جاده جدید امپراتور
در بهار ۲۰۱۹، من از سه توقفگاه پیشنهادی کابل PEACE در شرق آفریقا بازدید کردم. این از گوادر در پاکستان (که چنانکه در فصل ۷ توصیف شد، میتواند به یک مرکز دریایی برای چین تبدیل شود) به جیبوتی (زادگاه اولین پایگاه نظامی چین) کشیده خواهد شد. اتیوپی (که در خشکی محاصره شده و به کابلهای زیردریا در جیبوتی متصل است) هم به کابلها دسترسی خواهد داشت. این کابلها به مومباسا در کنیا هم میرسد که زادگاه یک بندر مهم است؛ بندری که حسابرس کل کنیا هشدار داده درصورتیکه کنیا در پرداخت بدهیهای خود دچار تاخیر شود، چین میتواند آن را قبضه کند. در هر سه کشور، رد پای «هایتک» های چینی در امتداد پروژه BRI در حال گسترش است.
«قدرت چین همواره حامی شما خواهد بود»
در شرق آفریقا، چین در حال قدم برداشتن در مسیر قدرتهای اروپایی است که طی اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ برای قلمرو و در راستای آنچه «تقلا برای آفریقا» نامیده میشد، با هم رقابت میکردند. این بهراستی تجزیه آفریقا بود و زیرساخت هم ابزار مناسبی برای قطعهقطعه کردن قلمرو و سرزمین بود. اروپاییها به سواحل آفریقا رسیدند و بندرهایی را بهعنوان جای پا ایجاد کردند. سپس وارد سرزمینها شدند، راهآهن ساختند و خطوط تلگراف دایر کردند و نقشه سیاسی آفریقا را، چنانکه پیش رفت، از نو ترسیم کردند. در سال ۱۸۷۰، فقط یکدهم آفریقا زیر کنترل اروپا بود. اما در دهه ۱۸۹۰، فرانسه، ایتالیا، بلژیک، پرتغال، آلمان و بریتانیا همگی به دنبال پروژههای راهآهن در آفریقا بهعنوان بخشی از مطامع استعماری خود بودند. تا سال ۱۹۱۴، فقط یکدهم آفریقا زیر کنترل نظری اروپا نبود. فرانسه اولین کشوری بود که میخ پرچم خود را در جیبوتی امروز بر زمین کوبید و منافعش در ابتدا اندک بود. مقامهای فرانسوی به دنبال ایجاد ایستگاه زغالسنگ برای کشتیهایی بودند که به ماداگاسکار و هند و چین میرفتند و توافقاتی را با «آفارس» و«ایساس» (از زیرشاخههای قومی سومالیایی) بهعنوان دو گروه مهم قومی جیبوتی منعقد کردند. اما منافع فرانسه زمانی افزایش یافت که رقابت برای کنترل هم تشدید شد و زمانی که این قاره قطعهقطعه شد، این اقدامات بسیار موقتی به نظر میرسید. در سال ۱۸۹۴، فرانسه این منطقه را «سومالیلند فرانسه» نامید -پاسخی به سومالیلند بریتانیا- که برشی از خط ساحلی رقیب به سوی شرق بود.