P5_2_50101_1402402111_10762406235328122.957124250_1 copy

ایران در دهه‌1۹۹۰ شروع به تامین مالی حماس کرد و پس‌ از اینکه این گروه در سال۲۰۰۵ کنترل غزه را به‌دست آورد، حامی اصلی آن بود. «رستمی–پووی» استدلال می‌کند که با وجود ادعاهایی مبنی بر اینکه ایران تنها حامی حماس است، اما این گروه از سوی کویت، عربستان سعودی، کشورهای حاشیه‌ خلیج‌فارس، سودان و الجزایر هم مورد حمایت قرار می‌گرفت. این نویسنده روابط ایران و حماس را چندبعدی، سیاسی، ایدئولوژیک و فرهنگی می‌داند. با این حال، زمانی که حماس در کنار شورشیان عمدتا سنی علیه بشار اسد در سوریه قرار گرفت، روابط دو طرف آسیب دید. بنا به گزارش‌ها، روابط در سال۲۰۱۷ احیا شد. از آنجا ‌که ایران همچنان می‌توانست از ماهیت فراملی این گروه‌ها بهره ببرد، روابط آنها را باید در چارچوب روابط غیرمستقیم ایران و حامیانش نگریست. در نتیجه، گستره‌ قدرت ایران از نظر جغرافیایی به لبنان، عراق، یمن، فلسطین که حامیان این گروه‌ها در آن مستقر هستند، گسترش یافت.

علاوه بر این، به‌دلیل ماهیت فراملی این بازیگران غیردولتی، حامیان آنها در سراسر خاورمیانه و در سطح جهان به گستره‌ قدرت ایران می‌افزایند. در آخر، ملک عبدالله، پادشاه اردن، در سال۲۰۰۴ نسبت به ظهور هلال به‌اصطلاح شیعی از بیروت تا خلیج‌فارس هشدار داد. این کمربند ایدئولوژیک از دولت‌ها و جناح‌های سیاسی حامی شیعه در عراق، سوریه، لبنان و منطقه‌ خلیج‌فارس ممکن است به‌دلیل تعامل با بازیگران غیردولتی، به‌عنوان حوزه‌ نفوذ منطقه‌ای جغرافیایی ایران محسوب شود. به‌دلیل محدودیت جا، این فصل کمک‌های ایران در دفاع از اسد در سوریه را که به افزایش حضور ایران در این کشور و بهبود نفوذ منطقه‌ای‌اش کمک کرد، مورد بحث قرار نمی‌دهد. این عمدتا به‌خاطر حزب‌الله لبنان، سازمان بدر عراق و کتائب حزب‌الله همراه با «حزب‌الله سوریه» بود که در سال۲۰۱۴ تاسیس شد؛ درحالی‌که در خلیج‌فارس گروه‌های مشابهی مانند حزب‌الله بحرین و حزب‌الله الحجاز در عربستان سعودی ظهور کردند.

ایران با بهره‌گیری از  بازیگران غیردولتی ذکرشده در بالا، به دنبال حفظ قدرت منطقه‌ای خود، به‌ویژه از طریق هلال شیعی است. این امر بر سیاست‌های داخلی کشورهای خاورمیانه مانند «مبارزه با داعش و ایفای نقش در امور عراق، سوریه و یمن» تاثیر گذاشت. به‌طور خاص، ایران با پیوندهای فراملی عاریتی با بازیگران غیردولتی اسلام سیاسی به‌عنوان پشتیبان اصلی بیرونی ظاهر شد. استوار بیان می‌کند که منطقی برای حمایت از حوثی‌ها وجود دارد، برای مثال «اگر حوثی‌ها پیروز شوند، آن‌گاه آنها یک دولت را به کنترل خود درخواهند آورد و آن دولت مجبور به برقراری روابطی عیان با دولت‌های دیگر است.»

 به‌عنوان مثالی دیگر، از طریق تبدیل‌شدن ایران به یکی از حامیان خارجی کلیدی بازیگران غیردولتی در عراق، کرمانج و صدق چنین فرض می‌کنند که «هدف ایران از طریق نفوذ خود بر دولت عراق، حفظ توازن قدرتی است که از زمان سقوط صدام به‌دست آورده است.» در نهایت، «وزن» قدرت عاریه‌ای که از طریق چنین تعاملاتی با بازیگران غیردولتی اسلام سیاسی، به‌ویژه حزب‌الله، حماس، سازمان بدر، عصائب اهل الحق و کتائب حزب‌الله به نفع ایران تمام می‌شود، مقابله با نفوذ سیاست‌های رقبای سیاسی‌ ایران مانند اسرائیل و آمریکاست. به گفته‌ «رستمی- پووی»: «این حمایت همراه با حمایت مردمی از سیاست ایران در برابر آمریکا و اسرائیل، ایران را در موقعیت قوی برای دفاع از خود در برابر حملات احتمالی این دو کشور قرار می‌دهد.» حمایت از حوثی‌ها همچنین به مقابله با سایر رقبای منطقه‌ای مانند عربستان سعودی و امارات کمک می‌کند. تعامل با بازیگران غیردولتی اسلام سیاسی از سوی ایران به‌عنوان رفتار بی‌ثبات‌کننده ایران در منطقه، به‌ویژه از سوی دولت ایالات‌متحده تلقی شده است.