جاده جدید امپراتور

هیچ‌چیز استراتژیک درباره نزدیک کردن رقبای آمریکا به همدیگر از طریق بیانیه‌ها و مواضع عمومی سفت‌وسخت وجود ندارد.

 

 اتحادیه اوراسیا

پوتین و شی همچنین وعده داده‌اند که چشم‌اندازهای اقتصادی توشیح‌شده‌شان را «به هم پیوند دهند». چشم‌انداز پوتین «اتحادیه اقتصادی اوراسیا» (EAEU) است که هدفش ادغام روسیه و چهار کشور سابق شوروی در یک بازار واحد برای کالاها، خدمات، سرمایه و نیروی کار است. «اتحادیه اوراسیا» ابتدا از سوی نورسلطان نظربایف، رئیس‌جمهور قزاقستان در سال ۱۹۹۴ پیشنهاد شد. پوتین این ایده را با نوشتن سرمقاله‌ای در سال ۲۰۱۱ یعنی زمانی که نخست‌وزیر بود احیا کرد و در نظر داشت که به ریاست‌جمهوری بازگردد. او در این سرمقاله توضیح داد که «اتحادیه اوراسیا» فرصتی است برای استفاده حداکثری از میراث شوروی و آموختن از اشتباهات اتحادیه اروپا. هدف این اقدام وی آن بود که همگام با ملی‌گرایان روس این ایده را طنین‌انداز کند؛ به این امید که مسیری متمایز میان شرق و غرب شکل دهد. از همان آغاز، برداشت پوتین از «اتحادیه اوراسیا» بیشتر درباره سیاست‌های روسیه بود تا اقتصاد منطقه‌ای.

اما همچون BRI، پنج کشور «اتحادیه اقتصادی اوراسیا» در عمل کمتر متاثر شده‌اند. روسیه، قزاقستان و بلاروس گروهی اولیه را در سال ۲۰۱۴ شکل دادند. در سال ۲۰۱۵، ارمنستان عمدتا برای [دریافت] کمک‌های امنیتی از روسیه به این اتحادیه ملحق شد. اواخر همان سال، قرقیزستان ملحق شد و به سرعت از تصمیم خود پشیمان شد؛ چراکه این الحاق مستلزم افزایش تعرفه‌ها با کشورهای خارج از این گروه از جمله چین بود. در سال ۲۰۱۶، صادرات قرقیزستان تا ۳۰ درصد افت کرد، واردات تا ۸ درصد افت کرد و کل GDP هم ۲درصد کاهش یافت. بارزترین نشانه از نزاع‌های EAEU همانا فقدان علاقه میان کشورهای دیگر برای پیوستن است. روسیه از الحاق تاجیکستان و ازبکستان و نیز مولداوی، گرجستان و اوکراین استقبال کرده است. برخی کشورها هم به‌عنوان ناظر حضور یافته‌اند؛ اما تا سال ۲۰۱۹، هیچ‌یک گام‌های ضروری به سوی عضویت کامل برنداشته‌اند. بااین‌حال، جغرافیا می‌طلبد که چین با این اتحادیه تعامل ورزد. سه کریدور از شش کریدور اقتصادی پیشنهادی BRI از این منطقه می‌گذرد. کریدور اقتصادی «چین-مغولستان-روسیه» (CMREC) شامل مسیری است که از «مانژولی» در چین و «زابایکالسک» در روسیه (شهرهایی درست روبه‌روی یکدیگر در مرز) می‌گذرد. اگرچه «کریدور اقتصادی چین -آسیای مرکزی- آسیای غربی» (CCWAEC) شامل روسیه نمی‌شود؛ اما از قزاقستان و قرقیزستان به‌عنوان اعضای EAEU در مسیر ایران و ترکیه عبور می‌کند. سومین کریدور یعنی «پل زمینی جدید اوراسیا»، چین و اتحادیه اروپا را از طریق مغولستان، روسیه و بلاروس به هم وصل می‌کند. این کریدورها هنوز در مرحله نوزادی هستند و برای رشد بیشتر نیاز به همکاری روسیه و چین دارند. اقتصاد به کنار؛ پوتین و شی انگیزه‌های سیاسی قدرتمندی برای شکل بخشیدن به چشم‌اندازها و نگرش‌هایشان به عنوان مکمل یکدیگر دارند. در سخنرانی افتتاحیه شی در نخستین اجلاس کمربند و جاده، رئیس‌جمهور چین EAEU را ابتدا در زمره ابتکارات سیاسی قرار داد که با آن BRI هماهنگی بیشتری ایجاد کرده بود. پوتین هم مقابله‌به‌مثل کرد و BRI را ابتدا در زمره «قالب‌های ادغام» قرار داد که به گفته خودش می‌توانستند برای ساخت «شراکت بزرگ‌تر اوراسیایی» ترکیب شوند. درخواست پوتین برای مشارکت گسترده‌تر یا «بزرگ‌تر» اوراسیایی تلاشی ناموفق برای ترکیب EAEU و BRI در چیزی است که مسکو کنترل بیشتری بر آن خواهد داشت. این مفهوم روسیه و چین را هویت‌هایی برابر -با وجود تفاوت‌های اقتصادی‌شان- می‌نگرد. شی خوشحال است که در این زمینه بازی می‌کند؛ زیرا لفاظی‌های پوتین این سوءظن‌ها را می‌کاهد که BRI ابزاری برای گسترش نفوذ چین در آسیای مرکزی است.

هر دو رهبر منتقد نظم اقتصادی به رهبری غرب هستند و سخن از «پیوند» BRI و EAEU به تقویت موضع آنها به عنوان رهبران «رویکرد جایگزین» کمک می‌کند. شی در نشست سالانه اجلاس اقتصاد جهانی در سال ۲۰۱۷ تیتر اول رسانه‌ها بود؛ آن‌گاه که او نسبت به حمایت‌گرایی هشدار داد و همچون حامی‌ای بزرگ‌تر از همقطاران غربی‌اش برای تجارت و لیبرالیزاسیون رخ نمود. پوتین هم اظهارات مشابهی مطرح کرد از جمله در نخستین نشست کمربند و جاده آن‌گاه که به «خطری» اشاره کرد «که مدل جهانی‌شدن خود را در آن می‌یابد». هیچ‌کدام جایگزینی منسجم و هماهنگ ارائه ندادند، بلکه انتقاداتشان از وضع موجود در بسیاری از کشورهای درحال‌توسعه طنین یافت. روایت مشترک پوتین و شی هوشمندانه و فرصت‌طلبانه است. این زبان غربی را درباره جهانی‌شدن به‌کار می‌گیرد و موجب تنفر در بسیاری از جاهایی می‌شود که از جهانی‌شدن بیشترین نفع را می‌برند. حتی اگر راه‌حلی ارائه ندهد، فرض می‌کند که هر راه‌حلی باید در تقابل با غرب تعریف شود؛ در اصل مشکل را در غرب تعریف می‌کند. پیام آنها با سکوت نسبی غرب بلندتر می‌شود. در زمانی که ایالات متحده و اتحادیه اروپا با چالش‌های داخلی مواجهند و به‌طور نسبی ازهم‌گسسته‌اند، روسیه و چین می‌کوشند تا رهبری گفت‌وگو درباره جهانی‌شدن را به دست گیرند.

 به روسیه خوش آمدید

با وجود این هدف مشترک، مشارکت چین و روسیه هنوز یک عطروطعم مصنوعی دارد؛ زیرا به‌جای اینکه با تحولات ارگانیک روی زمین حمایت شود، مورد حمایت و پشتیبانی رهبران در سطوح بالاست. خارج از فرودگاه «هی هه» یک بوته عظیم هست که به شکل دو خرس- پاندا و گریزلی- ساخته شدند که دست یکدیگر را گرفته‌اند. نزدیک‌تر به مرکز شهر، یعنی نزدیک مغازه‌های معاف از مالیاتی که از توریست‌های روسی میزبانی می‌کنند، اشکال سبزتری وجود دارد به شکل دو کبوتر بزرگ که پرچم‌های هر دو دولت را به روی یکدیگر [باز] نگه ‌داشته‌اند. در این عاشقانه ناجور، رسانه‌های دولتی حتی پیوند و یگانگی چین و روسیه را به‌عنوان شاهدی در بوق ‌و کرنا می‌کنند که مشارکتشان در حال موفقیت و پیشرفت است.

p04 (2)