نگاه دیگران-بخش دویست و چهلم
استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
جمعه، ۱۴ مارس ۱۹۷۵، بیتالمقدس
کیسینجر رابین، پرز، آلون و گور را در مورد پاسخهای رسمی سادات به خواستههایشان، بهویژه جایگزینهایی که او بهجای اعلام «عدمخصومت» ارائه کرده بود، توجیه و مطلع کرد (۱۳). واکنش رابین تحتتاثیر خشم او از کیسینجر بود که صبح آن روز در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک با سادات به رسانهها در اسوان گفت که با «ایدههای جدید» به اسرائیل بازمیگردد و انتظار دارد اسرائیلیها با «ایدههای ملموس» خود پاسخ دهند. رابین این را تلاشی عمدی برای به تصویر کشیدن سادات بهعنوان فردی «میانهرو» و «پیشگام» و اسرائیل بهعنوان موجودیتی «ناسازگار» میدانست. رابین درست همانطور که با ابتکار صلح سادات قبل از جنگ انجام داده بود، اکنون آنچه را که کیسینجر از سادات آورده بود نادیده گرفت و آن را تحقیر کرد.
رابین استدلال کرد که همه عناصر پیشنهادی سادات برای عدمخصومت بیمعنی است، زیرا میتوان آنها را در هر زمانی لغو کرد. کیسینجر بدون هراس به اسرائیلیها گفت که میخواهد با پیشنهادهای مشخصی به مصر بازگردد که «آنقدر پیشرو هست تا امکان حرکت سریع برای پایان دادن به مذاکرات فراهم شود.» رابین پذیرفت که پاسخهای سادات را صبح یکشنبه به کابینه ببرد. حال و هوا بههمریخته بود. پس از ملاقات کیسینجر با رابین، «دان پاتیر»، سخنگوی مطبوعاتی رابین، به مطبوعات سیار در «کینگ دیوید» گفت که در حالی که «چند» پاسخ مصری قابلقبول بودند، اما بقیه «ناکافی و نامناسب» بودند. بهطورکلی، او گفت: «ما احساس نمیکنیم که پاسخهای مشخصی که به دنبال آن هستیم را داشته باشیم.» کیسینجر جلسه بعدی خود را دو شب بعد، پس از سفر به امان، با ثبت شکایت رسمی آغاز کرد.
او گفت که این تصور در مطبوعات اسرائیل ایجاد شده بود که «ایالاتمتحده و مصر با تبانی- و با مانورهای هوشمندانه- برای اخاذی از اسرائیل کار میکنند.» رابین آن را کنار زد. دراینبین، رابین با کابینه ملاقات کرده بود و میخواست پاسخ رسمی خود را به ایدههای مصر ارائه دهد. رابین گفت که در مورد سه موضوع حیاتی برای اسرائیل -عدماستفاده از زور، حرکت واقعی به سمت صلح و مدتزمان توافق- «اساسا دستاوردهای اندکی حاصل شده است.» هیچیک از پاسخها رضایتبخش نبود. او اظهار کرد که تا زمانی که سادات روی هر سه موضوع حرکت نکند، «نمیدانم چه میشود کرد.»
کیسینجر در جستوجوی راهی برای ادامه پرسید که آیا میتواند با یک خط عقبنشینی نزد سادات بازگردد. آلون که باید دلسوزترین میبود، گفت: «ما با این ایدههای مصری در موقعیتی نیستیم که بخواهیم یک خط مشخص از کابینه بخواهیم.» او از کیسینجر میخواست که از سادات در مورد سه نکته اصلی چیز دقیقتری بخواهد. کیسینجر فکر میکرد که این امری پوچ است. کیسینجر با تمسخر گفت: «سناریوی ۱۵ دقیقه اول من با سادات را به من بگویید: «اسرائیل میخواهد گذرگاهها را واگذار کند یا نه.»
با ادامه بحث، برای کیسینجر روشن شد که مشکل چیزی بیش از عدمتمایل به ترسیم خط عقبنشینی است. رابین به او گفت: «ما از طرف کابینه حق نداریم در مورد چیزی غیر از عدمخصومت صحبت کنیم.» رابین گفت، اگر تمام چیزی که سادات آماده ارائه آن بود عدماستفاده از زور بود، در این صورت اسرائیل حاضر به واگذاری گذرگاهها یا میدانهای نفتی نخواهد بود. کیسینجر با چنگ زدن به اهرم، استدلال «جوجه کوچولو»ی خود را مطرح کرد که اگر آنها به این مسیر ادامه دهند، آسمان به زمین خواهد آمد. او شکست این رفتوبرگشت و به همراه آن، پایان روند گامبهگام را پیشبینی کرد. کیسینجر به نقل از ملک حسین که بهتازگی با او ملاقات کرده بود، پیشبینی کرد که رادیکالیسم عربی تقویت خواهد شد، بازگشت به جنگ وجود خواهد داشت و تمام فشارها به دلیل حمایتش از اسرائیل متوجه ایالاتمتحده خواهد شد.
او گفت: «واقعیت این خواهد بود که آمریکا نمیتواند حتی یک عقبنشینی حداقلی ایجاد کند و فقط یک مسیر رادیکال کارساز خواهد بود.» او به طرز شومی هشدار داد که یک گسست منجر به جدایی راه بین اسرائیل و ایالاتمتحده خواهد شد. کیسینجر به اسرائیلیها فرصت داد تا یکشبه درباره آن فکر کنند، اما تنها چیزی که حاصل شد، فرمول مجدد پیششرط عدمخصومت بود: مصر نهتنها باید متعهد شود که به زور متوسل نشود و همه اختلافات را با روشهای مسالمتآمیز حل کند، بلکه همچنین باید متعهد شود که «از اجازه دادن، تشویق، کمک یا مشارکت در» هر نوع فعالیت خصمانه یا جنگی علیه اسرائیل در هر مکانی خودداری کند.
دوشنبه، ۱۷ مارس ۱۹۷۵، اسوان
سادات در ابتدا مایل بود این زبان اسرائیلی را در نظر بگیرد، اما سپس فهمی خاطرنشان کرد که با اشاره به حلوفصل همه اختلافات «از طریق مسالمتآمیز»، زبان اسرائیلی فراتر از عدمخصومت رفته تا عناصری از صلح را معرفی میکند. این موضوع سادات را ازاینرو به آن رو کرد. سادات وقتی فهمید که کیسینجر هنوز خطی برای عقبنشینی اسرائیلیها ندارد، این فرمول را بهعنوان توهینی رد کرد که او را ملزم به برقراری صلح میسازد آن هم در حالی که سرزمینش هنوز در اشغال بود. کیسینجر موفق شد او را متقاعد کند تا بهترین پیشنهادی را که میتوانست، ارائه دهد و او آخرین تلاش خود را انجام داد تا اسرائیلیها را وادار به پذیرش آن کند.
او اکنون به ورطه دیپلماتیک خیره شده بود. اما یک ساعت پس از اینکه کیسینجر ویلای سادات را ترک کرد، فهمی بلافاصله به دیدار او رفت آن هم زمانی که کیسینجر با تیمش در هتل «نیو کاتاراکت»، در همان اتاقی که الجمسی در جریان مذاکرات سینای اول در آن زبانش بند آمده بود، ناهار میخورد. فهمی گزارش داد که سادات را در حالتی آشفته ترک کرده و از این میترسید که روز بعد، پس از ملاقاتش با کیسینجر، وی [سادات] چیزی به مطبوعات بگوید که کل تلاش را از مسیر خارج کند.
فهمی برای اینکه جلوی سادات را بگیرد، یک نامه جدید و غیررسمی مصری با فرمولبندیهایی به کیسینجر داد که کیسینجر احساس کرد تا برآورده کردن نگرانیهای اسرائیل راه درازی پیموده است. اگر کیسینجر موفق میشد اسرائیلیها را در مورد عدمخصومت نرم کند، این نامه به او فرصت زیادی برای کار میداد و او قدردان تلاش مصر بود. اما میترسید که به دلخواهش نباشد و کم بیاورد. هنگامیکه آنها صبح روز بعد دوباره ملاقات کردند، سادات نامه فهمی را تایید کرد و افزود که گذرگاهها باید در منطقه حائل سازمان ملل باشد و نیروهای هر طرف در ورودیها، با فاصله مساوی از مرکز گذرگاهها، باشند. سادات بهصراحت گفت که تا جایی پیش میرود که کیسینجر را ناامید نکند. او که بیشتر در غم و اندوه بود تا عصبانیت، ناامیدی عمیق خود را از اسرائیلیها ابراز کرد، نگرشی که کیسینجر با تمام وجود آن را تایید کرد. برای اولین بار، آنها در مورد چگونگی پرداختن به شکست در مذاکرات بحث کردند و کیسینجر نیاز به توسعه یک استراتژی مشترک آمریکایی- مصری را از طریق نشستی با رئیسجمهور فورد پیشنهاد کرد؛ چیزی که او میدانست سادات از آن لذت خواهد برد.