سایه رقابت‌ بر سر دو برادر

در ژوئیه ۲۰۲۱، بین ریاض و ابوظبی و در درون کشورهای عضو اوپک بحرانی به‌وجود آمد که نشان داد مدیریت منابع نفتی می‌تواند به‌عنوان عاملی برای اختلاف بین دو کشور، حتی نزدیک به هم از بعد سیاسی، باشد. اماراتی‌ها به‌دنبال افزایش تولید روزانه خود از ۳میلیون و ۲۰۰‌هزار بشکه در روز به ۳میلیون و ۹۰۰هزار بشکه در روز بودند و ادعا دارند بتوانند در چشم‌انداز سال ۲۰۳۰، تولید روزانه خود را به ۵میلیون بشکه در روز برسانند. پول به‌دست‌آمده از این تولید برای سرمایه‌گذاری‌های جدید غیرنفتی هزینه خواهد شد.

در دیدار ولیعهد ابوظبی در ژوئیه ۲۰۲۱ از ریاض بن‌سلمان و بن‌زاید که همدیگر را «برادر» خطاب می‌کنند، روی موضوع سهمیه نفت تولیدی بین این پادشاهی نفتی به توافق رسیدند. بن‌زاید در پایان سفرش به ریاض مدعی شد شراکت استراتژیک بین دو متحد، همواره محکم و توام با بهروزی است.  ۱۰روز قبل از این دیدار، بن‌زاید پیشنهادهای رهبران اوپک نفتی را رد کرده بود؛ درحالی‌که این سازمان خواهان سخت‌گیری‌های بیشتری در زمینه تولید نفت و تمدید آن برای هشت ماه دیگر شده بود. وزرای نفت امارات و عربستان آشکارا با این سیاست مخالفت کرده بودند. از آن زمان به بعد، اختلافات بین این دو امیرنشین به ظاهر پایان یافت و این صحنه‌سازی آشتی بین دو پادشاهی که ساختگی بود، پیامی ‌به ناظران بین‌المللی داشت. برای دو شاهزاده بسیار مهم بود که شایعاتی را که درباره اختلافات تیره دو طرف وجود داشته است، پنهان کنند یا از بین ببرند.

رقابت بین دو طرف به این سادگی‌ها هم از بین نخواهد رفت و رقابت‌های اقتصادی بین ابوظبی و ریاض در حال توسعه است. اختلافات استراتژیک در زمینه نفت بین طرفین بسیار واقعی است. ابوظبی دنبال فروش نفت بیشتر در کوتاه‌مدت است؛ درحالی‌که ریاض امیدوار است در طولانی مدت نفت کمتری بفروشد. بنابراین می‌توان پیش‌بینی کرد که این نمایش از سوی دو شاهزاده و در انظار جامعه بین‌المللی ممکن است بارها تکرار شود. بحث فقط صرفا بر سر نفت نیست و رقابت اقتصادی بسیار فراتر از تصور است. آنها دنبال مناسبات عادی هستند؛ ولی رقابت‌های این دو کشور در تمام منطقه قابل مشاهده است. دو طرف به دنبال اصلاحات داخلی هستند. گروهی در امارات معتقدند هر چه برای عربستان مفید و خوب باشد برای امارات نیز هست. وقتی رقابت باید سالم باشد و دخالت در امور سیاسی همدیگر صورت نگیرد.

از سال ۲۰۱۷ و تعیین بن‌سلمان به‌عنوان ولیعهد سعودی تهاجمی‌تر شدن استراتژی‌های اقتصادی عربستان در قبال امارات دیده می‌شود. ریاض می‌خواهد بخش‌های غیرنفتی خود را تقویت کند و همین وضع روی اقتصاد امارات هم اثر می‌گذارد و آثار این وضع را روی بخش مالی امارات که از آن به‌عنوان «هاب مالی منطقه» یاد می‌شود، نمی‌توان نادیده گرفت. عربستان از پایان دادن به تعرفه‌های ترجیحی برای دولت‌های منطقه که از مناطق آزاد عربستان خرید می‌کنند، خبر می‌دهد. امارات یکی از اصلی‌ترین واردکنندگان محصولات از عربستان است. استفاده از این منطقه برای امارات مزایای بسیاری دارد؛ چراکه تولید همان محصولات در امارات می‌تواند آلایندگی‌های بسیاری از نظر زیست‌محیطی داشته باشد.

 دو همسایه خلیج‌فارس به‌دنبال کاهش وابستگی‌هایشان به طلای سیاه و تامین اعتبار طرح‌های جدید هستند. با اینکه امارات در این زمینه با فاصله بیشتری از عربستان حرکت می‌کند، ولی ریاض نیز همچنان به‌عنوان یکی از«وزنه‌های اقتصادی» منطقه محسوب می‌شود. با وجود تولیدی در حد همان مقداری که قبل از شیوع بیماری کووید بوده است و بی‌تردید در دهه جاری هم افزایش خواهد یافت، جهان امروز حرکتی به‌سوی دوران «پسانفتی» دارد. کشورها سرعت حرکت خود را در این زمینه سرعت بخشیده‌اند. بنابراین موضوع مهم برای کشورها مدیریت این دوره گذار، تبدیل کردن منابع نفتی به پول در اسرع وقت ممکن است.

افزایش قیمت نفت در ۲۰ سال گذشته باعث ثروتمندتر شدن پادشاهی‌های نفتی در خلیج فارس شده است. این دوره پرسود در حال اتمام است. آثار مخرب گرمایش آب و هوایی و گذار زیست‌محیطی (رفتن از منابع فسیلی به سوی انرژی‌های نوین همانند هسته‌ای، خورشیدی و برقی) از سوی کشورهای پیشرفته، به دور شدن از انرژی‌های فسیلی منجر شده است. کشورهای تولیدکننده نفت، بیش از پیش نگران از دست دادن بازارهای خود هستند.

اماراتی‌ها نیز برای خود خود «چشم‌انداز۲۰۳۰» تعریف کرده‌اند؛ ولی ضرورت اجرا و جدیت آن را بیشتر از سعودی‌ها در نظر دارند و لذا تنوع‌بخشی اقتصادی و متحول کردن مدل‌های انرژی‌شان را با فوریت بیشتری دنبال می‌کنند. در سال ۲۰۰۹ ابوظبی توانست «مقر آژانس بین‌المللی انرژی‌های تجدیدپذیر» را به‌دست بیاورد و ساخت ۴ راکتور هسته‌ای را برای سال ۲۰۲۰ سفارش داد تا به اولین کشور دارنده توانمند هسته‌ای در جهان عرب تبدیل شود. ریاض و ابوظبی در دنیای اقتصادی، خود را برای رقابت طولانی‌مدت آماده می‌کنند و هر دوطرف ضمن تلاش برای استفاده از نقاط ضعف یکدیگر، سیاست‌های خود را تغییر می‌دهند و انگیزه‌هایی برای جذب مشاغل و گردشگران ایجاد می‌کنند. این دو کشور درباره پرونده‌های منطقه‌ای با یکدیگر اختلاف دارند. ریاض به جنگ خود در یمن ادامه می‌دهد و در به‌رسمیت شناختن اسرائیل مشکل دارد و تحریم‌هایش علیه قطر را برداشته است. تلاش برای احیای روابط ریاض با ترکیه و گشایش تجارت با این کشور از ابزارهای عربستان علیه امارات است؛ چرا که در سال‌های اخیر ترکیه و امارات درباره مسائل منطقه‌ای همواره کشمکش داشته‌اند. پرونده سوریه، مساله قطر و موضوع لیبی از جمله موضوعاتی است که دو کشور درباره آنها اختلاف نظر دارند.