شاخص کل بورس اوراق بهادار بررسی شد
برخورد با محدودههای مهم
میانگین متحرک با دورههای زمانی مختلف، بهعنوان یکی از متداولترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای تکنیکال، پایه و اساس بسیاری از تحلیلهای تکنیکال است. به بیان ساده میتوان گفت این اندیکاتور میانگینی از دادههای اصلی روزانه (معمولا قیمت آخرین معامله) است. میانگینهای متحرک در دورههای زمانی متفاوت، یک ابزار تعقیبکننده محسوب میشوند، چون این اندیکاتور دنبالهروی اطلاعات است. بنابراین باید این موضوع را همیشه در ذهن داشت که به هیچ عنوان نمیتوان از میانگینهای متحرک برای پیشبینی آینده بازار استفاده کرد. بیشترین کاربرد میانگینهای متحرک استفاده از آنها بهعنوان سطوح حمایتی و مقاومتی است.
اگر شکسته شدن خط روند نزولی کوتاهمدت تایید شود و پس از آن محدوده یک میلیون و ۲۵۷ هزار واحد به سمت بالا شکسته شود، میتوان از تشکیل الگوی کلاسیک کف دو قلو در شاخص کل مطمئن شد. به این ترتیب انتظار داریم در مرحله اول از سناریوی افزایشی، شاخص کل به سمت شکستن محدوده خط روند نزولی میانمدت حرکت کند. مسیر برای صعود شاخص در مرحله اول بسیار دشوار است چون محدوده میانگین متحرک ۱۲۰ روزه بهعنوان مقاومت در این مسیر قرار دارد. عبور کامل از پرده اول افزایش قیمتها دور از انتظار نیست و در صورت شکسته شدن خط روند نزولی میانمدت به سمت بالا دوباره امیدها به بازار سرمایه باز میگردد، در فاز دوم سناریوی افزایش قیمتها، افراد ریسکپذیر و حتی بعضی از افراد با ریسک متعادل نیز وارد بازار خواهند شد. هدف این مرحله محدوده یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد است. در فاز بعدی افزایش شاخص به دنبال رسیدن به هدف قیمتی یک میلیون و ۴۵۰ هزار واحد است که البته مقاومت یک میلیون و ۳۶۵ هزار واحد میتواند از تکمیل این مرحله جلوگیری کند. با کمی خوشبینی میتوانیم امیدوار باشیم شاخص تا چند ماه آینده به محدودههای یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد برسد که البته فعلا اظهارنظر در مورد آن بسیار دشوار است. در فاز چهارم افزایش قیمتها محدوده مقاومتی بسیار قدرتمند یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد قرار دارد.
هنوز روند میانمدت نزولی است و همانطور که گفته شد شاخص برای صعود، باید با مقاومتهای زیادی دست و پنجه نرم کند. ضمن اینکه هنوز اعتمادها به بورس برنگشته و مصوبات و دستورالعملهای خاص بازار سرمایه ایران، ریسکی مضاعف به آنها وارد کرده است. بنابراین واکنش منفی به یکی از این سطوح مقاومتی میتواند آغازگر مرحله اول سناریوی کاهش قیمتها باشد. هدف پرده اول از سناریوی ریزش قیمتها محدوده یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحد است که البته مناطق یک میلیون و ۱۷۰ هزار واحد و یک میلیون و ۱۳۰ هزار واحد بهعنوان سطوح حمایتی میتوانند مانع کامل شدن این پرده از کاهش قیمتها شوند. در این مرحله میانگین متحرک ۱۵۰ روزه نیز میتواند نقش حمایتی خوبی بازی کند. اگر عرضهها در منطقه یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحد افزایش داشته باشد حرکت به سمت یک میلیون واحد دور از ذهن نخواهد بود. در این مرحله از ریزش قیمتها سطح یک میلیون و ۵۰ هزار واحد، بهعنوان منطقه حمایتی بسیار مهم، میتواند مانع ریزش قیمتها شود. مهمترین سطح حمایتی در این پرده از سناریوی کاهش قیمتها، محدوده میانگین متحرک ۲۰۰ روزه است که در صورت شکسته شدن به سمت پایین بسیاری از افراد ریسکپذیر نیز به دنبال محلی مناسب برای سرمایهگذاری از بورس اوراق بهادار کوچ خواهند کرد. در صورت شکسته شدن محدوده یک میلیون واحد به سمت پایین، منطقه ۹۲۰ هزار واحد میتواند مانع ریزش بیشتر قیمتها شود. مناطق حمایتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا تقاضاکنندگان سهام زیاد میشوند و ممکن است نقطه پایان روند نزولی یا کاهش قیمتها باشند.