نگاه دیگران-بخش دویست و چهل و چهارم
استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
شنبه، ۲۲ مارس ۱۹۷۵، مساده
ازآنجاکه شبّات بود، کیسینجر به رابین یک روز زمان داد تا قبل از اینکه عصر دوباره همدیگر را ببینند و درباره آن فکر کنند. در همین حین، کیسینجر نانسی را همراه با «ییگائل یادین»، باستانشناس برجسته اسرائیلی، برای یک سفر به منطقه بحرالمیتِ مساده برد. او همچنین سادات را با پیامی محک زد تا ببیند آیا پیشنهاد جدیدی برای خروج از بنبست دارد یا خیر، اما از تجربه قبلی خود میدانست که هیچ شانسی وجود ندارد که سادات در ازای امتیاز صفر از اسرائیل، امتیازات بیشتری بدهد. بازتابی از حال و هوای کیسینجر را میتوان در جمله پایانی و ملودراماتیک گزارش آن روز به فورد مشاهده کرد.
کیسینجر نوشت: «ما ممکن است شاهد گرگومیش دموکراسی باشیم.» پاسخ سادات - که به فهمی دیکته شده بود- این بود که هیچ تغییری در موضع مصر رخ نداده و بنابراین اگر کیسینجر احساس میکند هیچ شانسی برای پیشرفت وجود ندارد، باید مستقیما به واشنگتن بازگردد. سادات افزود که این شکست تاثیر مخربی در جهان عرب خواهد داشت و «یک ضربه جبرانناپذیر و مهلک به روند گامبهگام» وارد خواهد کرد. مسیر جدید مصر بازگشت به ژنو خواهد بود؛ موضعی که فهمی یک روز بعد آشکارا آن را تکرار کرد.
تیمهای اصلی آمریکا و اسرائیل برای آخرین بار در ساعت ۲۲:۳۵ در دفتر رابین گرد هم آمدند. وقتی آنها اعلام تعلیق دیپلماسی رفتوبرگشت را هماهنگ میکردند، حال و هوای غمانگیزی حاکم بود. هر یک از طرفین قاطعانه متعهد شدند که مشاجره عمومی را آغاز نکنند، اگرچه همه میدانستند که وقتی مطبوعات به بحرانی در روابط ایالاتمتحده و اسرائیل دچار شدند، هیچ چشمانداز واقعی برای مهار پیامدها وجود ندارد. در واقع، درحالیکه آنها در حال ملاقات بودند، یک نفر در طرف اسرائیلی نامه رئیسجمهور فورد را به مطبوعات اسرائیل درز داد؛ اقدامی که فورد را خشمگین کرد.
شخص دیگری، احتمالا در دفتر پرز، در حال تهیه پروندهای از صورتجلسه تمام جلسات با کیسینجر بود تا به «متی گولان»، خبرنگار دیپلماتیک روزنامه اسرائیلی هاآرتص تحویل دهد. آلون میخواست درباره چگونگی راهاندازی مجدد فرآیند پس از یک وقفه صحبت کند. کیسینجر گفت: «در آینده نزدیک ابتکار دیگری از سوی آمریکا در این منطقه وجود نخواهد داشت و من فکر میکنم شما در برنامهریزیهایتان باید این را در نظر بگیرید.» کیسینجر با تهدید گفت: «شما در عمل با این تصمیم یک سال و نیم سیاست آمریکا را که پیامدهای خاصی از آن سرچشمه میگیرد، از بین بردهاید» و بهخوبی افزود: «ما با ازسرگیری کنفرانس ژنو مخالفت نخواهیم کرد.» رابین گفت فهمیدم.
کیسینجر میخواست آنها [مقامهای اسرائیلی] بدانند که وی [کیسینجر] را بهعنوان شریک در استراتژیای که این وزیر کارآزموده بهشدت برای حمایت از اسرائیل طراحی کرده بود، ناامید کردهاند. جبران برای آنها در امتیازات سیاسی مصر نبود، بلکه بیشتر «در این بود که ما را قادر به کنترل دیپلماسی کند و همه شرکتکنندگان را خسته کند.» کیسینجر ادعا کرد که در مقایسه با آن، مکان خط اهمیتی ندارد. بهعلاوه، درهرصورت، او تمام عناصر نظامی غیر خصومتآمیز را که از مصریان خواسته بودند، بهدست آورده بود. از دیدگاه کیسینجر، خطراتی که آنها در مقایسه با خطراتی که اکنون از یک باند در ژنو متحمل میشوند، «یک تراژدی واقعی» است.
رابین بهعنوان یک متفکر استراتژیک، آمادگی پذیرش این موضوع را نداشت. رابین استدلال کرد که جنگ یوم کیپور استراتژیای را که آنها در زمان همکاری با یکدیگر در واشنگتن بر سر آن توافق کرده بودند، تغییر داده است. سپس هدف این بود که به اعراب نشان دهند که تنها از طریق واشنگتن میتوانند به اهداف سیاسی خود دست یابند. اکنون مصریها به این نتیجه رسیده بودند که با مراجعه به واشنگتن میتوانند از ایالاتمتحده برای گرفتن امتیاز از اسرائیل استفاده کنند که در واقع اسرائیل باید هزینه روابط آمریکا با مصر و جهان عرب را بپردازد. بله، اسرائیل موظف بود به ایالاتمتحده کمک کند؛ اما اینکه اسرائیل داراییهای امنیتی را به خاطر این استراتژی قربانی کند، درخواستی بیشازحد بود. کیسینجر حرف خود را تایید کرد: «موضع شما نامعقول نیست.فاجعهآمیز است؛ اما نامعقول نیست.»
هیچکس نخندید. کیسینجر گفت که قبل از جنگ استراتژیاش ناامید کردن اعراب بود و این بهخوبی به نفع اسرائیل بود. اما اکنون ناامید کردن اعراب تنها به نفع اتحاد جماهیر شوروی خواهد بود. نفوذ ایالاتمتحده بر آنها کاهش مییابد و بدتر از همه، رویدادها «اکنون خارج از کنترل آمریکا هستند.» ایالاتمتحده نمیتواند بدون برنامه به ژنو برود و فشار برای مطرح کردن طرحی که از اسرائیل خواسته بود به مرزهای ۱۹۶۷ عقبنشینی کند، غیرقابلتحمل خواهد بود. «این کابوس من است، چیزی که اکنون میبینم بهسوی شما میآید. در مقایسه با آن، ۱۰ کیلومتر در سینا بیاهمیت است.»
سپس آنچه را که باید فکر میکرد ضربه نهایی بود وارد آورد: «این غمانگیز است که ببینیم مردمی به دلایل قهرمانانه، کلهشق بازی یا فاجعهبارانه خود را به خطری باورنکردنی محکوم میکنند.» رابین متوجه شد که کیسینجر به دیدار خود از مساده در اوایل همان روز اشاره میکند، مکانی که در ۷۳ پس از میلاد تقریبا ۱۰۰۰ نفر از متعصبان یهودی بهجای تسلیم شدن به رومیان، کشتن یکدیگر را انتخاب کردند. او از این قیاس متاثر نشد.
آنها درباره آنچه هر کدام به مطبوعات خواهند گفت، بحث کردند. کیسینجر قول داد که بیانیه خروج آشتیجویانه در فرودگاه ارائه کند. رابین به کیسینجر اطمینان داد که تلاشهای او را تحسین خواهند کرد. همه اسرائیلیها یکصدا سرشان را به نشانه تایید تکان دادند؛ درحالیکه رابین میدانست آنها از نحوه پیشرفت اوضاع ناراحتند. رابین درحالیکه با ظرافت جلسه را به پایان میرساند، گفت: «در نیت شما، درباره آنچه به دنبالش بودید، شکی نیست و ما از شما بسیار سپاسگزاریم.» پرز کیسینجر را به سمت کاروانش و مطبوعاتِ منتظر همراهی کرد. در هنگام پرواز، پرز که اشکهایش را پنهان میکرد، سعی کرد به کیسینجر اطمینان دهد که این نتیجه آن چیزی نیست که او [پرز] در نظر داشت. کیسینجر گفت که وی را باور کرده اما تا به امروز پرز را مسوول بیاثر کردن این معامله میداند.
در ۲۴ساعت آینده اشکهای زیادی ریخته شد. رابین برای جلوگیری از بروز شکاف در روابط، صبح روز بعد با کیسینجر در فرودگاه خداحافظی کرد. آنها در فرودگاه دیداری احساسی داشتند و رابین توضیح داد که چقدر از شکست ماموریت کیسینجر متاسف است و به او اطمینان داد که سفر هنوز تمام نشده است.