نگاه دیگران-بخش چهل ودوم
استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
او [اسماعیل] در بریتانیا آموزش دیده بود و قبل از انتقال به سمت معاون وزیر در وزارت خارجه، در ستاد کل ارتش مصر خدمت میکرد. قبل از اینکه در سال۱۹۷۱ از سوی سادات بهعنوان مشاور امنیت ملی منصوب شود، در کشورهای بریتانیا، فرانسه و ایتالیا سفیر بود. او به این دلیل برای این سمت برگزیده شد که دانشآموخته تاریخ نظامی بود و همچون کیسینجر یک متفکر استراتژیک بود. سادات به او یک هدف داد: تعیین چگونگی بیرون کشیدن قلمرو مصر از چنگ اسرائیل. اسماعیل چهار مصری را با خود به میعادگاه آرمونک آورد. سه نفر کارمند بودند؛ اما نفر چهارم دکتر «محمد حافظ غنیم» - یکی از مقامات ارشد کمیته مرکزی حزب حاکم مصر یعنی «اتحادیه سوسیالیستی عرب»- بود. غنیم یکی از نزدیکان و محارم اسرار رئیسجمهور مصر بود؛ حضور او نشان از جدیت نگاه سادات به این نشست بود. از سوی دیگر، کیسینجر اصلا این نشست را جدی نگرفته بود. نگرش او در حکایتی است که چند دهه بعد با من در میان گذاشت.
کیسینجر یادآور شد که در نقطهای از ملاقات، اسماعیل به او اطلاع داد که اگر مذاکرات پیشرفت کند، سادات او را برای ادامه گفتوگو به قاهره دعوت میکند. کیسینجر یادداشتی را به دستیار خود «پیتر رادمن» داد که در آن یادداشت او پرسید: «اگر این جایزه اول است، پس دومین جایزه چیست؟» آنها با یک گفتوگوی غیررسمی در اتاق نشیمن شروع کردند. کیسینجر به تصمیم مصر برای اخراج مشاوران شوروی اشاره کرد. اسماعیل دریافت که این تصمیم به نظر نمیرسد که در جایی به رسمیت شناختهشده یا منعکسشده باشد. کیسینجر پاسخ داد که به رسمیت شناخته شده است. سوال این بود که چگونه منعکس شود؟ با این سوال، آنها به اتاق غذاخوری رفتند؛ جایی که دو هیات رو در روی هم نشستند. آنچه بهطور قابلتوجهی در هیات آمریکایی به چشم میخورد غیبت نمایندهای از وزارت خارجه بود.
در زمانی که این دو هیات در این خانه امن در حومه شهر گرد هم نشسته بودند، دویست مایل آنسوتر از دفتر کار کیسینجر، وی [کیسینجر] بارها بر اهمیت مخفی نگهداشتن ملاقاتشان از وزارت امور خارجه تاکید کرد. او تاکید میکرد: «تنها [آن دسته از] پیامهای ریاستجمهوری که وزن واقعی خواهند داشت، پیامهایی هستند که من در کانالمان تایید میکنم.» کیسینجر در دستور کاری گفت: «تا زمانی که این روند ادامه دارد، از فرآیندهای دیگر اجتناب خواهید کرد.» اسماعیل در پاسخ گفت: « بله، میفهمم»، هرچند برای مصریها طولی نکشید که تعهد به رازداری را بشکنند و وزارت خارجه را در جریان این دیدار قرار دهند.
اسماعیل سپس به کیسینجر اطلاع داد که مصر «به میل خود در حال حرکت است»، خواهان مشارکت با شوروی نیست و به مسکو گفته است که «نمیخواهیم درباره هیچ سندی مذاکره کنیم.» گوشهای کیسینجر تیزتر شد. او پاسخ داد: «واقعا؟» برای ماهها، او درگیر مبارزهای سایهوار با شورویها درباره سند مشترکی بود که مبنایی برای مذاکرات عرب- اسرائیلی فراهم میکرد. این اولین نشانه از آن چیزی بود که او امیدوار به آن بود و برایش برنامهریزی کرده بود: مصر آشکارا از حامی شوروی خود روگردان بود و بهسوی خیرخواهان آمریکایی دشمن اسرائیلیاش روی آورد. ازآنجاکه اسرائیلیها درباره این سند به او سخت میگرفتند، او باید از شنیدن اینکه مصریها علاقهای به آن ندارند خوشحال باشد. اسماعیل کتمان نکرد که هدف سادات این بود که ایالاتمتحده را وادارد تا «دست از سر اسرائیل بردارد».
او قبول کرد که این امر مشکل است که باید بهای سیاسی داخلی آن را پرداخت مگر اینکه ایالاتمتحده مایل به تغییر رویکرد «توازن قدرت» خود- توافقی ملایم با کیسینجر – باشد و درصورتیکه به دنبال راهحل عادلانه باشد، توافق دور از دسترس نخواهد بود. کیسینجر قصد نداشت رویکردی را که در ابتدا در بطن «جهانبینی»اش وجود داشت کنار بگذارد. بنابراین با خشمگین کردن مصر پاسخ داد. او توضیح داد که انعطاف از جانب سادات پیشنیاز است؛ زیرا این امر برای او ابزاری برای «توجیه اخلاقی فشار آوردن بر اسرائیل بهدست میدهد.» کیسینجر در خاطرات خود تاکید میکند که هدف اصلی سادات در اعزام اسماعیل برای دیدار با او «حفظ بنبست بدون ایجاد هشدار برای بحران» بود. با نگاهی به گذشته، او ادعا میکند که «اسماعیل چیزی را ارائه کرد که برای ما مانند خوراک استاندارد عربی به نظر میرسید: عقبنشینی کامل به مرزهای۱۹۶۷ تنها با تضمینهای مبهم درباره عمل متقابل اعراب.»
اما متن پیاده شده و لفظ به لفظ آنها در دیدار ۱۰ساعتهشان طی دو روز روایت دیگری را میگوید. اسماعیل در واقع علاقه زیادی به کار با کیسینجر برای یافتن راهی به جلو نشان میداد. فراتر از این سیگنال که سادات تحت تاثیر محاسبات شوروی قرار نخواهد گرفت. او همچنین تصریح کرد که مصر منتظر نمیماند تا دیگر دولتهای عربی به توافقاتی با اسرائیل دست یابند. درحالیکه معامله بین اسرائیل و مصر در حال تکمیل شدن بود، اسماعیل توضیح داد که «ما میتوانیم موتورها را در جای دیگری در اردن یا سوریه روشن کنیم» اما هرکدام از این موتورها سرعت متفاوتی خواهند داشت. این یک نشانه بسیار مهم از جدی بودن مصر بود؛ زیرا حفظ همبستگی اعراب این امر را دیکته میکرد که تمام همسایگان عرب اسرائیل باید با همان سرعت پیش میرفتند.
کیسینجر پس از جنگ یوم کیپور با میل آن را پذیرفت تا توافق اسرائیل- مصر را قبل از توافق سوریه و اردن به مذاکره بگذارد. اسماعیل درباره فلسطین گفت که سادات آن را به ملک حسین واگذار خواهد کرد تا راهحلی برای کرانه باختری با فلسطینیها بیابد؛ در غزه، جایی که مصر منافع مستقیمتری داشت، این مساله به سازمان ملل سپرده شد و نیازی نبود که بخشی از معامله بین مصر و اسرائیل باشند. علاوه بر این، اگر اردن میخواست امتیازاتی سرزمینی به اسرائیل بدهد یا به اسرائیلیها کریدور کنترل در امتداد رود اردن بدهد، مصر مخالفتی نمیکرد. بهعبارتدیگر، مصر از انعطافپذیری اردن در مذاکراتش با اسرائیل حمایت خواهد کرد.