بی‌نظمی جدید جهانی

اطلاعات جاسوسی می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و می‌توان دیپلماسی را هم فعال کرد تا مانع از این شود که بحران از وضعیت وخامت بار به کاربرد تسلیحات هسته‌ای برسد. در مورد دشمنان آشکار، بازدارندگی می‌تواند با اطمینان از این مساله فعال شود که گزینه‌های تلافی‌جویانه روی میز هستند و در صورت لزوم استفاده از آنها گوشزد شود. تسلیحات دفاعی (مانند سیستم‌های ضدموشکی) هم می‌توانند به‌کار گرفته و مستقر شوند؛ این مورد، جوهره تصمیم ژوئیه ۲۰۱۶ آمریکا و کره‌جنوبی بود برای استقرار سیستم‌های ضدموشکی در کره‌جنوبی جهت خنثی کردن تهدید روزافزون کره‌شمالی. طبق این رویکرد، منع اشاعه زمینه‌ساز تعامل می‌شود. با این حال، وضعیت کره‌شمالی فرق دارد. برخلاف هند و اسرائیل که این اطمینان وجود دارد که تسلیحات هسته‌ای به شکل مسوولانه‌ای مدیریت خواهد شد، اما در مورد کره‌شمالی این امر مصداق ندارد. برخلاف پاکستان، این احساس وجود ندارد که کره‌شمالی از نقطه عدم بازگشت در اندازه زرادخانه‌اش عبور کرده است. بنابراین، در گوشه و کنار امیدهایی هست دال بر اینکه کره‌شمالی می‌تواند ترغیب یا مجبور به پذیرش محدودیت‌هایی در مورد زرادخانه هسته‌ای و تسلیحات موشکی‌اش شود و حتی آنها را کنار بگذارد. من این رویکرد را به‌عنوان یک عقبگرد دیپلماتیک توصیف می‌کنم. من همچنین این را کاملا خوش‌بینانه توصیف می‌کنم چراکه رهبران کره‌شمالی تسلیحات هسته‌ای خود را نزدیک‌ترین چیز برای تضمین بقای رژیم خود می‌نگرند. آنها همچنین تسلیحات هسته‌ای را به منزله اهرم – اگر نگوییم منبع- اصلی‌ای می‌نگرند که باید حفظ شود. در حقیقت، روشن است که کیم جونگ اون، رهبر کره‌شمالی، که در می‌۲۰۱۶ سخن می‌گفت، تسلیحات هسته‌ای کشورش را به منزله نیرویی بازدارنده توصیف کرد.

ششش