کینه و کدورت تا کجا؟عکاس و خبرنگاری که حقوق دو میلیونی هم نمی گیرد کجای معادلات شما قرار دارد که باید خودروی پراید یا ۲۰۶ او را آتش بزنید؟ اصلا متوجه رفتارهای تان هستید؟ همه این کارها را تماشاگرنماها کرده اند؟آیا چند هزار نفری که در ورزشگاه بودند و فحاشی می کردند همه تماشاگر نما بودند؟بگذاریم حداقل این لقب برای تماشاگرنماها باقی بماند!چرا عادت کرده ایم خودمان را گول بزنیم و برای اینکه هواداری مثلا در تبریز یا اصفهان از دست مان ناراحت نشود رفتارهای نابهنجار آنها را لاپوشانی می کنیم و سالیان سال است که می نویسیم:«تماشاگر نما»اصلا کدام تماشاگرنما،کدام مخرب؟سال هاست که تیم های تهرانی در شهرستان با مشکل روبرو می شوند و تیم های شهرستانی در تهران.زد و خورد بوده،شکستن سر بوده،کوری چشم بوده و حالا آتش زدن ماشین هم به آن اضافه شده است.

داشتم واکنش میلیون ها هم وطن به حرف هایی که کوبیاک بازیکن تیم ملی والیبال لهستان علیه ایرانی ها زده بود را می خواندم.همه چنان سینه سپر کرده بودند که فرهنگ ما فلان است،بی تمدن شمایید و هزار و یک نسبت دیگر که هیچ کدام شان را حداقل در کل کل های امروزی در فوتبال ایران ندیده ام.شاید هم ما در جای دیگری زندگی می کنیم که این چیزها را ندیده ایم!؟ آیا اگر امروز یک عربستانی فیلم خشونت های بازی پرسپولیس و سپاهان را ببیند و آنها را برای فیفا بفرستد نمی تواند آنها را برای نیامدن به ایران قانع کند؟خودروی یک عکاس را آتش می زنید فقط برای اینکه بگویید از پرسپولیس متنفر هستید؟بیشتر خودروهایی که پلاکشان نمره تهران بوده یا شیشه اش شکسته،یا درهایش قر شده و یا لاستیک هایش ترکیده.فردا روزی که همه این بازی ها تمام شد آیا کینه ها هم تمام می شود؟آیا پشیمانی ای وجود دارد و آیا چند روز آینده به این فکر می کنید که ممکن است سرمایه سال ها تلاش یک خبرنگار یا عکاس را به باد داده باشید؟ارزشش را دارد؟خودتان را فقط یک لحظه جای آن عکاس یا خبرنگاری بگذارید که پس از پایان بازی و با همه خستگی اش یکدفعه با خودروی آتش زده اش روبرو می شود.این حس قابل توصیف نیست.نه؛نمی خواهیم،این فوتبال را با این کینه،با این نفرت و با این تفرقه پراکنی نمی خواهیم.این فوتبال و حاشیه هایش را نمی خواهیم...

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.