بررسی تکنیکال شاخص کل هموزن نشان میدهد
امید به پایان ریزش
در سناریوی اول بهعنوان محتملترین سناریو مقاومت خط روند صعودی شکسته شده به سمت بالا شکسته شده و شاخص کل هموزن با گذر از سطوح مقاومتی ۴۳۰ هزار واحد و ۴۵۰ هزار واحد به هدف قیمتی ۴۷۰ هزار واحد نزدیک خواهد شد. مناطق مقاومتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا عرضهکنندگان سهام زیاد میشوند و ممکن است نقطه پایان روند صعودی و افزایش قیمتها باشند. از طرفی سطوحی که بهعنوان هدف قیمتی، در روند صعودی معرفی میشوند، مناطقی هستند که در آن معاملهگران به جمعآوری سود ناشی از افزایش قیمتها میپردازند، بنابراین در این محدودهها علاوه بر عرضهکنندگان زیاد، ممکن است تقاضاکننده سهام نیز از خرید اجتناب کرده و به نوعی در منطقه اشباع خرید که بعد از چند روز تقریبا متوالی افزایش قیمت در آن قرار میگیریم، حضور داریم. همین موضوع ممکن است نقطه پایان افزایش قیمتها باشد. البته تمامی این محدودهها در صورت شکسته شدن به سمت بالا با حجم زیاد میتوانند به سطوح حمایتی تبدیل شوند.
بعد از اینکه سناریوی اول به وقوع پیوست، شاخص کل هم وزن میتواند دو مسیر متفاوت را در پیش بگیرد، در سناریوی دوم که احتمال وقوع آن از سناریوی سوم بیشتر است، این شاخص میتواند به دنبال سقف قبلی و هدف ۵۳۸ هزار واحد باشد که دو محدوده ۴۹۰ هزار واحد و ۵۱۰ هزار واحد، سطوح مقاومتی این سناریو هستند. مسیر دوم بعد از رسیدن به هدف اولین سناریو، کاهش قیمتهاست، در این مسیر تمامی سطوح مقاومتی که در سناریوی اول به سمت بالا شکسته شده بودند، میتوانند بهعنوان مناطق حمایتی معرفی شوند. ممکن است این ریزش قیمتها در قالب سناریوی سوم، تا محدوده ۳۳۰ هزار واحد ادامه داشته باشد.
اگرچه روند نزولی شاخص در میانمدت شکسته شده است ولی هنوز احتمال کاهش قیمتها وجود دارد و با در نظر گرفتن موقعیت حساس شاخص کل هموزن که در محدوده مقاومتی قدرتمندی قرار دارد، سناریوی چهارم را به احتمال ریزش این شاخص از سطوح فعلی اختصاص میدهیم. در حقیقت در این سناریو حرکت افزایشی فعلی را بهعنوان اصلاح روند نزولی در نظر میگیریم. در این سناریو که ممکن است بعد از برخورد به مقاومت ۴۳۰ هزار واحد اتفاق بیفتد، احتمالا شاخص کل هم وزن تا محدوده ۲۷۰ هزار واحد ریزش داشته باشد. در این مسیر سطوح ۴۰۰ هزار واحد، ۳۵۶ هزار و ۵۰۰ واحد و ۳۳۰ هزار واحد بهعنوان مناطق حمایتی مهم شناخته میشوند.
مناطق حمایتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا تقاضاکنندگان سهام زیاد میشوند و ممکن است نقطه پایان روند نزولی و کاهش قیمتها باشند. از طرفی سطوحی که بهعنوان هدف قیمتی، در روند نزولی معرفی میشوند، مناطقی هستند که در آن معاملهگران بلندمدت بازار در سهم حضور دارند و اکثر سفتهبازان در این نقطه از سهم خارج شدهاند، بنابراین در این محدودهها علاوه بر احتمال تقاضای زیاد، ممکن است عرضهکننده سهام نیز از فروش اجتناب کرده و به نوعی در منطقه اشباع فروش که بعد از چند روز تقریبا متوالی کاهش قیمت در آن قرار میگیریم، حضور داریم. همین موضوع ممکن است نقطه پایان کاهش قیمتها باشد. البته تمامی این محدودهها در صورت شکسته شدن به سمت پایین با حجم زیاد میتوانند به سطوح مقاومتی تبدیل شوند. احتمال به وقوع پیوستن این سناریو از سناریوی اول و دوم کمتر است.