهران و بیمارستان محب مهر بستری هستند، پاسخ میدهند. آنها نقاط ضعف و قوت گردشگری پزشکی ما را به زبانی ساده گوشزد میکنند. در این میان پزشکان ایرانی هم از محدودیتها و کمبودها در این بخش گلایهمندند.
گلایه گردشگران پزشکی از نبود اطلاعات بیمارستانهای ایرانی در کنسولگریها
بخش آیپیدی (بخش ویژه بستری بیماران خارجی) بیمارستان فارابی خلوتتر از بقیه بخشهای دیگر بیمارستان است. این بخش ویژه بیماران خارجی است که برای درمان به ایران آمدهاند. بیشترشان از عراق، اقلیم کردستان، جمهوری آذربایجان و عمان هستند. پیش از این که بیایند مدارک پزشکی را برای بیمارستان ایمیل کردهاند و بعد از دریافت پاسخ مثبت برای درمان بار سفر چند روزه را به تهران بستهاند. برای این که پروسه معاینه طول نکشد این بیماران را بدون نوبت پذیرش میکنند. ارجاع بیماران به پزشکان را واحد بینالملل بیمارستان به عهده دارد؛ مگر این که بیماری بخواهد برای معاینه پیش پزشکی که از پیش درخواست داده، برود.
نرگس وصال، مسئول واحد بینالمللی بیماران خارجی در این بخش مرا همراهی میکند. او میگوید: «برای پذیرش بیماران خارجی لازم بود بخشی ویژه راهاندازی شود که این کار را با هر مشقتی بود، انجام دادیم و بخشی با ۱۴ تخت به این واحد اختصاص دادیم. ابتدا شاید پذیرشمان به ۵ بیمار هم نمیرسید ولی بعد از مدتی کوتاه تعداد مراجعه بیماران خارجی بیشتر شده و معمولاً با گردشگران پزشکی روز و ساعت مراجعهشان را هماهنگ میکنیم. در این بخش سعی میکنیم بیماری که مراجعه میکند معطل پذیرش و نوبتدهی نشود و در کمترین زمان ممکن معاینه و درمان شود. ما بر اساس نوع بیماری چشم و حساسیت موضوع پزشک متخصص معرفی میکنیم.»
سری به بخش «آیپیدی» میزنم. بیشتر تختهای بیماران بستری پر است. روی یکی از تختها پسر ۹ ماههای به نام «مهدی حسین» آرام گرفته و مادرش برای او لالایی به زبان عربی میخواند. از بصره عراق آمدهاند. پسرشان به بیماری مادرزادی نارسایی شبکیه دچار است و بهتازگی تحت جراحی قرار گرفته. از پدر نوزاد میپرسم که چرا برای درمان ایران و در نهایت این بیمارستان را انتخاب کرده است؟ مترجم یا بهاصطلاح واسطه او کسی است که این خانواده را از مرز به اینجا آورده و به گفته خودش روزی ۲۰۰ هزار تومان بابت همراهی این خانوادهها پول میگیرد.
«در عراق اگر کسی بیماری حادی داشته باشد برای درمان به ایران میآید؛ چراکه اعتقاد داریم پزشکان ایرانی بسیار با تجربه هستند. برخی هم ترکیه میروند ولی موفقیت در ایران بیشتر و بهتر از کشورهای دیگر است.»
با بیمارستان فارابی آشنایی داشتید؟
ما اول به شیراز رفتیم و چند دکتر بعد از معاینه پسرم گفتند برای مداوا باید به بیمارستان فارابی تهران برویم؛ چرا که درمان آن فقط در این بیمارستان انجام میشود. خدا را شکر عمل موفقیتآمیز بود.
تصورتان از کشور ما که سالهاست با تحریمها دست و پنجه نرم میکند در بخش پزشکی چگونه بود؟
«تصور با حقیقت کاملاً متفاوت است. تحریمها اصلاً تأثیری در ایران نگذاشته است چون جنب و جوش مردم چیز دیگری را نشان میدهد. خدا را شکر در این مدت که بیمارستان بودیم در ارائه خدمات پزشکی کمبودی را ندیدیم. این را هم بگویم که داروهای شما در کشور ما خیلی طرفدار دارد. به هر حال بیشتر داروهایی که در کشورهای همسایه وجود دارد شاید برند اروپایی داشته باشند ولی معمولاً تاریخ مصرف گذشتهاند. ما معمولاً به اندازه نیاز مصرف دوره درمانمان دارو از ایران میبریم.»
«هیمن طالبی» بهخاطر پارگی قرنیه از اقلیم کردستان عراق به ایران آمده. اول به سنندج رفته و پزشکان توصیه کردهاند به فارابی بیاید. او از وضعیت رسیدگی و هزینه درمان بسیار راضی است ولی پیشنهادی به مسئولان ایرانی دارد. او میگوید: «اگر در بیمارستانهای ایران پرستارهایی باشند که به زبان عربی و ترکی و کردی آشنا باشند خیلی از مشکلات ما هم حل میشود. من فارسی نمیدانم و گاهی برای جواب گرفتن از سؤالاتم باید ساعتها منتظر بمانم تا شاید کسی پیدا شود کردی بداند. به نظرم این مهمترین دغدغه ما بیماران است.»
مصاحبه با چند بیمار دیگر که بیشترشان از عراق آمدهاند نشان میدهد آنها از روند رسیدگی پزشکی و درمان خود کاملاً رضایت دارند ولی از نبود برخی امکانات همچون مترجم، نبود اطلاعات بیمارستانهای ایران در سفارت و کنسولگریهای ایران در عراق گلایه دارند. آنها عنوان میکنند اگر اطلاعات کاملی در اختیار داشته باشند دیگر نیازی نیست بخشی از پول خود را به دلالان و واسطهها بدهند.
دکتر حسن خجسته، جراح و فوق تخصص شبکیه دانشگاه علوم پزشکی تهران ارزان بودن درمان و با کیفیت بودن خدمات پزشکی در ایران را ازجمله مهمترین علت مراجعه گردشگران پزشکی به ایران میداند و در رابطه با برخی کمبودها چنین میگوید: «متأسفانه تحریمها در برخی حوزهها به ما آسیب زده. بهعنوان مثال امکان انتقال پول وجود ندارد. ما بیمارانی داریم که مراجعه کردهاند و پروسه درمانشان زمانبر بوده و نیاز به تأمین هزینه داشتهاند ولی نتوانستهاند پول را از طریق بانکهای بینالمللی به حسابی در ایران منتقل کنند. اما یک موضوع هم که از آن غافل ماندهایم نبود یک زیرساخت منظم است که بتواند گردشگران پزشکی ما را در کشور مبدأ راهنمایی کند. زیرساختهایی که بتواند مراکز درمانی و پزشکان را معرفی کند و بیمار با ارتباط با بیمارستانهای مقصد شرح حالی از وضعیت خود اعلام کند و در صورتی که قابل درمان بود در یک زمان مشخص به ایران مراجعه کند نه این که میان دلالان و واسطهها گرفتار شود. بهنظرم مهمترین مسأله این است که باید کاری کنیم بیمار خارجی دغدغهای از زمان ورود به کشور تا خروج نداشته باشد.»
گردشگران پزشکی طرفدار پروپاقرص داروهای ایرانی
وضعیت در بیمارستان «محب مهر» شاید بهتر از بیمارستانهای دولتی باشد. واحد امور بینالملل برای رفاه حال بیماران خارجی و جذب بیشتر آنها از چندین مترجم که به زبانهای عربی، کردی و آذری آشنایی کامل دارند، بهره میبرد. تعداد بیماران خارجی که به این بیمارستان مراجعه کردهاند قابل توجه است. سرعت در پذیرش و معاینه، برخورد مناسب کادر بیمارستان، هتلینگ همراهان بیماران و استفاده از مترجم رضایتمندی بیماران را به همراه داشته و مسئولان بیمارستان مطمئن هستند همین موارد کوچک در معرفی شدن بیمارستانشان در کشورهای همسایه برای مراجعه دیگر بیماران خارجی بیتأثیر نباشد. «عباس طاماع» ۳۷ ساله اهل کشور عراق است. درد کلیه امانش را بریده بود و به توصیه یک آشنا به تهران میآید. حالا کلیهاش از سوی یکی از متخصصان سرشناس جراحی شده و چند روز دیگر مرخص میشود.
از او میپرسم که چرا در کشور خودشان زیر تیغ جراحی متخصصان کلیه نرفته است؟ دستش را در هوا تکان میدهد و میگوید: «نه. آنها هنوز تجربه کافی ندارند برای چنین جراحیهایی. من و خانوادهام برای جراحی به ایران میآییم؛ چرا که پزشکان ایران خیلی باتجربه هستند.»
هزینههای ایران از کشور خودتان ارزانتر است؟
آنچنان تفاوتی ندارد ولی کیفیت رسیدگی و درمان در کشور شما خیلی بالاتر از کشورهای دیگر است.
چرا برای درمان ترکیه نرفتید؟
هزینه درمان در آنجا بالاتر از ایران است و پزشکانش هم به پای پزشکان ایرانی نمیرسند.
مشکلی برای بیان تشریح بیماری یا سایر موضوعات با کادر پزشکی ندارید؟
بستگانم همراهم هستند و فارسی میدانند. البته بیمارستان هم مترجم دارد. به نظرم بیمارستانهای ایران به نسبت گذشته خیلی بهتر شدهاند و به بیماران خارجی توجه بیشتری میکنند.
«علی ابو حامد» ۳۵ ساله مهندس مکانیک است. اهل بغداد و برای جراحی ستون فقرات به بیمارستان محب مهر آمده. یک هفتهای میشود که روی تخت ۲۰۲ خوابیده تا سرپا شود و برگردد شهرش. او درباره بیماریاش میگوید: «سالهاست دیسک کمر اذیتم میکرد. جرأت این که در عراق زیر تیغ جراحی بروم را نداشتم. یکی از دوستانم گفت برای جراحی به تهران بیایم. آن قدر تعریف و تمجید کرد که بعد از گرفتن نوبت به بیمارستان مراجعه کردم.»
خدماتی که از بیمارستان گرفتهاید همان چیزی است که انتظار داشتید؟
بله. بیمارستان خیلی تمیز است و رفتار کادر درمانی فراتر از تصورم بود. البته سال پیش یکی از دوستانم همینجا عمل کرده بود وعکسهای بیمارستان را دیده بودم و کم و بیش با محیط آشنا بودم.
مشکلی در رابطه با دارو یا تجهیزات پزشکی برایتان به وجود نیامده؟
نه اصلاً. همه چیز مهیا بود. داروهای اینجا بیشتر ایرانی است و کیفیت خوبی دارند. بیشتر داروخانههای عراق از همین داروها استفاده میکنند. کیفیت داروهای ایرانی در کشورهای عربی زبانزد است. در بخش گوارش بیماری از جمهوری آذربایجان بستری است؛ «آیدین امیداف» ۶۸ ساله از باکو آمده. ۱۰ روزی میشود که بهدلیل جراحی معده بستری شده. برای صحبت با او نیاز به مترجم ندارم. ۵ سال است با این بیماری سر میکند و به پیشنهاد دکتر آذربایجانی به تهران آمده. او درباره مراجعهاش به این بیمارستان میگوید: «پزشک پروستاتم در باکو گفت برای این که از درد معده خلاص شوم به ایران بروم. توصیهاش را گوش کردم و با دخترم آمدیم. پیش از آمدن درباره بیمارستانهای تهران و پزشکان متخصص گوارش تحقیق کردیم و دخترم به بیمارستان ایمیل زد و پس از گرفتن جواب بار سفر را بستیم. اینجا رسیدگی خوب است و مشکل خاصی ندارم. داروهای شما به نسبت داروهای کشور ما خیلی خوب هستند. داروهای ما بیشتر روسی هستند و کیفیت خوبی ندارند.»
اگرچه وضعیت عمومی «آیدین امیداف» بهتر از گذشته است ولی وضعیت مالی او آنچنان تعریفی ندارد. چند مرتبه در میان کلامش به زبان آذری تکرار میکند: «پارا یوخدی» (پول نیست) بستگانم نمیتوانند برایمان از طریق بانک پول بفرستند.» پروسه درمان او بهدلیل آنژیوگرافی کمی هزینهبر شده و دخترش هم راضی نمیشود او را برای ادامه روند درمان به باکو ببرد. دخترش میگوید اگر پدرش را به شهرشان برگرداند پزشکان نمیتوانند بخوبی او را مداوا کنند.
دکتر یوسف عطاییپور فوق تخصص کلیه که در کشور آذربایجان هم شناخته شده و از سال ۸۸ پزشک مسئول بخش آیپیدی بیمارستان محب مهر است درباره توریسم پزشکی در کشور میگوید: «مشکلات ما در گردشگری پزشکی به صنعت گردشگری برمیگردد. عدم آگاهی بیماران خارج از کشور از امکانات درمانی، تجهیزات و نیروی انسانی مجرب در کشورمان به این شاخه از گردشگری ما آسیب میزند. بیماران خارجی که برای جراحی یا پیوند به بیمارستان ما مراجعه میکنند از کشورهای همسایه هستند و سؤال من اینجاست که آیا ما برای جذب گردشگر پزشکی تبلیغات کردهایم؟ وزارت گردشگری ما چه کاری در این زمینه کرده است؟ چقدر در کنگرههای پزشکی توانستهایم این قابلیت را به شرکتکنندگان نشان بدهیم؟ پاسخ مشخص است که ما همچنان به روش سنتی کار میکنیم یعنی این که گردشگر پزشکی از روند جراحی یا درمان خود در ایران رضایت دارد و در کشور خودش از پزشک یا بیمارستانهای ایرانی تعریف میکند و بدین ترتیب به جذب بیمار خارجی کمک میکند. البته باید به این نکته هم اشاره کنم که بیمارستانهای ما چقدر خود را برای پذیرش بیماران خارجی آماده کردهاند؟ آیا توانستهاند به نیروهای خود آموزش کافی برای برخورد مناسب با بیماران را بدهند؟ زبان بینالمللی را چطور؟ یا این که سلایق و ذائقه بیماران و همراهان آنها را در مسائلی همچون غذا و هتلینگ رعایت میکنند؟ اینها نکاتی است که باید اصلاح و به روز شود تا بتوانیم از دور رقابت با کشورهایی همچون ترکیه، هند و عمان حذف نشویم. ترکیهایها در کشورهای سوریه و عراق و حتی جمهوری آذربایجان کلینیک زدهاند و در این بخش بسیار خود را مطرح کردهاند؛ در حالی که در دانش پزشکی و تجربه سطحشان از پزشکان ایرانی پایینتر است. به نظرم باید یک برنامهریزی دقیق برای انسجام بخشیدن به گردشگری پزشکی از سوی سازمانهای متولی و حتی بیمارستانها صورت بگیرد.»
بهگفته دکتر عطاییپور، کادر پزشکی ارتباط خود را با بیماران خارجی که تحت مداوا قرار میگیرند و به کشورشان بازمیگردند، حفظ میکند و پیگیر وضعیت آنها هستند و از طرفی اگر بیماران نیاز به اطلاعات یا کمکی داشته باشند کادر پزشکی از طریق ایمیل، تلگرام و واتس اپ پاسخگوی آنهاست. اما مسائل دیگری هم وجود دارد که بیماران خارجی را گلایهمند میکند مثلاً فیلتر بودن فیسبوک، یوتیوب، توئیتر و... که شاید در ابتدا بسیار بیاهمیت به نظر برسند اما شکوفه دهکردی، مسئول واحد بینالملل بیماران خارجی بیمارستان محب مهر در این باره میگوید: «عراقیها خیلی از فیسبوک استفاده میکنند و جمهوری آذربایجانیها از یوتیوب. آنها به خاطر مشکلات دسترسی به شبکههای اجتماعی از این موضوع ناراحت میشوند و ما برای این که دلگیر نباشند تا حد ممکن اینترنت بدون فیلتر در اختیارشان میگذاریم. گذشته از این مسائل، کادر پزشکی با موضوع مهمتری همچون تحریمها سعی کرده تا رضایت بیماران را جلب کند ولی گاهی نبود برخی تجهیزات مثل قطعات ارتوپدی یا باتریهای قلب باعث شده بیماران خارجی به کشورهای دیگر سفر کنند.»
رئیس بیمارستان محب مهر درباره این که گردشگران پزشکی چگونه جذب این مرکز درمانی میشوند، میگوید: «ما سالانه ۴ هزار بیمار سرپایی و بستری غیر ایرانی داریم که در سالهای اخیر بیشترین آمارمان از کشور عراق و کردستان عراق بوده است. البته گردشگرانی از کشور آذربایجان، تاجیکستان و ترکیه نیز داریم. ۵۲ درصد از بیماران ما از طریق دلالان و واسطهها میآیند، ۲۷ درصدشان مستقیم به بیمارستان مراجعه میکنند و بقیه نیز از طریق وب سایت و شبکههای اجتماعی با پزشکان بیمارستان ما آشنا شده و مراجعه میکنند.»
دکتر محمدجواد سلیمانی در ادامه از مشکلات صدور ویزای پزشکی بیماران افغانستانی نیز گلایه میکند و میگوید: «بهتر است کنسولگری ایران در افغانستان راهکاری برای مراجعه بیماران افغانستان به ایران بیندیشد؛ چرا که این بیماران بهدلیل زبان مشترک و مذهب و وجود آشنایان در ایران تمایل دارند ایران را بهعنوان مقصد گردشگری پزشکی انتخاب کنند اما ناچاراً هند را مقصد گردشگری پزشکیشان قرار میدهند.»
رئیس بیمارستان محب مهر با بیان این که دلالها هر جا پول بیشتری باشد گردشگر پزشکی را آنجا انتقال میدهند، میگوید: «واقعیت این است ما از چند سال گذشته با دلالهای مورد اعتماد کار میکنیم، در بسیاری از مواقع دلالها به ما میگویند صورتحساب را به مریض ندهید تا خودشان از نظر مالی با بیمارستان در ارتباط باشند. ولی ما یک قراردادی بین بیمار و بیمارستان از همان روز اول میبندیم و مترجم یا دلال یا رابط زیرش را امضا میکند و متعهد میشود که در طول پروسه درمان همراه مریض باشد بعد از آن صورتحساب را شفاف به مریض تحویل میدهیم تا اگر دلالها پول مازاد از مریض گرفتند در جریان باشند.»
دلالها و واسطههایی که در بخشهای آیپیدی بیمارستانها حضور دارند معمولاً ایرانیاند و برخیها یک رگهشان عرب زبان است. گردشگران پزشکی میگویند؛ دلالهایی که لب مرزها هستند معمولاً رانندهاند. آنها گاهی خانههایشان را به گردشگران پزشکی اجاره میدهند و بواسطه حضور عربها در منطقه دولتآباد تهران تراکتهایی را برای معرفی خودشان چاپ کرده و در دولتآباد تهران و کشورهای همسایه پخش میکنند. دلالان حتی در دولتآباد بیلبورد تبلیغاتی میزنند و بیماران را از این طریق جذب میکنند.
در پایان سری هم به بخش سرپایی بیمارستان مرکز قلب تهران میزنیم. گفتوگو با چند بیمار خارجی که از کشور عراق و جمهوری آذربایجان برای جراحی قلب، استنت و آنژیوگرافی و عمل قلب باز آمدهاند نشان میدهد تمایل بیماران خارجی برای سفر به ایران و تحت معالجه قرار گرفتن از سوی پزشکان ایرانی بیش از پیش افزایش داشته است و این موضوع نشان میدهد پزشکی کشورمان تا چه میزانی به رشد و پیشرفت رسیده است. اما وجود برخی کمبودها از جمله قطع بودن سیستم بینالمللی بانکی، نبود ارتباط با شرکتهای بیمهای کشورهای دیگر، نبود زیرساخت مناسب برای تبلیغ توانمندیهای پزشکی و درمانی کشورمان در سایر کشورها، نبود یک اطلس از مشخصات بیمارستانها و مراکز درمانی در سفارتخانههای کشورمان موانعی است برای جذب گردشگری پزشکی.»
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.