یادداشت-بخش دوم
روسیه در جنگ پیروز میشود
اما در نهایت بخش وسیعی از خاک اوکراین را ضمیمه میکند و درعینحال اوکراین را به یک کشور ناکارآمدِ بهدردنخور تبدیل میکند. بهعبارتدیگر، روسیه یک «پیروزی زشت» بهدست خواهد آورد. قبل از اینکه مستقیما به این مسائل بپردازم، سه نکته مقدماتی لازم است. برای شروع، من سعی میکنم آینده را پیشبینی کنم که البته کار آسانی نیست؛ چراکه در یک دنیای نامشخصی زندگی میکنیم. بنابراین استدلال من این نیست که حقیقت را میگویم. در واقع، ممکن است برخی از ادعاهای من اشتباه باشد. علاوه بر این، من نمیگویم آنچه دوست دارم اتفاق بیفتد. من طرفدار این یا آن یکی نیستم. من فقط به شما میگویم که درصورتیکه جنگ بهپیش برود یا ادامه یابد، به نظر من چه خواهد شد. در نهایت، من رفتار روسیه یا اقدامات هیچیک از کشورهای درگیر در مناقشه را توجیه نمیکنم. من فقط اقدامات آنها را توضیح میدهم. حالا اجازه بدهید به موضوع بپردازم.
جایی که ما امروز هستیم
برای درک اینکه جنگ اوکراین به کجا میرود، لازم است ابتدا وضعیت فعلی را ارزیابی کنیم. این مهم است که بدانیم سه بازیگر اصلی -روسیه، اوکراین و غرب- درباره محیط تهدید خود چگونه میاندیشند و اهداف خود را چگونه ادراک میکنند. بااینحال، وقتی درباره غرب صحبت میکنیم، عمدتا درباره ایالاتمتحده صحبت میکنیم؛ زیرا متحدان اروپاییِ آمریکا وقتی پای اوکراین به میان میآید، راه خود را از واشنگتن جدا میکنند. همچنین درک وضعیت کنونی در میدان جنگ ضروری است. اجازه دهید با محیط تهدید روسیه و اهداف آن شروع کنم.
محیط تهدید روسیه
از آوریل۲۰۰۸ مشخص بود که همه رهبران روسیه به تلاشهای غرب برای واردکردن اوکراین به ناتو و تبدیل آن به یک سنگر غربی در مرزهای روسیه بهعنوان یک تهدید موجودیتی نگاه مینگرند. در واقع، رئیسجمهور پوتین و معاونانش بارها این نکته را در ماههای قبل از تهاجم روسیه بیان کردند، آنگاه که برای آنها آشکار شد که اوکراین تقریبا یکی از اعضای دوفاکتوی ناتو است. از زمان آغاز جنگ در ۲۴فوریه۲۰۲۲، غرب با اتخاذ مجموعه جدیدی از اهداف که رهبران روسیه آنها را بهشدت تهدیدآمیز تلقی میکنند، لایه دیگری به این تهدید موجودیتی افزود. من در ادامه بیشتر درباره اهداف غرب خواهم گفت؛ اما در اینجا کافی است بگویم که غرب مصمم است روسیه را شکست دهد و این کشور را از صفوف قدرتهای بزرگ خارج کند (اگر نگوییم با تغییر رژیم یا حتی تجزیه روسیه مانند آنچه در سال۱۹۹۱ درباره اتحاد جماهیر شوروی انجام داد).
پوتین در سخنرانی مهمی که در فوریه گذشته (۲۰۲۳) ایراد کرد، تاکید کرد که غرب یک تهدید مرگبار برای روسیه است. او گفت: «طی سالهای پس از فروپاشی شوروی، غرب هرگز از تلاش برای به آتش کشیدن کشورهای پسا شوروی و مهمتر از همه، پایان دادن به حیات روسیه بهعنوان بزرگترین بخش بازمانده از قلمروهای تاریخی دولتِ ما دست برنداشت. آنها تروریستهای بینالمللی را تشویق به حمله به ما کردند، درگیریهای منطقهای را در امتداد مرزهای ما دامن زدند، منافع ما را نادیده گرفتند و سعی کردند اقتصاد ما را مهار و سرکوب کنند.» پوتین در ادامه تاکید کرد: «نخبگان غربی هدف خود را که به تعبیر من «شکست استراتژیک روسیه» است، پنهان نمیکنند.
این برای ما چه معنایی دارد؟ این یعنی اینکه آنها قصد دارند یکبار برای همیشه کارمان را یکسره کنند.» رئیسجمهور روسیه در ادامه گفت: «این یک تهدید موجودیتی برای کشور ما است.» رهبران روسیه همچنین رژیم کییف را تهدیدی برای روسیه میدانند، نهفقط به این دلیل که متحد نزدیک با غرب است، بلکه به این دلیل که روسها این کشور را فرزندان نیروهای فاشیست اوکراینی میدانند که در کنار آلمان نازی علیه اتحاد جماهیر شوروی در جهان دوم جهانی جنگیدند.
اهداف روسیه
روسیه باید در این جنگ پیروز شود؛ زیرا معتقد است که بقایش مورد تهدید است. اما پیروزی چگونه است؟ نتیجه ایدهآل که قبل از شروع جنگ در فوریه۲۰۲۲ آغاز شد همانا تبدیل اوکراین به یک کشور بیطرف و حلوفصل جنگ داخلی در دونباس بود که دولت اوکراین را در مقابل روسهای قومی و روس زبانان قرار داد که خواهان خودمختاری -اگر نگوییم استقلال- بیشتر برای منطقه خود بودند. به نظر میرسد که این اهداف در ماه اول جنگ همچنان واقعبینانه بوده و در واقع اساس مذاکرات استانبول بین کییف و مسکو در مارس۲۰۲۲ بوده است. اگر روسها در آن زمان به آن اهداف دست یافته بودند، یا جنگ فعلی جلوگیری میشد یا به سرعت پایان مییافت. اما معاملهای که اهداف روسیه را برآورده کند، دیگر در کار نیست.
اوکراین و ناتو در آینده قابل پیشبینی به هم میپیوندند و هیچیک حاضر به پذیرش بیطرفی اوکراین نیستند. علاوه بر این، رژیم کییف برای رهبران روسیه که خواهان از بین رفتن آن هستند، کشوری منفور است. روسها نهتنها درباره «نازیزدایی» اوکراین، بلکه «غیرنظامی کردن» آن صحبت میکنند؛ دو هدفی که احتمالا مستلزم فتح تمام اوکراین، وادار کردن نیروهای نظامی آن به تسلیم و استقرار یک رژیم دوست در کییف است. یک پیروزی قاطع از این نوع به دلایل مختلف بهاحتمالزیاد اتفاق نمیافتد. ارتش روسیه برای چنین کاری که احتمالا به حداقل دومیلیون نفر نیاز دارد، بهاندازه کافی بزرگ نیست. در واقع، ارتش فعلی روسیه در فتح تمام دونباس با مشکل مواجه است. علاوه بر این، غرب برای جلوگیری از تسلط روسیه بر تمام اوکراین تلاش زیادی خواهد کرد.