پیچیده مثل رسول خادم
علی عالی در روزنامه اعتماد نوشت: ««پیچیده»؛ بهترین واژه برای توصیف رسول خادم، اظهار نظرهایش و استعفایش همین است. پیچیدگی همیشه در سایه رییس این روزهای فدراسیون کشتی بود؛ حتی روزهایی که همزمان ریاست فدراسیون کشتی، عضویت در هیات رییسه اتحادیه جهانی کشتی و سرمربیگری تیم ملی کشتی ایران را بر عهده داشت. رسول خادم از همه این سمتها استعفا داد اما سوالهای مبهم زیادی پشت این استعفا پاسخ نداده باقی ماند تا نشود این استعفا را به درستی تحلیل کرد؛ استعفایی که حتی مورد پذیرش وزارت ورزش هم قرار نگرفت.
پیچیدگیهای ذهن و عمل رسول خادم و فراز و فرودهای تصمیمهایش در همه این سالها میتواند تصویر بهتری از او را نشان دهد:
١- اولین بار خبرنگار کیهان ورزشی با پیچیدگیهای ذهن او آشنا شد. جوانی بیستساله بود که در آن گفتوگو نظراتش درباره کمونسیم را صورتبندی کرد. شگفتی خبرنگار وقتی بیشتر شد که رسول خادم درباره کسب مدال طلا در المپیک، آن را دستیافتنی دانست؛ موضوعی که آن روزها برای ورزش ایران دستنیافتنی بود.
٢- در کارنامه رسول خادم تنها یک اظهار نظر سیاسی دیده میشود. آن هم سال ١٣٧٦ و انتخاب میان سیدمحمد خاتمی و علیاکبر ناطقنوری برای انتخابات ریاستجمهوری. او برای اولین بار و تنها همان بار موضع سیاسیاش را اعلام کرد: رای به علیاکبر ناطقنوری. از آن روز دیگر در هیچ نشست سیاسی یا دورهمی جناحی دیده نشد؛ هر بار به یک بهانهای.
٣- تجربه شورای شهر اول در تهران موفقیتآمیز نبود و اصلاحطلبان ناامیدکننده ظاهر شدند. رسول خادم به پشتوانه مدیریت تیمهای ملی کشتی برای انتخابات شورای شهر تهران کاندیدا شد. نام او در لیست «آبادگران» دیده شد. سرلیست آبادگران، مهدی چمران بود و خروجی شورا، انتخاب محمود احمدینژاد. رسول خادم پس از رایگیری در ۹ اسفند ۸۱ به عنوان نفر یازدهم وارد شورای شهر تهران شد.
٤- پانزده عضو شورای شهر دوم، حلقهای تشکیل دادند تا شهردار تهران از دلِ این حلقه انتخاب شود. نفر آخری که به این جمع اضافه شد، رسول خادم بود. از ٧٠ اسم به ٤ اسم رسیدند. امیررضا واعظآشتیانی که بعدها مدیرعامل استقلال شد، به عنوان یکی از اعضای ١٥نفره، دوربین هندیکم به دست گرفت و از برنامههای اعلامی چهار کاندیدا فیلم گرفت برای آگاهی اعضای شورا. پیش از آغاز شورای دوم اعضا روی نام احمدینژاد توافق کردند و در اولین جلسه، این انتخاب را به رای گذاشتند. محمود احمدینژاد با ١٣رای انتخاب شد، با یک رای مخالف و یک رای ممتنع. تنها رای مخالف، رسول خادم بود.
٥- شورای دوم پلکان صعود احمدینژاد و حامیان او شده بود. آبادگران اول شورای شهر را تسخیر کردند، سپس مجلس را فتح کردند و در نهایت احمدینژاد را به صندلی ریاستجمهوری رساندند. رییسجمهور اصرار داشت به جای او، محمد علیآبادی شهردار تهران شود. آبادگران اما محمدباقر قالیباف را گزینه نهایی انتخاب کردند. هفت نفر مخالف شامل چمران، کاشانی، شیبانی، شکیب، خانم خیر، شریعتمداری و بیادی یکطرف و ٧نفر دیگر مقابل آنها برای انتخاب علیآبادی. رای خادم تاییدکننده بود. اطرافیان احمدینژاد یک پیشنهاد ویژه برای رسول خادم داشتند؛ به محمد علیآبادی رای بدهد و رییس سازمان تربیتبدنی شود. تکرای تاییدکننده خادم به قالیباف رسید و علیآبادی به جای خادم به سازمان تربیتبدنی رفت.
٦- محمود احمدینژاد حالا خطر رقیب را احساس کرده بود. دولتش برای محدود کردن اختیارات شوراها اقدام و لایحهای تنظیم کرد که با شگفتی اعضای شورای شهر همراه شد. گفته میشد برنامه احمدینژاد محدود کردن محمدباقر قالیباف بود. حسن بیادی، نایبرییس شورای شهر آن روزهای تهران با زیر سوال بردن این لایحه، قصد نهایی آن را «برچیده شدن شوراها» ارزیابی و اعلام کرد: «اقدام دولت قطعا رنگ و بوی سیاسی هم دارد.»
اما رسول خادم به عنوان رییس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورا موضع تندتری گرفت: «شورای شهر، دولت را فرزند خود میداند اما متاسفانه این فرزند هماکنون ناخلف از آب درآمده است.»
٧- قالیباف دو سال شهردار تهران بود تا شورای سوم شهر تهران از راه رسید. وقت انتخاب شهردار تازه بود. لابیهای دولت احمدینژاد فعال شد. جلسه غیر علنی شد و این بار رسول خادم گزینه چمران و احمدینژاد شده بود! آن هم مقابل محمدباقر قالیباف. درباره آن جلسه، حرفوحدیثهایی منتشر شد. اختلاف نظرها زیاد بود؛ جلسهای که صبح آغاز شده بود تا غروب به طول انجامید. چمران روی نام رسول خادم اصرار داشت اما اصلاحطلبان شورا به این اعتقاد رسیدند که رسول خادم به واسطه نزدیکی چمران به احمدینژاد ممکن است «شهردار نزدیک به دولت» شود. آنها پشت قالیباف ایستادند و رسول خادم با یک رای شکست خورد.
٨- دولت روحانی روی کار آمده بود و محمود گودرزی به دلیل عملکرد ضعیف، از وزارت ورزش و جوانان کنار گذاشته شد. دکتر ترکان لابیهایی را برای انتخاب رسول خادم به عنوان وزیر ورزش و جوانان آغاز کرد. موضوع را با معتمدینش در میان مدیران ورزش ایران طرح کرد اما پاسخ همه یک جمله بود: «ما را معاف کنید.»
٩- مسابقه دادن با رژیم صهیونیستی در ورزش ایران خط قرمز است. رسول خادم پرچمدار تعیین تکلیف این موضوع شد. عرف مدیران ایرانی بر این است که موضوع را با لابیهای پشتپرده و نشست با بزرگان سیاست حل کنند اما رسول خادم از ابتدا موضوع را به فضای عمومی منتقل و دربارهاش موضعگیری کرد. به خادم پاسخی داده نشد اما فشار به او افزایش یافت تا آنجا که دیروز متن استعفایش را منتشر کرد. موضوع حل نشد بلکه پیچیدهتر شد. مثل پیچیدگیهای مسیری که رسول خادم تا به امروز طی کرده است.»
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر