زلزله یا پسلرزههای دوران پساداعش در خاورمیانه؟
باخت های سیاستهای منطقهای ریاض در مقابل تهران در دوران پسا داعش شرایط بسیار مبهمی را برای کل منطقه و کشورهای تاثیرگذار بوجود آورده است. این یک واقعیت وجودی منطقه است که هم قدرت ها و بازیگران خارج منطقه ای در این صحنه حضور دارند و هم کشورهایی در درون منطقه همچون ایران و عربستان هر کدام دارای کارتهایی برای بازی هستند و همه تلاش میکنند که برای تثبیت موقعیت خود و بهره برداری از وضع موجود از اهرمها و کارتهای خود به نحو مطلوب استفاده کنند. یعنی در مقابل اقدامات بازیگران داخلی، از سوی کشورهای برون منطقهای نیز سلسله اقداماتی در جهت تامین منافع خودشان در حال پیگیری است که هم به پیچیدگی اوضاع کمک کرده و هم نشان از آن دارد که آنها منطقه را به حال خود رها نکردهاند. بدین سبب برای رسیدن به شمای کاملی از اوضاع کنونی و روند آتی تحولات، مجموعه اقدامات کشورهای درون و برون منطقهای را باید در یک ماتریس چند در چند ریخت تا حالتهای مختلف را بتوان مورد بررسی قرار داد و به ساده انگاری در سیاست خارجی و شعار زدگی دچار نشد. با این تفاصیل به نظر می رسد زمینه رقابت دو کشور باید در سیاست خارجی باقی مانده و هم به حوزه کشورهای ثالث وارد نشود که شاهد جنگ های جدید نیابتی باشیم، آن گونه که در سوریه اتفاق افتاد و هم به حوزه مسائل داخلی وارد نشود. زیرا تحولات داخلی عربستان ناشی از گسلهای نسلی و بحران جانشینی است که باخت های اخیر و بن بست های سیاست خارجی سعودی نیز به آن دامن خواهد زد. ما نیز در داخل و سیاست خارجی چالش های زیادی داریم و یکی از آنها عربستان است که باید با حلم، بردباری، قاطعیت و صد البته با راهبرد مدون به حل و فصل آن اقدام کرده و با دیپلماسی متفاوت و بهره برداری از فرصتها به حل مشکلات دو کشور اقدام نمائیم. یعنی در مورد عربستان، روشهای سنتی دیگر اصلا جواب نمیدهد. اگر آنها برای انسجام داخلی نیاز به دشمن تراشی دارند، ما بر عکس به آرامش برای هدایت تحولات سیاسی اجتماعی منطقه نیاز داریم. زیرا هم عربستان با وجود چند گسل سیاسی اجتماعی و حکومتی مانند گسل نسلی، بحران جانشینی و به بن بست رسیدن سیاستهای پنجسال اخیرش یک دوره گذار جدید را طی میکند و اگر یکی یا چند تا از این گسلها فعال شوند در عرصه داخلی و خارجی این کشور بسیار تاثیرگذار است و می تواند تاثیرات عمیقی نه تنها در جامعه و سیاست و حکومت این کشور بلکه کشورهای منطقه بجای گذارد. از منظر خارجی نیز عربستان به پشتوانه حجم نقدینگی بالایش توانسته در جهت گیریهای آمریکا و اروپا نسبت به منطقه اثر بگذارد. و لذا از این جنبه نیز ما نباید با اقداماتمان به نزدیکی این دو و قرار دادن آنها در پشت سر عربستان کمک کنیم.
سیاست گذاری های ما در این زمینه باید با توجه به چالش ها، مشکلات، امکانات و اهداف طرف مقابل و همچنین توانمندیهای و نقاط ضعف و قوت خودمان باشد. پس مسئولین سیاست خارجی دو کشور باید ۱- فرمان سیاست خارجی را در دست داشته باشند و از رواج تفکر امنیتی و نظامی پرهیز کنند و ۲- زمینه رقابت ها را مشخص و از توسعه و گسترش آن به حوزه های دیگر و از جمله تبدیل اهداف، منافع و علائق سیاسی و دغدغه های هر طرف به مسائل امنیتی و خصومت و ازدیاد تنشهای منطقه ائی جلوگیری کرده و از این طریق زمینه آتش افروزی بیشتر از سوی مخالفین ثبات و امنیت منطقه ای را از بین ببرند. منطقه و کشورهای آن ظرفیت تحمل نا امنی و جنگ دیگری را ندارند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر