ناپدید شدن محافظهکاران کلاسیک
در سراسر اروپا، راست افراطی در حال تبدیل شدن به «راست» است، بدون هیچ پیام قانعکنندهای از سوی احزاب محافظهکار سنتی.اگر پسکلمه «افراطی» در راست به معنای تشدید در عملکرد راستگرایانه است، این روزها به یک نام اشتباه تبدیل شده است. این روزها بیشتر احزاب راست، دیدگاههای ضد مهاجرتی دارند. آنها در حالی که از ویژگیهای دموکراسی غربی بهره میبرند، در حال فروپاشاندن این ویژگیها هستند.
در ایتالیا، جورجیا ملونی، نخستوزیر که ریشههای سیاسی در یک حزب نئوفاشیست دارد، اکنون راستگراترین دولت ایتالیا از زمان موسولینی را رهبری میکند. در سوئد، دولت راست میانه برای اکثریت پارلمانی خود به دموکراتهای سوئد وابسته است که به سرعت در حال رشد هستند. اینها حزب دیگری با منشأ نئونازی هستند. در هلند، گیرت ویلدرز که مهاجران مراکشی را «تفاله» خوانده است، در انتخابات ملی در ماه نوامبر با حزب خود به نام آزادی پیروز شد و احزاب راستمیانه در آنجا توافق کردند که با او برای تشکیل ائتلاف حکومتی مذاکره کنند.
در فرانسه، باردلا، بهعنوان رئیس تجمع ملی، کمپین حزب خود را برای انتخابات ژوئن به پارلمان اروپا رهبری میکند. هر چند این، نهادی نسبتا ناتوان در میان کشورهای بلوک است، اما هنوز بهدلیل اینکه تنها نهاد منتخب مستقیم در میان تمام نمایندگان اروپاییها بوده، بسیار مهم است.ناظران میگویند دقیقا به این دلیل که این پارلمان نسبتا ضعیف است، از این انتخابات بهعنوان معیاری برای سنجش احساسات مردمی مهارنشده یاد میشود؛ جایی که رایدهندگان با آرای خود نارضایتیشان را از سیاستمداران اروپایی نشان میدهند.امسال خیزش موج راستافراطی در سراسر این قاره چشمگیر به نظر میرسد. آخرین نظرسنجیها نشان میدهد که اجتماع ملی با برتری آشکار، حدود ۳۱درصد از آرا را در فرانسه به خود اختصاص میدهد؛ درحالیکه ائتلاف رنسانس میانهرو امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، حدود ۱۶درصد آرا را به خود اختصاص داده است.
طبق رتبهبندی اخیر در روزنامه ژورنال دو دیمانش، باردلا در میان ۵۰ «شخصیت مورد علاقه» سیاستمداران فرانسه قرار گرفته است.نتیجه این است که احزاب ضد مهاجر ممکن است یکچهارم کرسیهای پارلمان اروپا با ۷۲۰کرسی را بهدست آورند. این امر میتواند منجر به سختتر شدن مقررات مهاجرت در سراسر اروپا، خصومت با اصلاحات زیستمحیطی و فشار برای پذیرش بیشتر ولادیمیر وی.پوتین، رئیسجمهور روسیه شود. برای فرانسه، این به آن معناست که حزبی که ملیگرا، بیگانههراس و اسلامهراس است، ممکن است تقویت شود و برای حضور در مناصب عالی مشروعیت پیدا کند؛ بهگونهایکه حتی یک دهه پیش چنین امری غیرقابل تصور بود.فرانسه پیشتر جناح راستافراطی خود را «سد سخت» مینامید.