استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

ما در جریان مذاکرات تحت حمایت کری که من در سال۲۰۱۳ به‌عنوان فرستاده‌ ویژه‌ ایالات‌متحده در آن شرکت کردم، با معضل مشابهی مواجه شدیم.ما وارث مذاکرات پنهانی و کانال پشت پرده‌ لندن بین مقام‌های مجاز اسرائیل و یکی از دستیاران ابومازن، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین بودیم. کری پس ‌از آن موفق به راه‌اندازی یک مذاکره‌ی عمومی‌تر و در «کانال جلویی» شد. مانند کیسینجر، ما در پرونده‌مان احساس فوریت داشتیم، به این دلیل که یک ساعت ۹ ماهه بود که در مذاکرات رسمی تیک‌تیک می‌کرد. تا آن زمان، باید پیشرفتی ایجاد می‌کردیم یا حداقل پیشرفت کافی برای توجیه تمدید زمان نشان می‌دادیم. بااین‌حال، چنین فوریتی در مسیر غیررسمی وجود نداشت. مذاکره‌کنندگان آنجا به مدت سه سال به‌صورت دوره‌ای کار می‌کردند و در زمانی که برنامه‌هایشان اجازه می‌داد بدون هیچ مهلتی دور هم جمع می‌شدند.

بر خلاف مایر و دایان که نفع را در متوقف کردن مذاکرات کیلومتر۱۰۱ می‌دانستند، نتانیاهو اصرار داشت که قرار ملاقات غیررسمی لندن تنها جایی است که او اجازه می‌دهد پیشرفت حاصل شود؛ زیرا نگران آن بود که هرگونه امتیازی که در مذاکرات رسمی ارائه می‌شود، توسط فلسطینی‌ها فاش شود و باعث شرمساری او از نظر سیاسی شود. همان‌طور که مشخص شد، ابومازن از استفاده از کانال لندن برای بررسی میزان امتیازات نتانیاهو کاملا راضی بود تا زمانی که او [ابومازن] مجبور نباشد امتیازات خود را بدهد. کری به این تصمیم رسید که تنها راه معقول به جلو، ادغام این دو مسیر است و هر آنچه را که در کانال پشت پرده توافق شده بود، گرفته و از آن به‌عنوان مبنای مذاکرات در کانال جلویی استفاده کند.

بنابراین ما «پسران لندنی» را - که آنها را به این نام می‌خواندیم- تحت‌فشار قرار دادیم تا چارچوب مذاکراتی را که روی آن کار می‌کردند (که در دسامبر ۲۰۱۳ انجام دادند) به پایان برسانند. با موافقت نتانیاهو، ما از این کار به‌عنوان مبنایی برای پل زدن میان ایده‌هایی استفاده کردیم که کری به‌عنوان اصولی برای هدایت مذاکراتِ «وضعیت نهایی» در مذاکرات رسمی پیشنهاد کرد. در این روند، درست مانند کیسینجر، ما به مذاکرات غیررسمی پایان دادیم. اینکه اگر آنها را با همان سرعت آرامی که داشتند رها می‌کردیم، پیشرفت بیشتری می‌کردند یا خیر، حدس و گمان است. اما در هر دو مورد، ترجیح ایالات‌متحده بر تمایل طرفین بر «به حال خود گذاشتنشان» برای مدیریت مذاکراتشان ارجحیت داشت.

در مقابل، مذاکرات اسلو بین اسرائیل و سازمان آزادی‌بخش فلسطین که به‌طور مخفیانه و بدون اطلاع دولت کلینتون انجام شد (درحالی‌که ما در تلاش برای ادامه‌ مذاکرات رسمی در واشنگتن بودیم)، به یک پیشرفت دست یافت. بااین‌حال، تعهداتی که هر یک به دیگری دادند با میانجی‌گری ایالات‌متحده صورت نگرفت.