بررسی تکنیکال شاخص کل بورس اوراق بهادار
احتمال ورود به فاز اصلاحی
با شکسته شدن روند صعودی کوتاهمدت احتمال حضور در فاز استراحت یا اصلاحی بسیار زیاد شده است. در هر روند صعودی اصلاح قیمتها اجتناب ناپذیر است. منظور از اصلاح قیمتها تشکیل روند نزولی در میانمدت و بلندمدت نیست، بلکه کاهش قیمتها است. احتمال حضور این شاخص در هفته آینده در فاز اصلاحی وجود دارد. فاز اصلاحی با شکست روند صعودی کوتاهمدت آغاز میشود. روند صعودی میانمدت گاه در این مرحله شکسته میشود و گاه شکسته نخواهد شد، اما روند صعودی بلندمدت به هیچ وجه در فاز اصلاحی شکسته نخواهد شد. احتمالا این فاز با تشکیل روند نزولی در کوتاهمدت همراه باشد. این شاخص در منطقه اشباع خرید قرار دارد. این منطقه، ناحیهای است که بعد از چند روز تقریبا متوالی افزایش قیمت سهام شرکتهای موجود در شاخص کل بورس اوراق بهادار، وارد آن میشویم. از حضور در این منطقه حدود ۳۵ روز کاری میگذرد و در حال حاضر در مرز خروج از این ناحیه هستیم، همچنین حضور شاخص مورد مطالعه در محدوده یک میلیون و ۹۰۰ هزار واحد که برای اکثر معاملهگران حائز اهمیت است، احتمال نوسانات قیمتی در این محدوده را افزایش میدهد. در صورت اصلاح قیمتها شاخص کل بورس اوراق بهادار، در هفتههای آینده میتواند تا محدوده یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد اصلاح داشته باشد. در صورت کاهش قیمتها سه محدوده ممکن است مانع کاهش بیشتر قیمتها شود که به آنها حمایت میگوییم. محدوده یک میلیون و ۷۴۰ هزار واحد، محدوده یک میلیون و ۶۸۰ هزار واحد و محدوده یک میلیون و ۵۹۰ هزار واحد را میتوان بهعنوان اعداد مهم حمایتی شاخص مورد مطالعه در هفتههای آتی در نظر داشت. این محدودهها هر کدام به نوبه خود، حمایتهایی بسیار قدرتمند و امید بسیار زیادی برای متوقف شدن اصلاح قیمتها هستند. در صورت ادامه کاهش قیمتها و عبور از محدوده ۵/ ۱ میلیون واحد به سمت پایین، محدوده یک میلیون و ۴۵۰ هزار واحد از اهمیت خاصی برای معاملهگران برخوردار است. البته خط روند صعودی میانمدت نیز میتواند نقش حمایتی خوبی ایفا کند. در صورتی که شاخص کل مسیر افزایشی را در پیش بگیرد، به دنبال هدف در محدوده ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار واحد است که سه منطقه قیمتی از جمله ۲ میلیون واحد، ۲ میلیون و ۱۲۰ هزار واحد و ۲ میلیون و ۲۵۰ هزار واحد میتوانند از ادامه افزایش قیمتها جلوگیری کنند و آغازگر کاهش و اصلاح قیمتها شوند، به این محدودهها مقاومت میگوییم. توجه داشته باشید به دلیل اینکه شاخص کل در تاریخ خود هیچگاه در این اعداد حضور نداشته، این محدودهها از اعتبار چندانی برخوردار نیستند، اما شیوههای آماری و تکنیکی برای محاسبه محدودههای مهم در این مواقع وجود دارد و اکثرا تحلیلگران جسور از آنها بهعنوان محدودههای تحلیلی استفاده میکنند. این اشخاص برای ترسیم خطوط تحلیلی خود به دنبال حداکثر یک یا دو تایید نشانه تکنیکی بدون در نظر گرفتن گذر زمان هستند، در مقابل تحلیلگران محافظهکار برای ترسیم خطوط تحلیلی حداقل دو نشانه تکنیکی یا گذر زمان را لحاظ میکنند.