به نوشته روزنامه نیویورک‌تایمز، تفاوت‌ها درواقع آشکار هستند: ایالات متحده هرگز آن نوع وابستگی متقابل تکنولوژیک و مالی به دشمن جنگ سرد خود، اتحاد جماهیر شوروی، نداشت. درحالی‌که مارپیچ رو به تزاید و تلخ و البته خطرناک با چین داستان را پیچیده‌تر می‌کند. مشاوران بایدن اغلب استدلال می‌کنند که روسیه اتحاد جماهیر شوروی نیست. آنها می‌گویند: «بله! این کشور دارای سلاح هسته‌ای است؛ اما ظرفیت نظامی متعارف آن اکنون در اوکراین به‌شدت کاهش یافته است.» در زمان شوروی، ایالات متحده خود را مجبور به مبارزه ایدئولوژیک در سراسر جهان می‌دانست. در عصر جدید، آمریکا در برابر تلاش‌های چین برای استفاده از قدرت اقتصادی و فناوری‌اش برای گسترش نفوذ خود مبارزه می‌کند. باوجوداین، پژواک جنگ سرد در حال افزایش است.

خود بایدن این هفته به این هیاهو افزود. در ویلنیوس، لیتوانی، چهارشنبه شب در جمع جمعیتی که پرچم‌های آمریکا، لیتوانی و اوکراین را به اهتزاز در می‌آوردند، بارها به مبارزه کشورهای بالتیک برای رهایی از اتحاد شوروی در حال فروپاشی استناد کرد و به ولادیمیر پوتین گفت که ایالات متحده آمریکا و متحدانش «تا زمانی که طول بکشد» از اوکراین و همراه با آن از دیگر بخش‌های آسیب‌پذیر اروپا دفاع خواهند کرد. بایدن هرگز صراحتا نگفت که ایالات متحده باید از نو «بار یک مبارزه طولانی و گرگ و میش را به دوش بکشد.» این توصیف معروف کندی، رئیس‌جمهوری سابق آمریکا از جنگ سرد در سخنرانی تحلیف خود در سال ۱۹۶۱ است؛ درحالی‌که این جنگ وارد خطرناک ترین مرحله خود شده بود. اما بایدن در یک شرایط متفاوت همچنان از آن جمله استفاده کرد. درحالی‌که لفاظی‌های بایدن گاهی این لحظه را به گذشته پیوند می‌دهد - همان‌طور که او مبارزه لیتوانی برای آزادی را با مبارزه اوکراین مقایسه کرد- کسانی که با او کار می‌کنند، می‌گویند تحلیل او از پویایی فعلی اشتباه است؛ چراکه نیروهای زیربنایی کاملا متفاوت هستند.

جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهوری روز پنج‌شنبه در مصاحبه‌ای در هلسینکی، آخرین ایستگاه بایدن در تور اروپایی‌اش گفت: اساسا هنوز چالش تجاوز وجود دارد. نیاز به ایستادگی در دفاع از حاکمیت، تمامیت ارضی، آزادی و دموکراسی. اما این عناصر می‌توانند بدون بازگشت به جنگ سرد حضور داشته باشند.» آنچه در طول اجلاس ناگفته ماند، حداقل به‌طور علنی، یکی دیگر از تفاوت‌های عمده بین اکنون و سه دهه پیش است: «سطح نامشخص حمایت هر دو حزب از ادامه عقب راندن تجاوز روسیه.» از دولت ترومن تا دوران ریاست‌جمهوری جورج اچ.دبلیو بوش، هر دو حزب بزرگ سیاسی آمریکا وقف این بودند که بر دشمن ژئوپلیتیک آمریکا تاکید کنند و آن را ادامه دهند، حتی اگر بر سر تاکتیک‌ها و دخالت در درگیری‌های محلی اختلاف داشته باشند. اما الان مرزها مشخص نیست. در حاشیه نشست سران ناتو در ویلنیوس، وزرای امور خارجه و دستیاران متحدان نزدیک و دور این سوال را مطرح کردند که آیا با پایان یافتن اعتبارات فعلی در پایان تابستان، کنگره شروع به کاهش کمک به اوکراین خواهد کرد یا خیر؟

آنها می‌پرسند که تا چه حد احتمال وجود دارد که مخالفت دو نامزد پیشروی جمهوری‌خواه ریاست‌جمهوری -ترامپ و ران دیسانتیس- با کمک به اوکراین در بخش وسیع‌تری از مردم تاثیرگذار نباشد. یکی از مقامات ارشد اروپایی که خواست نامش فاش نشود، در جریان نشست ویلنیوس گفت: «آمریکایی‌ها نگران هستند که اروپایی‌ها از پا بیفتند. ما نگران هستیم که آمریکا خسته شود. اما همه مشترکا نگرانند که مهمات و تجهیزات دفاع هوایی اوکراینی‌ها تمام شود.» از بایدن در کنفرانس خبری با سائولی نینیستو، رئیس‌جمهور فنلاندی در روز پنج‌شنبه درباره این نگرانی‌ها سوال شد و پاسخ داد که «حمایت قاطع مردم آمریکا» از اوکراین و ناتو وجود دارد. اما پس از آن او به‌وضوح گفت: «هیچ‌کس نمی‌تواند آینده را تضمین کند؛ اما این بهترین شرط‌بندی است که هر کسی می‌تواند انجام دهد.»

اگر موضوعی کلی در سفر بایدن در این هفته وجود داشت، این بود که غرب باید برای یک رویارویی طولانی و پرهزینه آماده شود که بر خلاف آنچه قبلا مطرح شده است، به سطوحی از همکاری و ادغام نیروهای اطلاعاتی و نظامی نیاز دارد. در این لحظه حساس در تاریخ، در این نقطه عطف، جهان در حال تماشا است تا ببیند، آیا ما کار سختی را که برای ساختن آینده‌ای بهتر مهم است انجام خواهیم داد؟ وی در نشست خبری گفت. «آیا ما با هم خواهیم ایستاد، آیا در کنار هم خواهیم ایستاد؟ آیا ما به مسیر خود متعهد خواهیم ماند؟»

در بیانیه ناتو سنگ بنای مبارزه بعدی در گرگ و میش مدفون است. برنامه‌هایی برای بودجه‌های دفاعی بزرگ‌تر وجود دارد، اگرچه نزدیک به یک دهه پس از آنکه ناتو حداقل استاندارد هزینه‌های نظامی ۲درصد از تولید ناخالص داخلی هر عضو را تعیین کرد، بیشتر کشورهای ثروتمند اروپای غربی هنوز به این هدف نرسیده‌اند. (جمهوری‌های کوچک‌تر شوروی سابق خیلی بهتر عمل کرده‌اند.) برنامه‌هایی برای یک استراتژی نظامی واقعا یکپارچه ناتو، از جمله راه‌های خاص برای ادغام دفاع سایبری و افزایش تولید گلوله‌های توپخانه معمولی که تقریبا هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد که روزی اروپا به آن دوباره نیاز پیدا کند، به‌عنوان دو مشکل بزرگ مطرح هستند.

اما واقعیت این است که این تغییرات فقط یک شروع است و به گفته مقامات، اگر غرب وارد سال‌ها یا دهه‌ها دشمنی با روسیه شود، برای تهیه مهمات به سختی خواهد افتاد. ینس استولتنبرگ که هفته گذشته با تمدید دوران دبیرکلی ناتو موافقت کرد، در مقاله‌ای برای فارن‌افرز به این واقعیت اذعان کرد. او درباره مناقشه اوکراین نوشت: «حتی اگر جنگ فردا به پایان برسد، هیچ نشانه‌ای از تغییر جاه‌طلبی‌های گسترده‌تر پوتین وجود ندارد. او آزادی و دموکراسی را یک تهدید می‌داند و خواهان جهانی است که در آن دولت‌های بزرگ به همسایگان خود دیکته کنند. این او را در تقابل دائمی با ارزش‌های ناتو و قوانین بین‌المللی قرار می‌دهد.»

مانند بایدن، او این ادعا را مطرح کرد که اجازه دادن به پوتین در ماجراجویی نظامی‌اش برای به‌دست آوردن هر منطقه‌ای، «پیامی به دیگر رژیم‌های مستبد است که می‌توانند از طریق زور به اهداف خود برسند. چین به‌ویژه مراقب است تا قیمتی را که روسیه می‌پردازد یا پاداشی که برای تجاوزاتش دریافت می‌کند، ببیند.» مشاهدات استولتنبرگ غیرقابل انکار است. اما همان‌طور که چندین مقام آمریکایی و اروپایی در اجلاس ویلنیوس اذعان کردند، چنین تعهداتی شروع هرگونه مذاکرات واقعی آتش بس یا صلح را دشوارتر می‌کند. وعده‌های پیوستن نهایی اوکراین به ناتو - پس از پایان جنگ - انگیزه‌ای قوی برای مسکو ایجاد می‌کند تا به هر قلمرو اوکراینی که می‌تواند بیاویزد و درگیری را زنده نگه دارد. همان‌طور که ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین در ویلنیوس به خبرنگاران گفت: «ما می‌خواهیم زمین‌های خود را برگردانیم، امنیت را در قلمرو خود بازگردانیم. این پیروزی است.»

وی افزود: «وضعیت نه جنگ نه صلح پیروزی نیست.» بایدن از سفر خود به هلسینکی برای جشن گرفتن یک تفاوت آشکار با جنگ سرد استفاده کرد؛ «حرکت فنلاند و سوئد، برای پیوستن به ائتلاف پس از دهه‌ها بی‌طرفی رسمی.» اگرچه این دو کشور در سال‌های اخیر آنها آموزش دیده و با ناتو همکاری کرده‌اند. در جنگ سرد، یک دشمن بزرگ وجود داشت. اکنون دو مورد وجود دارد و خطوط ارتباطی «بدون محدودیت» آنها هنوز چیزی در حد یک رمز و راز است. مقامات آمریکایی بر این باورند که پکن در حال ارائه فناوری به روسیه است، اما نه تسلیحاتی که می‌خواهد. درحالی‌که شی جین پینگ، از روابط نزدیک خود با پوتین صحبت می‌کند، مقامات اطلاعاتی آمریکا معتقدند که رهبر چین نگران آنچه روسیه در میدان نبرد در حال تجربه بوده، است.

شی ممکن است برای دامن زدن به یک درگیری دیگر با ایالات متحده مردد باشد، درحالی‌که تعداد زیادی عامل وجود دارد که مستقیما آینده چین را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اینها شامل تاثیرات قطع تراشه‌های رایانه‌ای پیشرفته - که مقامات چینی مرتبا از آن شکایت دارند - و احتمال محدودیت‌های جدید واشنگتن بر سرمایه‌گذاری‌های غربی در فناوری‌های حیاتی از جمله هوش مصنوعی است. البته در روزهای جنگ سرد هرگز درباره چنین موضوعاتی بحثی وجود نداشت؛ زیرا ایالات متحده و شوروی به سختی با یکدیگر تجارت می‌کردند و هیچ‌یک از محصولاتی را که دیگری به آن وابسته بود تولید نکردند. سالیوان می‌گوید: «جنگ سرد با چین از جنبه‌های اساسی، اصلا تشبیه مفیدی نیست.» چیزی که در پس‌زمینه نشست سران ناتو وجود داشت و آن را با دوران جنگ سرد متفاوت می‌کرد، نقش چین است. بیانیه صادرشده در ویلنیوس شامل بحث گسترده‌ای درباره خطرات وابستگی زنجیره تامین به تامین‌کنندگانی مانند چین بود؛ موضوعی که ناتو در گذشته چندان به آن فکر نمی‌کرد.