نگاه دیگران-بخش دویستوپنجاهوششم
استاد بازیها: هنری کیسینجرو هنر دیپلماسی خاورمیانهای
کیسینجر مات و مبهوت شد: «پس به همانجایی که شروع کرده بودیم، برمیگردیم.» رابین گفت نه، نیروهای اسرائیلی از خطی که او در ماه مارس بر آن تاکید کرده بود، دورتر خواهند رفت. ازآنجاکه رابین هرگز آن خط را روی نقشه به او نشان نداده بود، کیسینجر هیچ راهی برای قضاوت درباره میزان حرکت نداشت (البته اگر وجود داشت). کیسینجر با شنیدن بوی خیانت گفت که میخواست روز بعد (قبل از اینکه رابین برای گذراندن تعطیلات آخر هفته در نیویورک، واشنگتن را ترک کند) رابین را ببیند و نقشه را مرور کند. او به رابین هشدار داد که برای اینکه اینها برای سادات قابلقبول باشد، حضور ارتش اسرائیل در گذرگاهها باید حداقلی باشد.
سپس کیسینجر ایده «مناطق با نیروهای محدود» را مطرح کرد که به نظر او کاربرد طبیعی اصول ترتیبات قبلی جدایی سینا در توافق موقت جدید است. حالا نوبت رابین بود که از کوره در برود: «تو ما را عقب میزنی، ما را عقب میزنی.» او پیشتر توضیح نداده بود که اگر ارتش اسرائیل به انتهای شرقی این گذرگاهها عقبنشینی کند، نمیتواند نیروهای خود را در آنسوی آنجا بدون به خطر انداختن امنیت اسرائیل کاهش دهد. آنها به بحث درباره توافق موقت سوریه پرداختند. کیسینجر بحث قبلی خود را درباره این موضوع با پیشنهاد عقبنشینی محدود به رابین خلاصه کرد که اسد مجبور به رد آن شد. در آن صورت اسرائیلیها عقبنشینی یکجانبه را در نظر خواهند گرفت. رابین گفت که او هرگز با آن موافقت نکرده است و نمیتواند به کابینه خود توضیح دهد که چرا اسرائیل باید با خروج حداقلی از جولان علاوه بر خروج از سینا موافقت کند.
حالا کیسینجر عصبانی شد: «کابینه شما باید بفهمد که شما یک جزیره نیستید. اگر نمیخواهید کار جدی در ژنو انجام دهید، باید به ما کمک کنید تا در ژنو کار جدی نداشته باشیم.» رابین، در تلاش برای آرام کردن اوضاع به او پیشنهاد کرد که به عقبنشینی یکجانبه از جولان فکر خواهد کرد. کیسینجر «اوکی» داد، «اما نمیتوانی بگویی تصمیم گرفتی این کار را نکنی.» کیسینجر به رابین هشدار داد که فورد «بهاندازه شما پیچیده نیست.» رئیسجمهور موافقت نمیکند که راهی را طی کند که به بنبست منتهی میشود. رابین گفت، اگر چنین بود، پس کیسینجر باید تهدید ژنو را متوقف کند؛ زیرا اسرائیل در برابر هر اقدامی که امنیتش را در آنجا به خطر میاندازد و به بنبست میانجامد، مقاومت میکند. سیسکو قبل از اینکه اوضاع بیشتر بدتر شود، برای پایان دادن به جلسه مداخله کرد.
با توجه به رویکردهای مفهومی تقریبا یکسان آنها برای مذاکره با اعراب، گیجکننده است که کیسینجر و رابین اکنون توسعه یک استراتژی مشترک را بسیار دشوار مییابند. بااینحال، رویارویی سهماه اخیر بر دوستی آنها تاثیر گذاشته بود. رابین که اهمیت زیادی برای صداقت شخصی خود قائل بود، معتقد بود که کیسینجر او را اشتباه درک کرده و سعی داشت وی را فریب دهد. کیسینجر بر این باور بود که رابین وی را فریب داده تا به فورد بگوید که با او راحت پیش برود؛ حتی اگر او مایل به واگذاری گذرگاهها نباشد. با بدتر شدن وضعیت، دینیتز درست قبل از دیدار رابین به کیسینجر اطلاع داده بود که «متی گولان» خبرنگار ارشد دیپلماتیک روزنامه اسرائیلی هاآرتص، در شُرف انتشار کتابی است که بسیاری از گفتوگوهای محرمانه و بسیار حساس کیسینجر با همکاران اسرائیلی خود را بازگو میکند.
کیسینجر مطمئن بود که یک مقام ارشد اسرائیلی، شاید پرز یا حتی خود رابین، پروتکلهای ملاقاتهای خود را افشا کرده است تا او را شرمنده و بدنام و حتی مجبور به استعفا کند. اگرچه رابین با سانسور نظامی اسرائیل برای جلوگیری از انتشار کتاب مداخله کرده بود؛ اما کیسینجر معتقد بود که نیویورکتایمز و مصریها از قبل نسخههایی از پیشنویس را در اختیار داشتند. او انتظار داشت رابین در این دیدار عذرخواهی کند؛ اما رابین باور نداشت که چیزی برای عذرخواهی داشته باشد، با توجه به این روش که کیسینجر هر زمان که به صلاحش بود، لو میداد. بیاعتمادی و احساس خیانت به روابط آنها سرایت کرده بود.
کیسینجر پشت سر رابین او را «دغلباز» و «حیلهگر» مینامید؛ مردی بیشرم که درگیر «الگوی آشکار فریب» بود. رابین هم بهنوبه خود به نحوه استفاده کیسینجر از فورد بهعنوان «دژ کوب» خود اعتراض کرد. هنگامیکه رابین در یکی از نشستهای واشنگتن در عجب ماند که چرا بهطور ناگهانی بین آنها سوءتفاهمهای زیادی وجود دارد؛ زیرا آنها سالها با موفقیت با هم کار میکردند، کیسینجر گفت که «ما هرگز با دولت اسرائیل سوءتفاهم نداشتیم» (یعنی قبل از اینکه رابین نخستوزیر شود).
در یکی دیگر از جلساتشان، او از رابین درباره گزارشهای اطلاعاتی ایالاتمتحده مبنی بر اینکه یک ملاقات مخفیانه بین آلون و مقامات شوروی در بخارست صورت گرفته است، بازجویی کرد. رابین گفت هرگز چنین چیزی اتفاق نیفتاده؛ کیسینجر سخنش را باور نکرد. کیسینجر با طعنهای بیحوصله گفت: «پس هیچ ملاقاتی با اعضای حزب آلون وجود نداشت؟ آلون با شورویها ملاقات نکرد یا بهجایی برای ملاقات با شوروی سفر نکرد؟ میخواهم مطمئن شوم که از پرسیدن پرسشِ درست کوتاهی نکردهام. هنگامیکه آنها دوباره در عصر جمعه، ۱۳ ژوئن، قبل از عزیمت رابین به نیویورک، تشکیل جلسه دادند، اوضاع بهتر نشد.
اینبار رابین نقشهای تهیه کرد که با همکارانش آن را پاک نکرده بود و به کیسینجر نشان داد که چگونه ارتش اسرائیل میتواند عقبنشینیهای عمیقتری از شمال و جنوب گذرگاهها انجام دهد؛ درحالیکه خطالرأس شرقی را در گذرگاهها نگه داشته است. در پاسخ، کیسینجر ترتیبی داد که رئیسجمهور همان شب با رابین تماس بگیرد. فورد بهصراحت گفت: «باید با صراحت به شما بگویم که آنقدر پیش نرفتید که به من این احساس را بدهید که پیشرفتی داشتهایم...من ناامید شدهام.» او مایل بود که کیسینجر پیشنهاد رابین را به سادات ارائه دهد، اما ایالاتمتحده آن را تایید یا حمایت نکرد. رابین فهمید که به این معنی است که سادات آن را رد میکند. او بهصراحت و قاطعانه به فورد گفت که مایل به تغییر موضع نیست: «ما به خطالرأس شرقی گذرگاهها وفادار خواهیم بود.»
فورد آمادگی تسلیم شدن نداشت. او از اسکوکرافت خواست تا با دینیتز با پیامی برای رابین تماس بگیرد: او باید تماس تلفنی فورد را بهعنوان یک درخواست شخصی و درخواست ریاستجمهوری برای تغییر در موضع اسرائیل در نظر بگیرد. کیسینجر روز شنبه، زمانی که در نیویورک در سوئیت «والدورف آستوریا» رابین را ملاقات کرد، دوباره به رابین اصرار کرد. کیسینجر پیشنهاد کرد که خط دفاعی اسرائیل باید از قلههای کوه به دامنههای شرقی منتقل شود؛ ایدهای که او در مذاکرات جدایی سوریه از آن استفاده کرده بود. رابین این تصور را رد کرد. کیسینجر با فریاد گفت: «نه! من سخنم را بهصراحت گفتهام.» در ماه مارس پیشنهاد کردیم که اسرائیل بخش مرکزی گذرگاهها را حفظ کند. پس از آن توافق کردیم که کمی به سمت شرق حرکت کنیم. اکنون ما پیشنهاد میکنیم که اسرائیل بیش از آخرین یال در انتهای شرقی گذرگاهها را حفظ نکند؛ تلویحا به این معنا که او [رابین] مجموعهای از امتیازها را داده است. کیسینجر متقاعد نشد.