غیر نظامیان آموزش نظامی میبینند
تشکیل خط مقاومت در اوکراین
به نوشته روزنامه نیویورکتایمز، بیلوشیتسکا یکی از هزاران غیرنظامی اوکراینی است که برای یادگیری مهارتهای رزمی در برنامههای آموزشی که توسط دولت و گروههای شبهنظامی خصوصی ایجاد و اجرا میشود، ثبتنام کردهاند. این برنامهها بخشی از طرح دفاع استراتژیک کشور در صورت تهاجم احتمالی روسیه است، در واقع این تمرینات برای تقویت جبهه مقاومت غیرنظامیان است که میتوانند درصورت غلبه بر ارتش اوکراین، نبرد را ادامه دهند. البته هنوز هیچ نشانهای وجود ندارد که ولادیمیر وی.پوتین، رئیسجمهوری روسیه تصمیم خود را برای انجام حمله گرفته باشد؛ اما اگر چنین شد، حتی ژنرالهای خود اوکراین نیز معترفند که ارتش آنها شانس کمی در تهاجم کامل دارد. بنابراین اوکراین از جنگهای ایالات متحده در عراق و افغانستان در دو دهه گذشته درس گرفته است، زمانی که چریکها، در برابر قدرت آتش بسیار برتر آمریکا، مقاومت جانانهای ارائه کردند. مارتا یوزکیف که در یک تحقیقات کلینیکی بهعنوان دکتر فعالیت میکند، این ماه نام خود را برای این رزمایشها ثبت کرد. او میگوید: «ما یک ارتش قوی داریم؛ اما به اندازه کافی قوی نیستیم که در برابر روسیه دفاع کنیم. اگر ما اشغال شده باشیم و امیدوارم این اتفاق نیفتد، ما تبدیل به مقاومت ملی خواهیم شد.» آموزش با حمایت دولت برای غیرنظامیان برای دههها زیربنای استراتژیهای نظامی شمال اروپا و سوئیس بوده است و حالا بهعنوان یک دکترین نظامی در اروپای شرقی مورد توجه قرار گرفته است. استونی، لتونی و لیتوانی با تهدیدهای روسیه، همگی برنامههایی دارند که به موجب آن مالکیت تفنگ برای برخی غیرنظامیان تشویق میشود و آموزش رسمی برای جنگیدن بهعنوان پارتیزان پس از اشغال را ارائه میدهند. برای مثال، تقریبا هر آخر هفته در استونی، «لیگ دفاع» که یک سازمان دفاع شخصی است، تمرینهایی را در جنگلها برای داوطلبان برگزار میکند، در این تمرینات، ساخت بمبهای دستساز آموزش داده میشود؛ سلاحی که ایالات متحده را در افغانستان و عراق بسیار آزار داد.
دفاع غیرنظامی در اوکراین ناآشنا نیست. تیپهای داوطلب در سال ۲۰۱۴، اولین سال جنگ علیه جداییطلبان روسی، زمانی که ارتش اوکراین در حال نابودی بود، ستون فقرات نیروی این کشور را در شرق تشکیل دادند. این تلاش اکنون در واحدهایی تازه به نام «نیروهای دفاع سرزمینی» تشکیل شده و بهعنوان بخشی از ارتش، رسمیت یافته است. سال گذشته، ارتش اوکراین آموزش آخر هفته را برای داوطلبان غیرنظامی در این واحدها آغاز کرد. دولت برخی از جلسات آموزشی را از طریق نیروهای دفاع سرزمینی اجرا و هزینه آن را پرداخت میکند.
گروههای شبهنظامی خصوصی مانند لژیون اوکراین جلسات دیگری را برگزار میکنند که اعضای آنها تمام هزینهها را میپردازند. لژیون این ماه برنامه را در جنگلی خارج از کییف اجرا کرد. هدف دستیابی به پیروزی در برابر ارتش قدرتمند روسیه نیست که به هر حال برای اوکراین در عمل غیرممکن است، بلکه ایجاد جریان مقاومت در برابر یک نیروی اشغالگر است که بهعنوان یک بازدارنده در برابر تهاجم عمل میکند.
ژنرال آناتولی بارهیلوویچ، معاون فرمانده نیروی زمینی اوکراین گفته است که این کشور قصد دارد در صورت درگیری، حدود ۱۰۰ هزار داوطلب را به خدمت بگیرد؛ اما سخنگوی نیروهای دفاعی اوکراین گفت که نمیتواند فاش کند که چه تعداد نفر بهطور رسمی در برنامههای آموزشی ثبتنام کردهاند.
نظرسنجیها حکایت از حمایت مردم اوکراین از این تلاش دارد. برای مثال، یک نظرسنجی در پاییز امسال نشان داد که ۲۴درصد از اوکراینیها گفتهاند در صورت حمله روسیه «با یک سلاحِ در دست» مقاومت خواهند کرد. در میان مردان، ۳۹درصد گفتند که با سلاح مقاومت خواهند کرد. اوکراینیها با در دست داشتن تفنگ، عکس سلفی از خود را در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند. فرماندهان اوکراینی میگویند که نیم میلیون اوکراینی تجربه نظامی دارند و آنها امیدوارند که بسیاری از آنها به جنگ بپیوندند، از جمله آنهایی که به گروههای خصوصی مانند لژیون اوکراین تعلق دارند. اما بدبینان میگویند که این تا حدی مبهم است و فرماندهی ارتش اوکراین به سختی میتواند روی انبوه کهنهسربازان شورشی حساب کند.
در جنگلی که در مه سرد و تلخ صبحگاهی پوشیده شده بود، معلمان مدرسه، حسابداران، پیشخدمتها و برنامهنویسان از تویوتاها و فوردهای خود بیرون ریختند و راهی جلسات آموزش نظامی شدند. در یک منطقه پیکنیک، درس آن روز موضوعی مرتبط با آموزش نظامی بود: چگونه یک مین ضد تانک را بکاریم؟
میخایلو، هیرالدو رامیرز، آموزشدهنده نظامی میگوید: «ما موشکهای ضد تانک زیادی نداریم؛ اما روسها تانک زیاد دارند.» او درخصوص عملکرد مینهای ضدتانک که جایگزین موشکهای ضد تانک است، گفت: «این کار مستلزم برداشتن نوار ایمنی فلزی و فشار دادن دکمهای است که وقتی فشار داده میشود صدایی تکاندهنده ایجاد میکند که نشان میدهد مین مسلح است. پس از انجام این کار، او به فاصلهای امن فرار میکند.»
ایهور گریبنوشکو، ۵۶ ساله، مدیر تبلیغات در یک شرکت داروسازی که حین توضیحات مربی یادداشتبرداری میکرد، گفت: «هرچه تابوتهای بیشتری را برگردانیم، مردم روسیه بیشتر به فکر فرو خواهند رفت.» لژیون اوکراینی اسلحه توزیع نمیکند و در عوض اعضا را تشویق میکند تا با تفنگهای خود تمرین کنند. همچنین توضیح نمیدهد که چگونه مواد منفجره در دست غیرنظامیان قرار میگیرد؛ اما اعضا میگویند که کولهپشتیهایشان را که در خانههایشان نگه میدارند، مملو از وسایلی همچون واکیتاکی، کیتهای پزشکی، کیسه خواب و لباسهای گرم است و آماده واکنش سریع هستند. البته این طرح مخالفانی هم دارد. منتقدان به خطراتی در طرح دفاع غیرنظامی اشاره میکنند. یکی از نگرانیها این است که اختلافات سیاسی داخلی میتواند با یک جرقه تبدیل به خشونت از سوی شبهنظامیان مسلح شود. برخی سناریوها پیشبینی میکنند که مسکو از این آسیبپذیری استفاده کند و شبهنظامیان ملیگرا را به تهدید بیثباتکننده برای دولت تبدیل کند. مطالعه سناریوهای جنگ بین اوکراین و روسیه توسط موسسه مطالعات جنگ در واشنگتن اشاره به این دارد که در یک تهاجم، این گروهها میتوانند به سرعت در بسیاری از نقاط کشور پراکنده شوند و دست به شورشهای مسلحانه بزنند. دیگران نگران هستند که این تلاشها مالکیت خصوصی اسلحه را تشویق میکند که خطرات جنایت، خودکشی و خشونت خانگی را به همراه دارد. قانون اوکراین میگوید: برای دریافت مجوز اسلحه نیاز به معاینه روانی است. به گفته وزارت کشور اوکراین، در کشوری با حدود ۴۰میلیون جمعیت ۳/ ۱میلیون اوکراینی دارای سلاح گرم غیرنظامی هستند.
آموزش غیرنظامی شامل سخنرانی و همچنین جلسات عملی است. در این ماه، یک روز قبل از برنامه در جنگل، حدود ۱۰۰ نفر به یک سالن کنسرت در یک منطقه دورافتاده کییف رفتند و در پارکینگ آن تجمع کردند و قهوه خوردند و گوش به سخنرانی دادند. آنها برای یک سخنرانی تقریبا دوساعته با حمایت نیروهای دفاع سرزمینی درباره طرحهای احتمالی حمله به کییف حضور به هم رسانده بودند. در این سخنرانی از ستونهای زرهی در بزرگراهها یا چتربازان که فرودگاه را تصرف کردهاند، سخن گفته شد. سخنران این رویداد ستوان یوری ماتوینکو، وابسته نظامی سابق اوکراین در اسرائیل بود. او گفت: «انتظار یک توفان سریع را داشته باشید. ما وقت زیادی نخواهیم داشت.» او توضیح داد که چگونه داوطلبان میتوانند بر اساس تاکتیکهای شبهنظامیان اسلامگرا در حلب سوریه مقاومت کنند. او گفت که داوطلبان باید از دانش آنها در محلههای خود برای نزدیک شدن به سربازان روسی استفاده کنند و فاصله بسیار کمی برای حمله هوایی یا توپخانه باقی بگذارند.
روز بعد، در جنگل کاج، بیلوشیتسکا که معلمی خوانده اما اکنون به عنوان پیشخدمت کار میکند، مردی را که نقش یک مصدوم را بازی میکرد و او هم برای ارائه کمکهای اولیه آموزش میدید، معاینه کرد. مصدوم ظاهر خوبی نداشت. نوارهای کوچک قرمزرنگ در حکم زخم های متعدد بود. این برنامه تحت فشار انجام شد. باند بیمار باز شد. در این حین یک تماس رادیویی ساختگی انجام شد.«توپخانه! یک! دو! سه!» مربی فریاد زد؛ خانم بیلوشیتسکا خود را روی زمین بینداز و سینهخیز به سمت زخمی برو. سپس در حالی که سرش را پایین گرفته بود، نشست تا خونریزی را قطع کند.
بیلوشیتسکا گفت: در یک تعطیلات آخر هفته معمولی، ممکن است کتابی بخواند، لباس بشوید یا با دوستی در کافیشاپ ملاقات کند. اما آموزش پوشاندن زخمهای ناشی از جنگ تجربه جدیدی بود. بیلوشیتسکا ناحیهای را که بهعنوان زخم در روی این مرد مشخص شده بود، درمان کرد. او نفس نفسزنان و عرقریزان درحالیکه در محاصره باندهای زخم دور انداخته شده و دستکشهای پزشکی بود، کارش را تمام کرد. او از کسی که نقش زخمی داشت، پرسید: «چه احساسی داری؟»فرد زخمی گفت: «وحشتناک! به سینه من شلیک شده!»