شاخص کل بورس اوراق بهادار بررسی شد
شکست محدوده حمایتی
میانگین متحرک با دورههای زمانی مختلف، بهعنوان یکی از متداولترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای تکنیکال، پایه و اساس بسیاری از تحلیلهای تکنیکال است. به بیان ساده میتوان گفت این اندیکاتور میانگینی از دادههای اصلی روزانه(معمولا قیمت آخرین معامله) است. میانگینهای متحرک در دورههای زمانی متفاوت، یک ابزار تعقیبکننده محسوب میشوند، چون این اندیکاتور دنبالهروی اطلاعات است. بنابراین باید این موضوع را همیشه در ذهن داشت که به هیچ عنوان نمیتوان از میانگینهای متحرک برای پیشبینی آینده بازار استفاده کرد. بیشترین کاربرد میانگینهای متحرک استفاده از آنها بهعنوان سطوح حمایتی و مقاومتی است.
هدف پرده اول از سناریوی ریزش قیمتها محدوده یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحد است که البته مناطق یک میلیون و ۱۷۰ هزار واحد(محدودههای فعلی) و یک میلیون و ۱۳۰ هزار واحد بهعنوان سطوح حمایتی میتوانند مانع کامل شدن این پرده از کاهش قیمتها شوند. در این مرحله میانگین متحرک ۱۵۰ روزه نیز میتواند نقش حمایتی خوبی بازی کند. با توجه به عرضههای هفته گذشته در نمادهای شاخصساز، عبور از محدوده یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحد و حرکت به سمت یک میلیون واحد دور از ذهن نیست. در این مرحله از ریزش قیمتها سطح یک میلیون و ۵۰ هزار واحد، بهعنوان منطقه حمایتی بسیار مهم، میتواند مانع ریزش قیمتها شود. مهمترین سطح حمایتی در این پرده از سناریوی کاهش قیمتها، محدوده میانگین متحرک ۲۰۰ روزه است که در صورت شکسته شدن به سمت پایین بسیاری از افراد ریسکپذیر نیز به دنبال محلی مناسب برای سرمایهگذاری از بورس اوراق بهادار کوچ خواهند کرد. در صورت شکسته شدن محدوده یک میلیون واحد به سمت پایین، منطقه ۹۲۰ هزار واحد میتواند مانع ریزش بیشتر قیمتها شود. مناطق حمایتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا تقاضاکنندگان سهام زیاد میشوند و ممکن است نقطه پایان روند نزولی یا کاهش قیمتها باشند.
تا زمانی که نشانههایی مثل شکسته شدن خط روند نزولی کوتاهمدت و میانمدت دیده نشود، نمیتوان گفت حرکت نزولی شاخص کل به پایان رسیده است، اما حضور در نزدیکی منطقه اشباع فروش که بعد از چند روز متوالی کاهش قیمت در آن قرار میگیریم، احتمال اصلاح در روند نزولی در هفته آینده را زیاد میکند. علاوه بر این شاخص در محدوده بسیار حساس یک میلیون و ۱۷۰ هزار واحد قرار دارد و ممکن است یک دستورالعمل جدید یا خبری مهم بهانهای برای افزایش قیمتها شود.
در مرحله اول از سناریوی افزایشی، شاخص کل باید محدوده خط روند نزولی میانمدت را به سمت بالا بشکند، در این پرده سطح یک میلیون و ۲۱۰ هزار واحد میتواند بهعنوان مقاومت نقش بازی کند. علاوه بر این محدوده خط روند نزولی کوتاهمدت نیز یک سطح مقاومتی به شمار میآید. مسیر برای صعود شاخص در مرحله اول بسیار دشوار است چون محدوده میانگین متحرک ۱۲۰ روزه نیز بهعنوان مقاومت در این مسیر قرار دارد. عبور کامل از پرده اول افزایش قیمتها فعلا دور از انتظار است ولی در صورت شکسته شدن خط روند نزولی میانمدت به سمت بالا دوباره امیدها به بازار سرمایه باز میگردد، در فاز دوم سناریوی افزایش قیمتها، افراد ریسکپذیر و حتی بعضی از افراد با ریسک متعادل نیز وارد بازار خواهند شد. هدف این مرحله محدوده یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد است که البته سطح یک میلیون و ۲۵۷ هزار واحد در آن بهعنوان مقاومت نقش بازی میکند. در فاز بعدی افزایش قیمتها هدف یک میلیون و ۴۵۰ هزار واحد است که فعلا رسیدن به آن مبهم است و محدوده یک میلیون و ۳۶۵ هزار واحد بهعنوان مقاومت در این فاز مطرح میشود.