شاخص صنعت بانکداری بررسی شد
احتمال ادامه روند ریزشی
احتمال کاهش قیمتها در قالب پرده اول از سناریوی کاهشی زیاد است. هدف این فاز از کاهش قیمتها محدوده ۶ هزار و ۷۰۰ واحد است. سطوح فعلی شاخص(منطقه ۷هزار و ۵۲۰ واحد) ممکن است بهعنوان حمایت، از کاهش قیمتها جلوگیری کند. در پرده دوم افزایش قیمتها که درحالحاضر اتفاق افتادن آن بهدلیل حضور این شاخص در محدوده اشباع فروش کم است، شاخص صنعت بانکداری با فروشهای هیجانی افراد ریسکپذیر بازار بهدنبال هدف ۵ هزار و ۱۵۰ واحد ممکن است سطح حمایتی ۵ هزار و ۸۷۰ واحد را به سمت پایین بشکند. فعلا و در کوتاهمدت تشکیل فاز سوم ریزش احتمال کمی دارد ولی در صورت ادامه هیجانات با شکسته شدن هدف قیمتی پرده دوم، میتوان به سطح ۴ هزار واحد نیز فکر کرد. ناحیه حمایتی ۴ هزار و ۵۵۰ واحد میتواند از ریزش بیشتر قیمتها در این مرحله جلوگیری کند.
مناطق حمایتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا تقاضاکنندگان سهام زیاد میشوند و ممکن است نقطه پایان روند نزولی و کاهش قیمتها باشند. از طرفی سطوحی که بهعنوان هدف قیمتی، در روند نزولی معرفی میشوند، مناطقی هستند که در آن معاملهگران بلندمدت بازار در سهم حضور دارند و اکثر سفتهبازان در این نقطه از سهم خارج شدهاند، بنابراین در این محدودهها علاوه بر احتمال تقاضای زیاد، ممکن است عرضهکننده سهام نیز از فروش اجتناب کرده و به نوعی در منطقه اشباع فروش که بعد از چند روز تقریبا متوالی کاهش قیمت در آن قرار میگیریم، حضور داریم. همین موضوع ممکن است نقطه پایان کاهش قیمتها باشد. البته تمامی این محدودهها در صورت شکسته شدن به سمت پایین با حجم زیاد میتوانند به سطوح مقاومتی تبدیل شوند.
اگر چه اکثر نشانهها، ادامه کاهش قیمتها را تایید میکنند ولی حضور شاخص صنعت بانکداری در منطقه اشباع فروش میتواند نقطه امیدی برای پایان ریزش قیمتها باشد. البته پایان روند نزولی نشانه آغاز افزایش قیمتها نخواهد بود و شاخص بعد از آن میتواند روندی خنثی در پیش بگیرد. در صورت ایجاد تقاضا از محدودههای فعلی، ممکن است افزایش قیمتها در قالب پرده اول از سناریوی افزایشی با هدف ۹ هزار و ۴۵۰ واحد آغاز شود. مسیر فاز اول افزایش قیمتها بسیار دشوار است چون علاوه بر اینکه شاخص باید سطوح مقاومتی ۸ هزار و ۱۰۰ واحد و ۸ هزار و ۷۵۰ واحد را به سمت بالا بشکند، حجم تقاضا باید آنقدر بالا باشد که دو محدوده خط روند نزولی کوتاهمدت و میانمدت نیز شکسته شوند. فعلا امیدها برای عبور شاخص صنعت بانکداری از پرده اول از سناریوی افزایشی بسیار کم است ولی غیرمحتمل نیست. در این صورت محدوده سقف تاریخی یعنی سطح ۱۰ هزار و ۹۰۰ واحد بهعنوان هدف مرحله دوم افزایش قیمتها معرفی میشود. منطقه مقاومتی ۱۰ هزار واحد میتواند در این پرده بهعنوان مقاومت نقش بازی کند و مانع از افزایش بیشتر قیمتها شود. رسیدن مرحله سوم از سناریوی افزایشی فعلا دور از ذهن است و نمیتوان انتظار داشت در کوتاهمدت شاخص صنعت بانکداری محدودههای بالاتر از ۱۰ هزار و ۹۰۰ واحد را لمس کند.
مناطق مقاومتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا عرضهکنندگان سهام زیاد میشوند و ممکن است نقطه پایان روند صعودی و افزایش قیمتها باشند. از طرفی سطوحی که بهعنوان هدف قیمتی، در روند صعودی معرفی میشوند، مناطقی هستند که در آن معاملهگران به جمع آوری سود ناشی از افزایش قیمتها میپردازند، بنابراین در این محدودهها علاوه بر عرضهکنندگان زیاد، ممکن است تقاضاکننده سهام نیز از خرید اجتناب کرده و به نوعی در منطقه اشباع خرید که بعد از چند روز تقریبا متوالی افزایش قیمت در آن قرار میگیریم، حضور داریم. همین موضوع ممکن است نقطه پایان افزایش قیمتها باشد. البته تمامی محدودههای مقاومتی و اهداف قیمتی، در صورت شکسته شدن به سمت بالا با حجم زیاد میتوانند به سطوح حمایتی تبدیل شوند.