در ادامه این مطلب آمده است: پومپئو در پایتختهای خلیج فارس از جمله پادشاهی عمان و دولت قطر چرخید، اما طبعا واضح ترین صحبتهایش در ریاض و در دیدار با ملک سلمان و ولی عهد سعودی، بن سلمان مطرح شد.

در دوحه، وزیر خارجه آمریکا در مورد دو مساله صحبت کرد که هیچ انسجامی با یکدیگر نداشتند، از یک سو بر محاصره و جلوگیری از فعالیت های ایران تاکید نمود و از سوی دیگر، صحبتهایی کرد که می تواند بیانگر بی اهمیت بودن اختلاف دولتهای عربستان، امارات، بحرین و مصر با سیاستهای قطر باشد.

چطور می توان صحبتهای پومپئو را درک کرد؟ قطر به صراحت اعلام می کند که در جبهه ایران حضور دارد، تحریمهای آمریکا علیه آن را نمی پذیرد و مواضع سیاسی ایران را شرافتمندانه می داند. علاوه بر اینکه به حماس و حزب الله که از سوی ایران تغذیه می شوند، کمک می کند.

شاید بتوانیم موضع پادشاهی عمان در مورد ایران را درک کنیم، این کشور وارد درگیریهای ایران با منطقه عربی نمی شود و بنابر اعتبارهای خاصی، به حکم همسایگی جغرافیایی با ایران، رابطه خود با آن را حفظ کرده است و دول خلیج فارس و غربیها نیز نقش میانجی عمان را پذیرفته اند و آن را کانال ارتباطی خود با ایران می دانند.

اما قطر هیچ توجیهی برای ارتباط نزدیک خود با ایران ندارد، همانطور که از مجوز جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در این باره محروم است.

وزیر خارجه ایالات متحده در پایتخت قطر در مورد نقشه خود برای تشکیل ائتلاف استراتژیک در خاورمیانه برای مقابله با ایران و حل بحران قطر صحبت می کند، بی آنکه به این مساله توجه داشته باشد که علت اصلی محاصره قطر توسط هم پیمانان عربش، ارتباط آن با ایران است.

در این میان، سوال مهمی که متوجه دولت آمریکا می شود، آن است که بدون مهار هم پیمانان ایران، چطور می خواهد خود ایران را کنترل کند؟ چرا ایالات متحده متوجه نقش سیاستهای قطر در ادامه رفتارهای منطقه ای ایران نیست؟!

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.