پرسش های ناتمام درباره منابع مالی فیلم ها
پرسش درباره منبع مالی ساخت فیلمها در جشنواره فجر ۳۷. پرسشی که واکنش سینماگران را هم به همراه دارد درباره این است که سرمایه فیلم ها از کجا آمده است.
درحالی که معاونت سینمایی جدید در اولین اقدام خود برای شفافسازی، مالکین تمام فیلمها و درصد سهامشان از هر اثر را به صورت رسمی اعلام کرده است. حتی سهم خود فارابی را در فیلمهای جشنواره روشن کرده است که مشارکت داشته اند یا وامی به فیلمها اعطا شده است و حالا همه میدانند پول ساخت کدام فیلم از سوی چه کسانی پرداخت شده است اما هنوز چالشیترین پرسش تکراری از فیلمسازان فجر این است که از کجا آورده اند؟
کافی است روی گفتههای کارگردانان و تهیهکنندههای فیلمهای جشنواره فجر سیوهفتم مروری داشته باشیم. آنالیز پرسشها از فیلمسازان نشان میدهد که کدام سئوال درباره مسائل مالی فیلمها و توسط چه کسانی پرسیده میشود. فیلمسازان هم تقریبا همگی سعی میکنند از این سئوال طفره بروند و این بحث ناقص تقریبا مدام و بعد از هرفیلم تکرار میشود.
ما همه با هم هستیم؟!
برای «قصر شیرین» میرکریمی از او درباره بودجه فیلم «ما همه با هم هستیم» سئوال پرسیدند. برای فیلمی که اصلا به جشنواره فجر نیامده است.
میرکریمی آمادگی اش را دارد و میگوید: «منتظر این سئوال بودم. گروهی که با طنزهای مبتذل سینما را مونوپل خود کرده اند، این جو را راه انداخته اند. به نظر من پول کثیف، پولی است که از شوخیهای مستهجن از جیب مردم به اسم فیلم کمدی دربیاید.»
او به خاطر فیلمی که برای کمال تبریزی تهیه کرده و چهرههای سرشناس سینمای ایران از مدیری تا گلزار و دیگران درآن نقش ایفا می کنند زیر فشار است و می گوید این توطئه طنزسازهای شانه تخممرغی مبتذل است تا برایشان حاشیه بسازند.
از کجا آورده اید دوست عزیز؟
اما فقط میرکریمی زیر این فشار نیست. کارهایی که سرمایهشان توسط رنجکشان مالک شرکت دلتابان فراهم شده است هم همین روزگار را از سر می گذرانند. مدام این سئوال ها از آنها پرسیده میشود. اما این سرمایه گذار قبلتر مصاحبه کرده و گفته هر ارگانی به او و اموالش تردیدی دارد، بررسی کند چون او حتی ریالی معوقه مالی هم ندارد و اصلا وامی نگرفته است.
پرسشهای گروه دلواپس سرمایههای نامشروع برای فیلمسازی، برای فیلم «شبی که ماه کامل شد» هم قاسمی تهیه کننده فیلم را به دلیل رفاقت و نزدیکی با محمد امامی، مالک معنوی سریال شهرزاد از لبه تیغ گذراندند و او هر نوع ارتباط مالی با امامی را تکذیب کرد. قاسمی از این گفت که ملاک حال فعلی افراد است و او برای فیلمش از یک اسپانسر بومی در استان سیستان و بلوچستان استفاده کرده است.
«ماجرای نیمروز؛ رد خون» و «قسم» هم در مورد دریافت سرمایه از برخی ارگانها به چالش کشیده شدهاند. موگویی برای داشتن اسپانسرهای دولتی و عمومی چون بانک شهر و مناطق آزاد نیز زیر سئوال بود . کار به جایی رسید که تقریبا همه کارگردانها با سئوال از کجا آورده اید روبرو بودهاند .
چند نفری مثل موگویی میزان هزینههای فیلمشان را اعلام کرده اند و بقیه هم معمولا طفره رفته اند. گاهی هم یکی مثل مهناز افشار به کمک کارگردان فیلمش آمده و گفته: «مگر شما می دانید پول رسانههایتان از کجا میآید؟ ببینید حرف فیلم چیست، اینکه سرمایهاش از کجا آمده خیلی مهم نیست.»
گفته ای که البته خیلی مبنای خوبی نیست برا توجیه استفاده از پولهای مشکوک.
شفافیت دوای درد!
واکنش حسین انتظامی، معاون سینمایی به پرسش درباره این پولها شاید بهترین مبنا برای حل مشکل مبارزه با فساد باشد. راهکار او شفافیت است. به طور رسمی قبل از جشنواره فیلم فجر درباره مالکین فیلمهای سینمای ایران اطلاعرسانی شد. انتظامی تاکید کرد شفافیت بهترین روش مبارزه با ورود احتمالی پولهای مشکوک است.
اتفاقی که دلهره دلواپسان سینمایی را از بین میبرد و امکان هر فعالیتی غیر از بیزنس سینما را از سرمایهگذاران گذری که مسیرشان به دلایل دیگری به عرصه تولیدات فرهنگی میافتد، میگیرد.
این فرصت را هم برای نهادهای نظارتی ایجاد خواهد کرد که خیلی شفاف به اطلاعات افرادی که وارد عرصههایی چون سینما شده اند دسترسی داشتهباشند.
اینگونه آنها که با عشق، دغدغههای فرهنگی و یا حتی تجارت و شهرت به سینما سرمایه میآورند اما پولهایشان مشکل قانونی ندارد هم از این انگها در امان میمانند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر